فیلم تقاطع میلر – معرفی و خلاصه داستان – Miller’s Crossing 1990
سال تولید : ۱۹۹۰
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : ایتان کوئن
کارگردان : جوئل کوئن
فیلمنامهنویس : ج. کوئن و ا. کوئن
فیلمبردار : باری ساننفلد
آهنگساز(موسیقی متن) : کارتر برول
هنرپیشگان : گابریل برن، مارشاگی هاردن، آلبرت فینی، مایک استار، آل منسینی، ریچارد وودز، توماس تونر، جان پالیتو و استیو بوسکمی
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۵ دقیقه
مافیای ایتالیائی در نخستین مراحل قدرتگیری خود در منطقه است، و این موضوع اصلاً به مذاق ̎جانی کاسپر̎ (پالیتو) خوش نمیآید. ̎جانی̎ میخواهد ̎برنی برنبام̎ (تور تورو)، بزهکار خردهپائی که از طرف ایتالیائیها به قلمرو او سرک کشیده و اطلاعات کسب کرده را تنبیه کند. اما ̎لیو̎ (فینی) یک سردستهٔ خشن مافیائی، به خاطر محبتی که به ̎ورنا ̎ (هاردن)، خواهر ̎برنی̎ (که سر و سری هم با ̎تام ربرن̎ دوست ̎لیو̎ دارد) دارد، قسم خورده از ̎برنی̎ محاظفت کند. ̎تام̎ قمارباز قهار، مبلغ هنگفتی به بنگکاه اسبدوانی بدهکار است؛ هنگامی که رابطهٔ او و ̎لیو̎ به خاطر ̎ورنا ̎ به هم میخورد، ̎تام̎ مجبور میشود با ̎کاسپر̎ متحد شود و برای نشان دادن وفاداری به رئیس جدیدش، باید ̎برنی̎ را بکشد. او در واقع وانمود میکند که ̎برنی̎ را کشته؛ حال آنکه با بهت و حیرت متوجه میشود که ̎برنی̎ تصمیم گرفته به خاطر ناتوانیاش در آدمکشی، از او حقالسکوت بگیرد؛ مقولهای که به نبردی همه جانبه بین دستههای مافیائی منجر میشود.
تقاطع میلر ادای دین برادران کوئن به دو گونهٔ دیگر سینمای کلاسیک است. هر چند آنان معمولاً کمدیهای دههٔ ۱۹۳۰ را ترجیح میدهند اما این فیلم ادای احترام به دو حال و هوای مختلف و قدیمی است: فیلمهای گنگستری دههٔ ۱۹۳۰ و فیلمهای نو آر دههٔ ۱۹۴۰ که البته وجه نو آر در این ساختهٔ کوئنها وجه غالب است. فیلم خیلی جدیتر از چیزی است که از کوئنها انتظار میرود. تقاطع میلر عملاً به تمام شکوه، جلال و جدیتش فخر میفروشد و البته به قدری هوشمندانه ساخت شده که برادران کوئن انتظار این احترام را هم داشته باشند. برن در نقش ̎تام̎ فوقالعاده است. فیلمبرداری به شدت پرحس و حال سانفلد از دیگر ویژگیهای اثر است.
تقاطع میلر، فیلم ژانر «تجدیدنظرطلبانه» ای که با دقت و ظرافت ساختاربندی شده، به طور غیررسمی از قصههای داشیل همت، کلید شیشهای و خرمن سرخ اقتباس شده است. گابریل برن در نقش تام ریگان، وردست لئو اوبنیون (آلبرت فینی)، رئیس ایرلندی تبار تشکیلاتی تبهکاری ظاهر شده که اواخر دهه ۱۹۲۰ در دوران «ممنوعیت»، شبکهاش را در شهری بینام در شرق آمریکا میگرداند. اوضاع وقتی به هم میریزد که گنگستر رقیب، جانی کاسپر (پولیتو) از لئو اجازه میخواهد تا کلک «برنی برنبوم» (تورتورو) را بکند. برنی، خرده تبهکاری است که از قبل ساخت و پاختهای کاسپار در مسابقههای بوکس، پولی به جیب زده ولی در عین حال باجی هم به لئو میدهد تا هوایش را داشته باشد. لئو برخلاف نظر تام و به خاطر سلام و علیکی که با ورنا، خواهر برنی (هاردن) دارد، اجازه قتل برنی را نمیدهد و همین موضوع جنگی بین دارودستههای رقیب راه میاندازد. تام نیز به خاطر بعضی مسائل عاطفی از گروه لئو بیرون انداخته میشود و چون دیگر جایی ندارد، به دار و دسته کاسپار میپیوندد که روز به روز قدرت بیشتری میگیرند. اما تام برای نشان دادن سرسپردگیاش، حالا باید برنی را خودش بکشد. زمان کشتن برنی که فرا میرسد، چون کسی جز خودش و برنی در اطراف نیست، از کشتن وی چشم پوشیده و به او توصیه میکند که مخفی شود. اما فقدان شاهد در محل «اعدام» برنی، سوءظن «ادی دین»، وردست کاسپار، را بر میانگیزد. خیانت و تبانی و خشونت بالا میگیرد، تا این که دارودسته کاسپار به جان هم میافتند، و فقط تام که با زرنگی به همهشان رودست زده، زنده میماند. در مجلس ترحیم برنی، ورنا نشان میدهد که با تام قطع رابطه کرده و وقتی لئو از او دعوت میکند دوباره به تشکیلاتاش برگردد، تام قبول نمیکند و به راه خود میرود.
در زمینه ژانر گنگستری، از تقاطع میلر اصالتی فوران میزند که بخش اعظماش به دیالوگهای عالی برادرهای کوئن برمیگردد. وقتی تام میپرسد «این الم شنگه دیگه چیه راه انداختی؟»، کاسپر که احساس کرده تام اعتبار و احتراماش را زیر سئوال برده، به او میگوید «طاقچه بالا گذاشتی یا خودتو به کوچه علی چپ زدی؟» فیلم در واقع، ژانر ادبی گنگستری را احیا و سبک دیالوگنویسی را که نویسندگانی چون همت و بعدا چندلر، به کمال رساندند، «کانالیزه» و به سمت فیلم سوق داده. نورپردازی پر سایه روشن، از بررسی دقیق و آگاهانهٔ نشانهشناسی فیلمهای نوآر و از خورگی برادران کوئن و تماشای مستمر و درست کلاسیکهای سینما خبر میدهد. اما تعدادی از صحنهها، ما را فراتر از محدودهٔ شهر برده و وارد فضاهایی میکند که چندان قرابتی با مشخصههای ژانر کلاسیک نوآر و گنگستری ندارد، جایی که قرار است تام، برنی را در جنگل بکشد، چه از لحاظ طیف رنگی و چه لوکیشن، صحنه خارقالعادهٔ قتل را در دنبالهرو (۱۹۷۰) ی برناردو برتولوچی به یاد میآورد.
اگر چه استیلیزه بودن آگاهانه فیلم باعث اخم و تخم منتقدها شد، برادران کوئن تأکید دارند که تقاطع میلر در اصل درباب اخلاق است. تام بخش اعظم فیلم را به توطئه چینی و دودوزدبازی میگذراند؛ اما این کارها را بر پایه ضوابط اخلاقی پیچیده و و متناقض خود و درک و برداشت «سوبژکتیو» ش از آنچه درست یا نادرست است، انجام میدهد. جان توروتورو، شخصیت خود را از مدیر فیلمبرداری تقاطع میلر، بری ساننفلد، الهام رفت.