فیلم مریخی از ریدلی اسکات – معرفی و خلاصه داستان – The Martian 2015
کارگردان: ریدلی اسکات
تهیهکننده: ریدلی اسکات – سیمون کینبرگ
فیلمنامهنویس: درو گودارد – بر پایه مریخی اثر اندی ویر
بازیگران: مت دیمون – جسیکا چستین – کریستن ویگ – جف دانیلز – مایکل پنیا – کیت مارا – شان بین – سباستین استن
موسیقی: هری گرگسون-ویلیامز
فیلمبردار: داریوش وولسکی
چند کاوشگر و دانشمند ناسا در مریخ مشغول جمعآوری نمونه سنگ و خاک مریخ هستند تا با خود به زمین ببرد. اگرچه این حقیقت علمی به ادعای ناسا در اخبار و عکسها بسیار پیشرفت کرده است، امروز حتی در مریخ جنگل، تصویر زن، و احتمال وجود آب را از طریق عکسها و… کشف کردهاند یا به وجودشان نگاهی مشکوک بهیقین دارند.
از طریق مانیتور کنترل مرکزی داخل پایگاه “هَب” که به مرکز کنترلی ناسا و دوربینهای رسد بینالمللی وصل است پی میبرند که طوفانی بسیار بزرگ درراه است و علائم نشان میدهد که بهاحتمال زیاد هیچچیز در برابر آن طوفان دوام نخواهد آورد. پس به دستور فرمانده همه باید به موشک فضاپیما برگردند و مریخ را ترک کنند. اگرچه همه با این تصمیم موافق نیستند اما فرمانده ریسک نمیکند و دستور قطعی است. در تاریکی شب و بادهای تند سرآغاز طوفان از پایگاه پژوهشی (هب) بهسوی فضاپیما حرکت میکنند، ناگهان شئیای بهشدت با یکی از فضانوردان برخورد کرده و او را تا مکانی نامعلوم پرتاب میکند. طبق گزارشات دیجیتال کنترل وضع افراد و اکسیژن و… پی میبرند که مارک وانتسی (مت دیمون) ظرف چند ثانیه خواهد مرد. چون پارگی در لباس او و خروج اکسیژن گزارش میشود. از شش فضانورد پنج نفر به ایستگاه فضایی هرمس بازمیگردند تا به کمک آن به زمین برگردند.
صبح روز بعد طوفان آرامگرفته و واتنی برخلاف تصور شده است. فرورفتن میلهٔ کوچک آنتن یکی از بشقابهای ماهواره در شکم و پارگی در لباس باعث خروج اکسیژن شده است، اما خونمردگی و لباسهای پر لایه مانع خروج همهٔ اکسیژن شده وقتی وانتی به هوش میآید ا اکسیژن در سطح بحرانی است. واتنی بهسختی خود را به (هب) میرساند. لباساش را درآورده لایههای زیرین را با قیچی میبرد، میله را از شکم بیرون میکشد و پشت میز لوازم جراحی و کمکهای اولیه مینشیند و یا پنس بریده کوچک آنتن را که در شکم مانده بیرون کشیده و محل زخم را بخیه میزند. این نما بسیار شبیه بیرون آوردن گلوله از تن، توسط بسیاری از قهرمانان وسترن و البته فیلمهای معاصر است. پسازآن که واتنی سلامت خود را بازمییابد کشمکش ادامه حیات و رؤیای بازگشت به زمین در او قوت گرفته و سعی میکند نخست زنده بماند. غذای داخل ایستگاه در برابر زمان نامعلوم حیات او حتی یک وعده هم نیست. از سویی در فکر ارتباط با زمین است. آنطرف در زمین و در ناسایی پی میبرند تحرکاتی در ایستگاه “هب” رخداده و به این نتیجه میرسند که وانتی زنده است. او همچون کابوی تنهایی برای زنده ماندن هر کاری میکند و گاهی سوار بر اسب خودش با همان تنها خودروی موجود در مریخ، برای شناسایی موفقیت به اینسو و آنسو میرود. ازاینپس مفهوم مطلق تنهایی است که لایهلایه خود را نشان میدهد. این تنهایی وقتی قوت میگیرد که فیلم در پارهٔ دوماش مدام به زمین و ناسا میپردازد. نماهای تقریباً ناب و تازه از تنهایی واتنی در مریخ، به این مفهوم قوت میبخشد. در ادامه داستان بالاخره واتنی توسط فرماندهاش نجات مییابد.
مریخ همچون جزیرهای است در بیکران کهکشان دورافتادهای در آن گرفتار آمده است، طوفانی باعث میشود واتنی روی ماسههای مریخ بیهوش افتاده، سپس به هوش آمده و باقی داستان این اتفاق از پسی یک طوفان به وقوع میپیوندد. داستان رابینسون کروزوئه هم همینطور است و بارها در سینما از این ایدهٔ فوقالعاده بهرهبرداری و روایتهای گوناگونی از آن ارائه دادهاند. واپسین اثر با تأکید بر تنهایی انسان در چنین شرایطی فیلم زندگی پی است و فیلم کشتیشکسته با بازی تام هنکس هم به این ایده بهطور آشکار میپردازد.
اگرچه در فیلم مریخی سعی شده هیچ نشانهای از تداعی داستان کروزوئه ایجاد نشود، اما در اواخر فیلم که وقتی خسته و مانده از هر کاری خود را رها میکند و به دلیل کمبود غذا و ویتامینهای کافی لاغر و تکیده میشود و موهای سر و صورتاش بلند میشود. اینجا تنها نشانهٔ آشکار تداعی رابینسون کروزوئه است.