فیلم کازینو ساخته مارتین اسکورسیزی – معرفی و خلاصه داستان – Casino 1995

سال تولید : ۱۹۹۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : باربارا د فینا
کارگردان : مارتین اسکورسیزی
نوع فیلم : رنگی.
فیلمنامه‌نویس : نیکلاس پیلگی و اسکورسیزی، بر مبنای کتابی نوشته پیلگی
فیلمبردار : رابرت ریچاردسن
هنرپیشگان : رابرت دنیرو، شارون استون، جو پشی، جیمز وودز، دان ریکلز، آلن کینگ، کوین پولاک و فرانک وینسنت.
صدا : ۱۸۲ دقیقه.

سرگذشت یک کازینو در لاس وگاس، چند و چون اداره آن و پشت پرده رابطه‌های گردانندگانش، به‌ویژه رابطه “ایس” (دنیرو)، مدیر کاردان و موفق کازینو با دوست خشن و کنترل ناپذیرش، “نیکی” (پشی) و همسر ولنگار و غیر قابل اعتمادش، “جینجر” (استون).

کازینو از یک سو به‌عنوان دنباله‌ای برای دوستان خوب (ساخته خود اسکورسیزی، ۱۹۹۰) فاقد انسجام و کنترل روائی آن فیلم به‌نظر می‌رسد، ولی در واقع در طول سه ساعت، مالامال از عشق دیوانه‌وار به سینما و تمهیدات آن است. اسکورسیزی از چیزی تقریباً معادل هیچ، حماسه‌ای تبهکارانه می‌سازد، از مجموعه فوق‌العاده چندگانه به هم می‌پیوند می‌یابند و تصاویری توفانی که جریانی وقفه‌ناپذیر از نور و رنگ و حرکت را القا می‌کنند. نتیجه‌اش فیلمی است که حتی یک لحظه ندیدنی و نشنیدنی ندارد، ماراتونی از ناسزا و مبالغه و بندویست که در آن همه ادای ارعاب و زرنگی را می‌آورند و در عین حال برای مشاهده تلاطم عاطفی و دردناک زندگی خانوادگی دنیرو / استون نیز زمان کم نمی‌آید.

در کانون روایت پر ضرب و زور کازینو، ایس (دوئیرو) قرار دارد؛ قمار بازی حرفه‌ای که روابطی هم در دنیای تبهکاران دارد و از سوی آن‌ها مأمور می‌شود کازینوی «طنجه» در لاس‌وگاس را برای مافیای شیکاگو بگرداند، نیکی سانتورو (پشی) دوست دوران بچگی‌اش، مردی خشن و غیر قابل پیش‌بینی هم که تازه وارد شهر شده تا «طعم شیرین لاس وگاس» را بچشد، به او می‌پیوندد، همه چیز طبق روال عادی پیش می‌رود تا این‌که یک روز، ایس با جینجر (استون)، تیغ زنی آشوبگر آشنا می‌شود، با وجود اکراه جینجر، ایس با او ازدواج می‌کند و به خانه پر زرق و برق‌شان اسباب می‌کشند، اما دیری نگذشته که اوضاع از کنترل خارج می‌شود: نیکی به خاطر تیغ‌زنی‌هایش از ورود به کازینوهای لاس‌وگاس منع می‌شود و بنابراین برای پول در آوردن، شروع می‌کند به دزدی، ایس نیز متوجه شده جینجر عادات بدش را ترک نکرده و رابطه‌اش را با نامزد سابق‌اش، لستر دایموند (جیمز وودز) نه تنها قطع نکرده، پولی هم در اختیارش گذاشته تا یک روز با هم فرار کنند. اوضاع در کازینو وقتی بدتر می‌شود که اف.بی.آی. به آنجا هجوم برده و دفاتر دخل و خرج را زیر و رو می‌کند. همین باعث می‌شود مافیای شیکاگو هر کسی را تصور می‌کند احتمالا «لو» شان داده، بکشد. یکی از قربانیان این خشونت، نیکی است که مافیایی‌ها به بیابان برده و زنده به گورش می‌کنند، در صحنه‌های افتتاحیه فیلم، که در واقع، پایان داستان است، ایس با انفجار اتومبیلی به شدت مجروح می‌شود و هیچ وقت هم معلوم نمی‌شود چه‌کسی آن بمب را کارسازی کرده.

فیلم اسکورسیزی، قبل از هر چیز، تجربه‌ای است در افراط کاری‌های سینمایی؛ میزانسنی که اسکورسیزی داده، پرزرق و برق ترین لاس‌وگاس تاریخ سینما را به تصویر کشیده: از آن داخلی‌های به شدت دکور شدهٔ مغزیسته‌ای /آبنباتی تا جزبه‌جزء فیلم که به همان اندازه جواهراتی که جینجر گردن می‌اندازد، کار شده است و خیره‌کننده، بخشی از کارکرد چنین زرق و برقی، انتقاد از مادی‌گرایی است، اما مهم‌تر از آن، کازینو، شاهدی است اسطوره‌ای از عشق و علاقه حیرت‌آور اسکورسیزی به رسانه سینما، با پیرنگی مملو از شخصیت‌های گوناگون، از همان لحظه که فیلم شروع می‌شود، روایت‌گران‌اش با جزئیات‌روایی به طرف تماشاگر شلیک می‌کنند. این موضوع به اضافه حرکات سرگیجه‌آور دوربین، کارزینو را چنان شلوغ و اجق وجق کرده که در لحظه‌ای، دنیای فیلم مثل لوستری شیشه‌ای که از سقف کنده‌شده و به پائین سقوط کند، خرد و تکه تکه می‌شود؟ انفجاری چشمگیر از شیشه، نور و خشونت که خود را هم در روایت نشان می‌دهد و هم در فرم. اگرچه در بدو امر، تعدادی از منتقدها با فیلم مشکل داشتند، ولی به مرور زمان، کازینو به یکی از کلاسیک‌های ژانر گنگستری تبدیل شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]