فیلم عشق فی الواقع – نقد، بررسی و خلاصه داستان – Love Actually (2003)
عشق فیالواقع چند رکورد را هم شکسته است. این فیلم حداقل ۱۸ شخصیت اصلی دارد (بله درست خواندید: ۱۸ شخصیت) و به انضمام ده، پانزده داستان اصلی و فرعی، و همه این کاراکترها و قصهها در طی ۱۲۹ دقیقه مدت زمان فیلم ارایه میشود بدون این که کارگردان در جمع کردن این اجزای پراکنده و پرتعداد با مشکل جدیای مواجه شود.
ریچارد کرتیس است با عشق فیالواقع اولین گام کارگردانی خود را تجربه کرده است.
عشق فیالواقع همانطور که از نام و عنوان اش برمیآید فیلمی است درباره عشق و شکلها و قالبهای گوناگون آن: عشق میان اقوام، عشق میان والدین و فرزندان، عشق میان زن و شوهر، عشق یکطرفه، عشق نوجوانان، عشق افلاطونی و البته عشق زمینی رومانتیک سکچوال. «رمانس مرکزی» در فیلم عشق فیالواقع مربوط به نخست وزیر بریتانیا (هیو گرانت) و دستیار وی ناتالی (مارتین مک کاچون) است. دیگر زوجها عبارتاند از: جمی نویسنده (کولین فیرث) و خدمتکار پرتغالیاش آرلیا (لوسینا مونتز)؛ دانیل بیوه (لیام نیسن) و مادر همکلاسی پسرخواندهاش؛ کارن همسر نخست وزیر (اما تامپسون) و شوهرش هری (آلن ریکمن)؛ و سوزان (لورا لینی) و همکار جوانترش از کارل (رودریگو سانتورو).
فیلم جدای از زوجهای موفق دو کاراکتر عمده دیگر هم دارد که برای افزودن مایههای کمیک به فیلم اضافه شدهاند: یکی بیلی مک (بیل نای) ستاره پا به سن گذشته موسیقی پاپ و دیگری کارمند وسواسی یک فروشگاه (رو آن اتکینسون).
همانطور که از اسامی داخل پرانتز متوجه شدهاید، فیلم عشق فیالواقع یک نمایشگاه از نامدارترین بازیگران سینمای امروز انگلستان است. کمتر فیلمی را دیدهایم که این تعداد هنرپیشه معروف را کنار هم داشته باشد: هیو گرانت، کولین فیرث، اما تامپسون، کایرا نایتلی، آلن ریکمن، بیلی نای، لیام نیسن و رو آن اتکینسون. و به این کاروان نامداران انگلیسی، دو بازیگر سرشناس آمریکایی، بیلی باب تورنتون و لورا لینی را نیز باید اضافه کرد. بیلی باب تورنتون که با بازی در بابا نوئل بد خود را در رده امیدداران کسب اسکار امسال قرارداد، در عشق فیالواقع در قالب رییسجمهور آمریکا ظاهر شده است.
یک دلیل عمده برای حضور این چهرههای معروف و گران قیمت در فیلم عشق فیالواقع اعتبار بالایی است که ریچارد کرتیس به عنوان مغز متفکر کمدی رمانتیکهای معاصر دارد. کرتیس نویسنده فیلمنامههای سه فیلم مهم و تاثیرگذار در ژانر کمدی رمانتیک است: ناتینگ هیل، خاطرات روزانه بریجیت جونز و چهار عروسی و یک مجلس ترحیم. کرتیس همچنین نویسنده فیلمنامههای دو سریال معروف کمدی است: آقای بین و لاله سیاه.
عشق فیالواقع فیلم جذاب، گیرا و لذتبخشی است و دوست دارم آن را شاه بیت همه کمدی رمانتیکهای تاریخ سینما عنوان کنم. فیلم پر از دیالوگهای خوب و هوشمندانه است. قشنگترین این دیالوگها که آدم را یاد دیالوگهای به یادماندنی فیلم کمدی رمانتیک درباره یک پسر میاندازد، میان پدر (لیام نیسن) و پسر (توماس سنگستر) فیلم رد و بدل میشود. عشق فیالواقع با داشتن شش پایان خوش، به قول یکی از منتقدان آمریکایی «میتواند تماشاگر را از فرط خوشی و بالا رفتن میزان شیرینی خون شوکه کند.» اما واقعیت این است که رگههای پنهانی غم و اندوه که در تمامی کارهای قبلی کرتیس فیلمنامهنویس قابل مشاهده است، اینجا نیز به چشم میخورد که این ویژگی شادی و خوشی افراطی فیلم را تعدیل و متوازن میکند.
برخی از منتقدان ایراد گرفتهاند که عشق فیالواقع به علت تعدد کاراکترها و زمان محدودش «بطور نسبی فقط هفت دقیقه برای پرداخت هر کاراکتر خود وقت داشته» و به همین خاطر شخصیتهای فیلم به درستی پرداخت نشدهاند. اما این ایراد چندان منطقی به نظر نمیآید زیرا اگر با دقت بیشتری به فیلم نگاه کنیم درمییابیم که «عشق» کاراکتر اصلی فیلم است و ۱۲۹ دقیقه برای شکار ساختن وجوه گوناگون این کاراکتر کاملاً کافی و بسنده است.