پیشبینیهای محمدعلی فروغی نزدیک به 100 سال پیش از وضعیت کنونی فناوریها

محمدعلی فروغی، شخصیتی چند وجهی است. نقش سیاسی که او در یکی از حساسترین دورههای تاریخی ایران برعهده گرفت و انتقال قدرت و سلطنت را ماهرانه ساماندهی کرد، با همه جنبههای آشکار و پنهان این ماجرا، نقشی نبود که هر سیاستمداری بتواند به عهده بگیرد.
تاثیرهای عمیقی که او در سیاستها و فعالیتهای فرهنگی عصر خود برجای گذاشت، تاثیرهایی که هنوز هم ادامه و پیامد دارد، به این زودیها از صدر فهرست موضوعهای پژوهشی دارای اولویت خارج نخواهد شد. البته موافقان و مخالفان فروغی، از هر دو دست، بسیارند.
«اندیشه دور و دراز» در میان آثار متنوع محمدعلی فروغی (۱۲۵۴-۱۳۲۱) اثری کاملا متفاوت است.
این رساله نسبتا کوتاه که در سال ۱۳۰۶ در استانبول منتشر شد، حال و هوایی داستانی دارد. نویسنده از روایتی تخیلی بهره میبرد تا گمانها و اندیشههایی را در زمینه ترقی و تکامل و تربیت بشر مطرح کند.
رساله در نوع خود روایتی نو و پیشرو در آن روزگار است؛ با این همه تا همین اواخر، یعنی زمانی که تکههایی از آن در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته نشده بود، مورد توجه قرار نگرفته بود.
داستان این رساله:
نصرالله انتظام فروغی را در پاییز ۱۹۲۸م (۱۳۰۷) در ژنو میبیند؛ یعنی زمانی که ایران به تازگی در جامعه ملل پذیرفته شد و به فروغی در حالی که عهده دار سفارت کبرای ایران در ترکیه بود، نمایندگی شورا سپرده شد.
در همین دیدار، فروغی نسخهای از اندیشه دور و دراز را به انتظام میدهد و میگوید: «این کتاب را وقتی در اسلامبول منتظر دستور از دولت بودم و نمیرسید، برای گذراندن وقت نوشتم.»
البته فروغی در یادداشت آغازین رساله تصریح میکند: « این اندیشهها تازه به ذهن قاصر من نیامده و زیاده از ده سال پیش برای بعضی از دوستان نقل کرده بودم.»
اندیشه دور و دراز» هم به لحاظ ساخت و صورت و هم از چشم انداز اندیشه، شایسته درنگ است. از جهت قالب میتوان آن را یک نوع ادبی مستقل قلمداد کرد که در ایران با این ویژگیها همتایی ندارد. از نظر تأملات علمی و ملاحظات اخلاقی و تربیتی نیز سرشار از نکات تازه و ژرفی است که هنوز نیازمند بازخوانی و بازاندیشی آن هستیم.
1- پیشبینی محبوب شدن کتابهای گویا:
گفتم مگر نه کتاب برای ثبت افکار صاحبان فکر است که بعد همه کس بتواند از آن مطلع و مستفید شود؟ گفتند آری چنین است. گفتم مگر نه امروز به واسطه فونوگراف هر کس هر چه در دل دارد میتواند در لوله مومی ثبت کند و بعد به دیگران بشنواند؟
…فکر کنید که با ترقیات دائم عالم صنعت چه استبعاد دارد ورقه نازکی مانند کاغذ اختراع کنند که روی آن بتوان سخن را ثبت کرد؟ نمیبینید همین گرامافون به چه سرعت تکمیل میشود؟
سی چهل سال پیش که تازه اختراع شده بود بوق و شیپور داشت و صندوقی بزرگ و دستوپا گیر بود. امروز به جائی رسیده که میتوان در جیب گذاشت. پس با آن اوراق که من فرض کردم چه مانعی دارد هم چنان که امروز نغمات را در گرامافون ضبط میکنند رسالات و مؤلفات را ثبت نمایند و به صورت طومار سینما یا اوراق درآورند و هر کس میخواهد کتابی مطالعه کند بجای اینکه به چشم میخواند به گوش بشنود؟
2- آموزش الکترونیک و از راه دور
فکر میکنم بعد از آنکه تلفن بیسیم کامل و سهل و ارزان شد چنان که همه کس بتواند داشته باشد و یقیناً چنین خواهد شد آنوقت لزوم نخواهد داشت متعلمین برای استماع درس معلمین در جای مخصوص که مدرسه یا محل کنفرانس نامیده میشود جمع شوند و برای این مقصود از شهر به شهر و دیار به دیار روند در خانه میمانند و در موقع معین با تلفون بیان معلم را میشنوند.
به این طریق اولاً توفیر وقت و صرفه مال بسیار از رفت و آمد معلمین و متعلمین به خانه و مدرسه و تهیه لوازم مدارس از عمارت و میز و نیمکت و غیرهها حاصل میشود. ثانیاً صحت و سلامت مزاج متعلمین بهتر خواهد بود چه عده بسیاری در یک عمارت جمع نشده و هوای کثیف استنشاق ننموده و امراض به یکدیگر سرایت نمیدهند و از بسی مفاسد دیگر مادی و معنوی و مزاجی و اخلاقی مصون میمانند.
3- آموزش چندرسانهای از راه دور
از عکس تلگرافی یعنی انتقال صور اشکال به وسیله قوه تلگراف بیسیم (Tèlèphotographie) که الان اختراع شده و مشغول تکمیل آن میباشند نیز غافل نباید بود که در آن صورت معلم نه تنها با تلفون بیانات خود را به متعلمین میشنواند بلکه حرکات و اشارات خود و تصاویر و اشارات خود و تصاویر و اشکال را که باید ببینند میتواند به ایشان بنماید.
و نیز متوجه باید بود که روز به روز وسایل دیگر برای تعلیم و تعلم پیدا میشوند مانند سینماتوگراف که هماکنون یکی از اسباب نشر معلومات میان عامه است و عنقریب همین سینما را بوسیله قوه تلگراف بیسیم خواهند توانست به خانهها برسانند و بنمایند.
با این همه اقرار میکنم که قوه تخیل من وافی نیست که درست ترتیب تعلیم و تدریس آینده را پیشبینی کنم و ممکن است بسی کاملتر و بهتر از اینکه به خیال من رسیده است بشود.
4- اینترنت در همه جا و برای همه!
این قدر مسلم است که وسایل امروزی ما دائماً مکمل و ساده و سهل میشود پس فکر کنید که چون اسباب تلفون بیسیم و عکس تلگرافی چنان که اشاره کردم مکمل و ارزان و آسان شود همه کس همواره آن را همراه خواهد داشت و مردم هر آن از هر مسافتی میتوانند یکدیگر را ببینند و گفتگو کنند و محتاج نخواهند بود به هم نزدیک شوند.
هر کس را میل دارد با عکس تلگرافی میبیند یا با تلفون بیسیم با او سخن میگوید اخبار وقایع و موزیک و کنفرانس و خطابه و درس و هر چه طالب است میشنود، سینما و تئاتر و امثال آن را تماشا میکند، و در همه این احوال در خانه با زن و فرزند خویش آسوده نشسته یا خوابیده یا مشغول گردش است.
5- رواج انرژیهای غیرفسیلی
برای تولید قوه الکتریسیته یا قوای دیگری که امروز به ذهن نمیرسد یا میرسد و از عمل آن عاجزیم از زغال و نفت مستغنی و از دود و بو کثافت آنها آسوده میگردند و هواها بسیار سالمتر خواهد شد.
6- زمان به حقیقت پیوستن این پیشبینیها
کلیه آنچه شرح دادم هر چند پیشبینی کردن مشکل است گمان میکنم تا آخر مأئه بیستم اگر انجام نگرفته باشد در بیستویکم و البته صورت میپذیرد و بسا چیزهای دیگر که به مخلیه ما خطور نمیکند.
7-پیشبینی عدم احساس خوشبختی همگانی علیرغم پیشرفت فناوری
ناگاه یکی از آقایان سربلند کرده گفت آیا با این همه مردم آن زمان خوشدلتر و خرسندتر خواهند بود؟
گفتم آه که یقین ندارم زیرا خوشدلی و خرسندی خاطر به جمعیت اسباب ظاهر نیست و امری درونی است.
شاید هم مسافر زمان بوده، پیش بینیها یه خرده زیادی دقیقن.
من فکر می کردم، الوین تافلر پیشگو بوده، نگو فروغی خودمان پیش از تافلر پیشگویی می کرده. منتها فرصت نکرده تفکرات و ایده هایش را پرورش دهد و مستدل کند. روح هر دو شاد.
عجب، آب در کوزه و ما گرد جهان میگردیم؛ ایکاش قدر فرهیختگان و هنرمندان خود را بیشتر و بهتر بشناسیم و بدانیم؛ فکر میکنم یکی از دلایل پیشرفت و توسعه کشورهای توسعه یافته اهمیت بسیار به خودشناسی و جامعه شناسی و ظرفیتهای گذشته و حالشان است.
سپاس از شما جناب مجیدی