فیلم آخرین هواخواه – داستان کلی ، نقد و بررسی – The Last Airbender 2010
فیلم فیلم آخرین هواخواه، یکی از کارهای نه چندان قابل توجه ام. نایت شیامالان، نویسنده و کارگردانی که با یکی دو فیلم اول خود (به ویژه حس ششم) امیدهای بسیاری برانگیخته است.
هواخواه بر اساس یک مجموعهی انیمیشن تلویزیونی موفق و پرتماشاگر ساخته شده. قصه فیلم از این قرار است: کل کائنات از چهار عنصر هوا، آب، خاک و آتش ساخته شده و هر یک از این حیطهها برای خودش یک محدوده اختصاصی و انحصاری دارد و هر محدوده پادشاهی توسط یک فرد خاص و از طریق قدرت ذهنی او اداره و کنترل میشود. «آتش خواه» که بر محدوده آتش کنترل دارد، قادر به آتش افکنی است، هواخواه میتواند طوفانهای سهمگین به راه اندازد، «آب خواه» قادر به پوشاندن همه چیز با یخ و آب است، و البته «خاکخواه» هم میتواند صخرهها و سنگها را به حرکت واداشته و آنها را پرتاب کند.
اما داستان این طوری شروع میشود که مردمان پادشاهی آتش یا به اصطلاح «آتش خواهان» خشن، جهان را تسخیر کرده و روزگار همه را سیاه کردهاند و در چنین شرایطی تنها یک چیز است که میتواند به حکمرانی این «آتش خواهان» بدذات پایان دهد و آن پسر بچهای به اسم آنگ (نوح رینگر) است. آنگ که آخرین آواتار (به معنای هماهنگکننده اعظم) به شمار میرود توانایی ایجاد هماهنگی میان عناصر رابعه را دارد و میتواند جلوی زورگوییها و زیاده رویهای «آتش خواهان» را بگیرد. متقابلا «آتش خواهان» درصدد نابودی آنگ هستند اما غیر «آتش خواهان» از آن حمایت میکنند.
شیامالان در طول ۱۰۳ دقیقه فیلم خستهکنندهی خود از گفتار روی صحنهها برای پیشبرد قصهی فیلماش استفاده میکند. هواخواه در ضمن بدترین استفاده را از تکنیک سه بعدی را کرده است.