نظریه هایم- دروشر چیست؟
یکی دیگر از حالتهای ممکن برای پیشی گرفتن از سرعت نور در نظریههایم در وشر مطرح شده است. این نظریه در سال ۱۳۳۶ / ۱۹۵۷ توسط یک فیزیکدان نه چندان شناخته شده آلمانی به نام بورکهاردهایم ارائه شد.هایم هنگامی به این نظریه دست یافت که در تلاش بود تا دو پاره مهم فیزیک یعنی مکانیک کوانتومی و نظریه نسبیت عام اینشتین را با همدیگر پیوند دهد.
نظریههایم به لحاظ ریاضی فوق العاده پیچیده است و در یک آبر فضای شش بعدی کوانتیده فرمولبندی میشود. از دیدگاه این نظریه کل جهان به جای چهار بعدی، شش بعدی است. سالها بعد یکی از فیزیکدانان همکار هایم به نام والتر دروش با تعمیم نظریههایم، نظریه کاملترهایم دروشر را ارائه کرد. در نظریههایم در وشر، چهار بعد دیگر هم به آبر فضا افزوده میشود و تعداد ابعاد آن را به دوازده بعد میرساند. اما بنابر نظریههایم در وشر چنانچه ما واقعا به جای یک فضای چهار بعدی در یک آبر فضای دوازده بعدی زندگی کنیم، مقدار واقعی ثابتهای بنیادین جهان میتوانند نسبت به آنچه ما در ظاهر اندازهگیری میکنیم کاملا متفاوت باشند.
به عنوان مثال سرعت واقعی نور میتواند به مراتب بیشتر از مقداری باشد که ما تجربه میکنیم. اگر چنین باشد ما مجاز خواهیم بود بدون آنکه حد واقعی سرعت را در نسبیت خاص نقض کنیم به سرعتهای بسیار بالاتری از آنچه تاکنون به عنوان سرعت نور تصور میکردیم دست پیدا کنیم .
البته نظریههایم هنوز هم در بین فیزیکدانها چندان شناخته شده نیست و علت آن هم به دو عامل باز میگردد؛ عامل اول پیچیدگی ریاضی فوق العاده بالای این نظریه و تمایز ساختار ریاضی آن نسبت به سایر نظریات مطرح در این عرصه است. و اما عامل دوم که از عامل اول هم نقش به مراتب پررنگتری در ناشناخته ماندن نظریههایم داشته به ویژگیهای شخصیتی خود هایم باز میگردد.
منبع: دانستنیها – مرداد 1392