پیشنهاد فیلم دنبالهرو Conformist – چگونه فردی فاشیست میشود؟

کارگردان: برناردو برتولوچی
بازیگران: ژان – لویی ترنتینان (مارچلو)، استفانیا ساندرلی (جولیا)، گاستون موچین (مانیانلو)، انزو تاراچیو (پرفسور کوادری)، فوچو جیاچتی (سرهنگ)، دومینیک ساندا (آنا کوادری)، پی یر کلمانتی (لینو)، ایوان سانسون (مادر جولیا)، جوزپه آدوباتی (پدر مارچلو).
برتولوچی با توصیف زندگی مرد ضعیفی که برای عقب نماندن از قافله به دام فاشیسم میافتد، موفق شده یکی از رعبآورترین و مملوسترین «شخصیت کاوی»های فردی را روایت کند.
مارچلو (ژان – لویی ترنتینیان) روشنفکری مرفه و بیاراده که از همتایان خود جدا افتاده، فقط دلش میخواهد یک «بورژوا»ی معمولی باشد. ولی همه چیز در گذشتهاش – به خصوص لطماتی که در دوران بچگی خورده، علیه امید و آرزو عمل میکند.
وی در سال 1938 به حزب فاشیست ایتالیا میپیوندد و برای فراموش کردن گذشتهاش با جولیا (استفانیا ساندرلی) ازدواج میکند. مقامات ارشد حزب از او میخواهند که برای اثبات وفاداریاش، استاد سابق خود را به قتل برساند. در حالی که دودلی و ترس بر وجودش چنگ میانداخته، اوضاع روحیاش وقتی بیشتر به هم میریزد که به همسر استاد، آنا (دومینیک ساندا) معرفی میشود و به وی دل میبازد.
ترکیب خشونت و جنسیت و گذشته، باعث میشود که مارچلو اخلاق را زیر پا بگذارد، ماموریتاش را انجام می دهد و ظاهرا خشنود است که سر انجام توانسته بود خود را از شر گذشته اش رهایی بخشد.
سکانسی که در آن مارچلو در جاده کوهستانی پربرف و زیبا، به دنبال قتل استاد ضدفاشیسماش است، یک نوع تقابل زیبایی و خشونت بیهمتا ایجاد کرده است.
شاید هیچ چیز محشتناک تر از صحنه ای نیست که زیبایی بصری نفس گیر را با خشونت سنگدلانه و وحشتناک در هم می آمیزد. مارچلو که تصمیم گرفته ماموریتاش را عملی کند و استاد سابق فلسفه اش که یک ضد فاشیست است را به قتل برساند، سوار براتومبیلی درجاده ای کوهستانی و پربرف و زیبا، در تعقیب پروفسور پیش می راند. او و گروهی از اراذل و اوباش فاشیستف پروفسور را گیر می اندازند و با ضربات چاقو به قتل می رسانند. نابودی عمدی و پر از نفرت کسی که مثل آنها فکر نمیکرد.
دوره فاشیستی ایتالیا حداقل دو بار با این نگاه در سینمای برتولوچی زیر ذرهبین رفته است: دنبالهرو بر اساس داستانی به همین نام از آلبرتو موراویا است. استراتژی عنکبوت The Spider’s Stratagem هم بر اساس داستان مضمون خائن و قهرمان نوشته خورخه لوییس بورخس است.
سلام.
ای کاش برای مطالبتان برچسب (هشتگ) هم بگذارید تا بتوانیم مشترک فیدِ برچسبها بشویم.