فیلم قلب تصادفی – خلاصه داستان، نقد و بررسی – Random Hearts (1999)

کارگردان : پولاک
فیلمنامهنویس : کورت لوتکه، بر مبنای اقتباس داریل پونیچان از رمانی نوشتهٔ وارن آدلر
فیلمبردار : فیلیپ روسهلو
آهنگساز(موسیقی متن) : دیو گروسین
هنرپیشگان : هریسن فورد، کریستین اسکات تامس، بانی هانت، دنیس هیزبرت، پولاک، ریچارد جنکینز، سوزانا تامپسن و پیتر کایوت
واشینگتن. ̎داچ وان دن بروک̎ (فورد)، کارآگاه پلیسی است که همسرش (تامپسن) در یک فروشگاه معتبر کار میکند و موقع پروازی تجاری به میامی، هواپیمایش بلافاصله پس از صعود، در یکی از ناگوارترین سانحههای هوائی شهر، سقوط میکند. اما مدتی بعد، ̎داچ̎ پی میبرد که همسرش در واقع به مأموریتی کاری نمیرفته. ̎کی چندلر̎ (اسکات تامس) یک شخصیت سیاسی است که او نیز شوهرش (کایوت) را در این سانحه از دست داده است. ̎داچ̎ و ̎کی̎ متوجه میشوند که همسرانشان به این خاطر در آن هواپیما بودهاند که رابطهای با هم داشتهاند…
فیلم قلب تصادفی در نگاه نخست، یک فیلم ایدهآل برای ترکیب پولاک ـ فورد بهنظر میرسد. اما در عمل، نتیجه، از نظر هم انتقادی و هم تجاری، به قدری ناموفق از کار در میآید که فورد اعلام میکند دیگر با پولاک همکاری نخواهد کرد و پولاک نیز تا شش سال بعد (مترجم، ۲۰۰۵) امکان فیلمسازی پیدا نمیکند. مشکل اصلی این فیلم بیروح و کسالتبار، شخصیت فورد است که بهعنوان پلیسی خشن و در عینحال خوشقلب در مورد فاجعهای که بر سرش آمده هیچگونه همدلی برنمیانگیزد. او طی صحنههائی طولانی، تلخی را نشخوار میکند و مدام بهدنبال این است که جزئیات بیشتری از بیوفائی همسرش را برملا میکند. تنها امتیاز فیلم اسکات تامس است که به نقش سیاستمداری جمهوریخواه (برخلاف سنت، نقشی مثبت) وقار و پیچیدگی احساسی لازم را بخشیده است.