با این سه کار توان ذهنی خود را افزایش بدهید و از زوال عقلی ناگزیر پیشگیری کنید!

چه بخواهید و چه نخواهید، گذشت روزگار و افزایش سن، کار خودش را با مغزهایتان میکند و تواناییهای شناختیتان به تدریج کاهش خواهد یافت.
حجم مغز که حول و حوش 20 سالگی در مقدار بیشینه خود است، در باقی عمر به تدریج کاهش مییاد.
اما سبک زندگی شما، میتواند با این روند مبارزه کند. شما میتوانید تواناییهای ذهنیتان را حفظ کنید و حتی ارتقا هم بدهید. برای این کار نیاز به کارهای پیچیده یا دارو نیست، بلکه یک سری عادات و ترفندهای ساده شما را به موفقیت خواهند رساند.
شیوه و فرمت یادگیری خود را تغییر بدهنید و به آن تنوع بدهید
هر شیوه یادگیری از طریق یک دسته مدارهای عصبی، باعث برانگیختن مغز میشود. اگر تنها یک شیوه یادگیری دارید، از مقدار زیادی از توانایی یادگیری خودتان ناخواسته کاستهاید.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
اگر شخصی هستید که برای یادگیری فقط کتاب میخوانید، شیوههای دیگر را امتحان کنید. مثلا به فایلهای صوتی اساتید دانشگاهیتان گوش کنید. به پادکستها و مستندهای ویدئویی و کتابهای گویا توجه کنید.
ممکن است در وهله اول تصور کنید که شیوههای متفاوت یادگیری از سرعت فراگیری شما کم میکنند، اما به تدریج متوجه میشوید که آنها به صورت متفاوتی مغز شما را به اوج میرسانند.
پژوهشها نشان دادهاند که استفاده از شیوههای متنوع یادگیری، تاثیر خیلی مثبتی روی توانایی به خاطر آوردن دادهها دارند.
حتی تغییر ظاهری یک فرمت یادگیری هم مثبت است. مثلا اگر مدتهاست که فقط کتاب الکترونیک با تبلت میخوانید، حتما گاهی کتاب کاغذی هم بخوانید و برعکس.
به هنر رو بیاورید
پابلو پیکاسو جایی گفته بود:
هنر روح را از غبار زندگی روزمره پاکیره میکند.
شما ممکن است درگیر یک زندگی کسالتبار کارمندی باشید، یا کاری داشته باشید که پر از تنش و درگیری با مراجعان باشد یا اصلا کارتان خوب باشد، اما تکراری باشد و طوری باشد که هیچ مدار مغزیتان را درگیر نکند.
اشکال مختلف هنر از طراحی و نقاشی تا عکاسی و حرکات موزون، معجزه میکنند و مود و حافظه شما را ارتقا میدهند.
هنر، سیناپسهای و مدارهای مغزی جدید در مغز شما ایجاد میکند. لازمه انجام یک کار هنری، تمرکز و افزایش قوای شناختی است، پس شما با انجام یک کار هنری، از زوال عقل خود پیشگیری میکنید.
یادگیری از گهواره تا گور: همه عمر دانشآموز باشید
ما در کشورمان مدت زیادی است که وارد یک روند بسیار خطرناک شدهایم. روندی که مرتب به ما نهیب میزند که تلاش برای کسب دانشی که منجر به گرفتن مدرک دانشگاهی یا سود مالی آنی نشود، یعنی تلف کردن وقت.
پس بر این اساس معنی ندارد که شما به عنوان کارمند یک شرکت، یک پزشک، یک ورزشکار حرفهای، بخشی از وقت خود را برای توسعه دانش خود در یک زمینه متفاوت، اختصاص بدهید.
بر این اساس خواندن کتابهای ستارهشناسی، کتابهای دانش عامهفهم، دانلود و تماشای مستندهای علمی خوب، دقیق شدن در دانش روانشناسی یا تاریخ و غرقه شدن در ژرفای زیباییهای ادبیات، برای آدمی که کارش این نیست، یعنی کاری ابلهانه!
در صورتی که اگر شما خودانگیزشی برای فهم و درک و ضبط اطلاعات جدید داشته باشید، در بلندمدت به یک سود یعنی بارازش میرسید: داشتن مغزی شاداب.
مغز مثل ماهیچه میماند، مدت زیادی اگر به کار گرفته نشود، درگیر آتروفی و زوال میشود. یک مغز با مدارهای درهمتنیده، شما را آدمی خلاق و نکتهسنج نگاه میدارد و در کهنسالی، اطرافیان به شما به جای شخصی با زندگی فعال تمامشده که فقط به مراقبت نیاز دارد، به عنوان منبع تجربه و خرد و اطلاعات خواهند نگریست.