فیلم آرگو – خلاصه داستان، نقد و بررسی – Argo 2012

کارگردان: بن افلک
بازیگران:
بن افلک بازیگر، تهیهکننده و کارگردان آرگو
بن افلک در نقش تونی مندز
برایان کرانستون در نقش جک ادانل
جان گودمن در نقش جان چمبرز
آلن آرکین در نقش لستر سیگل
کایل چندلر در نقش هامیلتون جوردن
ویکتور گاربر در نقش کن تیلور
تیت دُنوان در نقش باب آندرس
مایکل پارکز در نقش جک کربی
کلیا دووال در نقش کورا لیجک
تام لنک در نقش راد
کریستوفر استنلی در نقش تام آهرن
امید ابطحی در نقش رضا
تیلر شیلینگ در نقش کریستین مندز
کیث سارابایکا در نقش اَدام اِنگـِل
کری بیشی در نقش کیتی استافورد
هالیوود پس از گذشت سالها از ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در تهران به سراغ این ماجرا رفته است. آرگو روایت هالیوودیِ «بحران گروگانگیری» است؛ بحرانی که در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ آغاز شد. ایران در آن روزها در جوش و خروش انقلابی به سر میبرد. آمریکا که برای حداقل ۲۵ سال- پس از کودتای آمریکایی انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دکتر محمد مصدق- به بزرگترین حامیِ شاهِ ایران تبدیل شده بود نتوانست پس از سرنگونی شاه و پیروزی انقلاب اسلامی مواضع عاقلانهای در برابر ایران اتخاذ کند.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
در سال ۲۰۰۷ میلادی جاشوا بیرمن در مجله وایرد مطلبی با عنوان «چگونه سازمان سیا از یک داستان علمی تخیلی جعلی برای نجات آمریکاییها از تهران استفاده کرد» منتشر کرد و در آن جزئیات نجات ۶ نفر دیپلمات آمریکایی در تهران را توضیح داد. پیش از آن تونی مندز هم خاطرات خود را در پایگاه اینترنتی سازمان سیا منتشر کرده بود. در سال ۲۰۰۷ بر اساس این دو مقاله جرج کلونی به همراه گرانت هسلوف و دیوید کلاوانز پروژه ساخت فیلم را آغاز کردند، در فوریه ۲۰۱۱ بن افلک به عنوان کارگردان به گروه تولید فیلم اضافه شد. انتخاب بازیگران ایرانی از طریق تبلیغات در روزنامههای فارسیزبان آمریکا انجام شد. بعد از انتخاب بازیگران فیلمبرداری فیلم در ماه اوت ۲۰۱۱ در لوسآنجلس کلید خورد. مابقی تصاویر فیلم نیز در شهرهای مک لین ویرجینیا، واشنگتن دیسی و استانبول فیلمبرداری شد.
آرگو اولین بار در سی و هفتمین جشنواره فیلم تورونتو به نمایش درآمد و نمایش گستردهٔ آن در سینماهای آمریکا از ۱۲ اکتبر ۲۰۱۲ آغاز شد.
کارتر رئیس جمهور آمریکا به رغم هشدارهای قبلی جمهوری اسلامی ایران با ورود شاه سابق ایران به خاک آمریکا برای معالجهی بیماری سرطاناش موافقت کرد. به قول ویلیام لوچنبرگ در کتاب داستان آمریکا (ص۶۴۰، متن انگلیسی) «اجازهی کارتر به شاه تبعیدیِ ایران برای ورود به آمریکا باعث خشم و عصبانیتِ انقلابیون ایرانی و در نتیجه هجوم دانشجویان انقلابی به سفارت آمریکا در تهران و به گروگان گرفته شدن ۵۲ عضو سفارت شد. »
آمریکاییها، به قول لوچنبرگ، مقصر اصلی در این واقعه را پرزیدنت کارتر میدیدند که با سیاستهای نادرست خود باعث بروز چنین وضعی شده بود. در نتیجهی همین سیاستهای نادرست بود که محبوبیت کارتر نزد آمریکاییها به زیر۲۰ درصد- حتی کمتر از درصدِ محبوبیتِ نیکسون در آخرین روز ریاست جمهوریاش- سقوط کرد. کارتر نهایتاً به سبب شکستاش در ماجرای گروگانگیری و تلاش فاجعه بارش برای نجات گروگانها (ماجرای طبس) نتوانست در انتخابات ریاست جمهوری در نوامبر ۱۹۸۰ برای بار دوم پیروز شود.
حادثهی گروگانگیری نه تنها بر روابط ایران و آمریکا تأثیرات جبرانناپذیری گذاشت بلکه برای هر دو کشور پیامدهای قابل توجهی داشت. آمریکاییها برای ۴۴۴ روز یک تحقیر ملیِ شگفتانگیز را تجربه کردند. کاریزما و هژمونی آمریکا در منطقهی خلیج فارس آسیب جدی دید و از این پس «ناکامی قضیهی گروگانگیری در کنار جنگ ویتنام، جنگ کُره و بحران خلیج خوکها» (به قول جیمز کلاول در کتاب رزم، ترجمهی فارسی صفحه ۱۴) به عنوان بزرگترین ناکامیها در تاریخ آمریکا لقب گرفت. گروگانگیری به حماسهی ابرقدرتی و قدرقدرتی آمریکا ضربات جدیای وارد کرد؛ هر چند که این حادثه برای ما ایرانیها هم هزینههای ناگزیری را به دنبال داشت.
هالیوود با یک تأخیر به سراغ ماجرای گروگانگیری رفته و دلایل این تأخیر طولانی مشخص است: ماجرای گروگانگیری یا ماجرای طبس (عملیات ناکام نظامی آمریکایی برای نجات گروگانها) هیچ جنبهی پیروزمندانهای برای به تصویر کشیده شدن ندارند. حالا نیز اگر هالیوود به سراغ ماجرای گروگانگیری رفته، تنها یک بخش حاشیهای این ماجرا را، که به نظرش واجد وجوه قهرمانی بوده، در کانون توجه قرار داده است. واقعیت آن است که در جریان حادثهی گروگانگیری شصت و شش عضو سفارت آمریکا در تهران به گروگان گرفته شدند اما خیلی زود هشت تن از این افراد، شامل زنان، سیاهپوستان و یک مرد سفیدپوست بیمار، آزاد شدند و به آمریکا بازگشتند. در این میان شش تن از اعضای سفارت در روز تسخیر سفارتخانه از شلوغی به وجود آمده استفاده کردند و از در پُشتی سفارتگریختند و سپس خودشان را به خانهی سفیر کانادا در تهران رساندند.
این شش آمریکایی برای مدت تقریباً۹۰ روز در خانهی سفیر باقی ماندند تا اینکه نهایتاً توانستند در قالب بدلی از ایران خارج شوند. سیا برای سالیان طولانی از افشای چگونگی فرار این شش نفر از تهران اجتناب کرده بود تا اینکه جاشوا بیرمان در سال ۲۰۰۷ طی مقالهای، تحت عنوان «فرار از تهران: چگونه سیا از یک فیلم علمی تخیلی قلابی برای نجات آمریکاییها از تهران استفاده کرد» حقیقت ماجرا را افشا کرد. ما تا قبل از این مقاله، تصور میکردیم که شش آمریکایی در قالب بدلیِ دیپلماتهای کانادایی از ایران خارج شده بودند. در هر حال، حتی اگر این ادعای سیا درست باشد، باز ماجرای خروج این شش آمریکایی فرع بر مسئلهی اصلی- به گروگان گرفته شدن ۵۲ آمریکایی برای مدت ۴۴۴ روز- است.
این ماجرای کوچکِ فرعی تنها وجه پیروزمندانهای است که هالیوود در ماجرای بزرگتر و اصلیتر گروگانگیری تشخیص داده و دربارهاش فیلم ساخته است. بن افلک، که با کارگردانی دو فیلم Gone Baby Gone و شهر، تواناییهای خود را در عرصهی کارگردانی ثابت کرده، در آرگو نیز یک بار دیگر تواناییهای کارگردانی خود را به رخ میکشد. آرگو داستان خود را در نهایتِ انسجام و با قدرت روایی بالا بیان میکند. گرچه این فیلم در ژانر جاسوسی ردهبندی میشود، اما برخلاف غالب فیلمهای ژانر فاقد صحنههای تیراندازی و انفجار و قتل است. تمام هیجان و تعلیق فیلم ناشی از احتمال دستگیری شش دیپلمات آمریکایی در تهران و «کشته شدن» آنها به دست انقلابیون خشمگین است. فیلم با یک سلسله تصاویر مستند، عمدتاً برگرفته از گزارشهای تلویزیونی خبرنگاران معروفی مثل والتر کرونیکایت، تد کاپل، فرانک رابینسون و مایک والاس، دربارهی تاریخ اخیر ایران آغاز میشود.
این تصاویر که خیلی هوشمندانه انتخاب و ادیت شده برای تماشاگر آمریکایی روشن میکند که حادثهی گروگانگیری در سفارت آمریکا در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ در تهران چگونه اتفاق افتاد. سپس کارکنان سفارت را میبینیم که به محض ورود دانشجویان انقلابی به داخل محوطهی سفارت، اقدام به ریزریز کردن و سوزاندن اسناد محرمانه میکنند. در ادامهی ماجرا، در همان روز تسخیر سفارت، شش تن از اعضای سفارت از درِ پشتی میگریزند. این شش تن عبارتند از: باب اندرس (تیت دوناوان)، لی شاتز (روی کوچران)، مارک و کورا لیک (کریستوفر دنهام و سلا دووال)، و جو و کتی استافورد (اسکات مکنیری و کری بیشه). این شش نفر به خانهی سفیر کانادا، کن تیلور (ویکتور کاربر) در تهران پناه میآورند.
سپس وزارت امور خارجهی آمریکا، با کمک سیا، تصمیم میگیرد عملیات نجاتی را برای بیرون کشیدن این شش آمریکایی از ایران طراحی و اجرا کند. مدیر سیا (برایان کرانستون) از مأمور کارکشتهی خود تونی مندز (بن افلک) میخواهد که نقشهای را طراحی کند، مندز پس از تماشای اتفاقی یک سریال تلویزیونی علمی تخیلی نقشهی عجیبی را طراحی میکند. این نقشه که در ظاهر خیلی احمقانه به نظر میرسد در نهایت تعجب مورد موافقت مدیر سیا قرار میگیرد. نقشهی مندز این است که شش دیپلمات آمریکایی را در قالب اعضای گروه لوکیشنیاب یک فیلم علمی تخیلی تحت عنوان «آرگو» از ایران خارج کند.
مندز برای اینکه نقشهاش کاملاً محکم باشد با کمک گرفتن از یکگریمور معروف هالیوود به اسم جان چامبرز (جان گودمن) و یک تهیهکنندهی هالیوودی به اسم لستر سیگل (آلن آرکین) اقدام به تأسیس صوری یک شرکت تولید فیلم میکنند و حتی فیلمنامهای هم خریداری میکنند تا همه چیز حالتی طبیعی داشته باشد. سپس مندز تک و تنها عازم تهران میشود… آرگو در بازآفرینی فضای دههی هفتاد در آمریکا و تهران کاملاً موفق است. فیلمبرداری فیلم در ترکیه انجام شده که لوکیشنهای خارجی آن شباهت بسیاری به تهران سی سال پیش دارد.
فیلمبرداری رودریگو پریتو در خلق تصاویری که فضای اواخر دههی هفتاد را تداعی میکند تحسینبرانگیز است. بن افلک عامدانه برای نقشهای اصلی فیلماش از چهرههای کمتر مشهور استفاده کرده است. این تمهید به رویکرد واقعنمایانهی فیلم کمک کرده و بر عیار حس و حالِ «مبتنی بر یک داستان واقعی» آن افزوده است. اما افلک ترجیح داده که در نقشهای مکمل و فرعی از بازیگران مشهوری همچون آلن آرکین و جان گودمن استفاده کند. تعامل خوب این دو بازیگر در بخشی از داستان فیلم که در هالیوود رخ میدهد آنقدر جذاب و گیراست که با محوریت آن میتوان یک فیلم یا یک مینی سریال ساخت. افلک هم گرچه مهارتهای کارگردانیاش از مهارتهای بازیگریاش بیشتر است اما بازی خوب و دلچسبی ارائه کرده است.
آرگو نامزد هفت جایزهٔ مختلف در هشتاد و پنجمین دوره جوایز اسکار بود و در نهایت سه اسکار بهترین فیلم، بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی و بهترین تدوین را کسب کرد. این نخستینبار از سال ۱۹۸۹ و برندهشدن رانندگی برای خانم دیزی بود که فیلمی بدون نامزدی برای عنوان بهترین کارگردانی، برندهٔ اسکار بهترین فیلم میشد. آرگو نامزد پنج جایزه گلدن گلوب شد که دو جایزه (بهترین فیلم درام و بهترین کارگردانی) را از آن خود کرد؛ آرگو همچنین برنده جایزه بهترین فیلم از طرف انجمن تهیه کنندگان آمریکا شد. این فیلم با ۹۳٪ امتیاز بالایی را با رای کاربران سایت راتن تومیتوز بهدست آورد. آرگو همچنین جایزههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و تدوین را از مراسم بفتا بهدست آورد.