معرفی فیلم از روسیه با عشق – نقد، تحلیل و خلاصه داستان – From Russia with Love 1963
کارگردان: ترنس یانگ، تهیهکنندگان: هری سالتزمن، آلبرت بروکولی، فیلنامه: ریچارد مایبوم؛ براساس رمان یان فلمینگ. مدیر فیلمبرداری: تد مور. موسیقی: جان بری. بازگیران: شون کانری، لوته لنیا، پدرو آرمند رایز، رابرت شو، برنارد لی، دانیلا بیانکی. محصول بریتانیا، 118 دقیقه.
برای طرفداران فیلمهای جیمز باندی که به «هر دقیقه یک صحنه اکشن» عادت دارند، از روسیه با عشق فیلم غریبی جلو میکند؛ آن هم در حالی که خیلیها از جمله ستارهاش شون کانری، آن را بهترین فیلم جیمز باندی تلقی میکنند. در از روسیه با عشق، دومین فیلم جیمز باندی، «اسپکتر» (شبح)، سندیکای تبهکاران بین المللی، تصمیم دارد با دستیابی به یک ماشین رمزگشای روسی، به آتش جنگ سرد بین غرب و بلوک شرق، دامن زند. برای این منظور، نقشه میریزد که جیمز باند را به استانبول بکشانند که دستگاه را زا یک دختر روسی که میخواهد در برابرش به غرب پناهنده شود، تحویل بگیرد. قرار است به محض آن که دست جیمز باند به دستگاه میرسد یکی از آدمکشهای «اسپکر»، باند را به انتقام کشتن «دکتر نو» (در جیمز باند اولی) به قتل برساند.
بعد از سکانس هیجان انگیز افتتاحیه که طی آن شاهد حملهای شبانه و ظاهراً قتل جیمز باند هستیم، داستان فیلم خوش خوشک و بی هیچ شتابی تعریف میشود. فیلمنامه که رمان یان فلمینگ را وفادارانه دنبال کرده، روی شخصیتها تأکید دارد و کج خیالیهای دوران جنگ سرد را توصیف کرده؛ ولی همین باعث شده که مخاطب امروزی مدام به ساعتاش نگاه کند و از خود سؤال کند که خب، اکشن ماجرا کی قرار است آغاز شود… بعد اما وقتی اکشن فیلم بلاخره آغاز میشود اگر چه بسیار سادهتر و معصومانهتر از اکشنهای معاصرند، ولی جیمز باند خالصاند!
نیم ساعت آخر فیلم که فقط از سکانسهای اکشن تشکیل شده، با صحنه جنگ تن به تن د گردنت (رابرت شو) آدمکش سازمان «اسپکتر» که در تعقیب جیمز باند بوده، به اوج میرسد. (این صحنه در زمان نمایش چنان خشن تلقی شد که ورسیون تلویزیونی کوتاهاش کردند.) گل سر سبدِ این سکانسها برای دوستداران جیمز باند، صحنه پایانی تعقیب و گریز با هلی کوپتر و قایق است و یک عالمه انفجار. بسیاری از عناصری که بعدا به مارک تجاری فیلم-های جیمز باندی تبدیل شدند، در اینجا حضور دارند: به خصوصو کیف جیمز باند، نخستین ابزارهای معجزه آسای «کیو» است. که باند را از مرگ حتمی نجات میدهد. به علاوه، شوخیهای تصویری فیلم را نباید فراموش کرد، مثلاً فرار جاسوس روسی ار درون پنجرهای که در دهان پوستر یک ستاره سینما کارسازی شده؛ چاقوی رزا کلب (لوته لنیا) در کفشاش، که جلوی حمله «آد-جاب» را با کلاه و دندان، میگیرد. بعدا در سری فیلمهای جیمز باند این عناصر برجستگی بیشتری یافتند و داستان را مملو از شوخی و اداهای با مزه و به کمک همان آلات و ابزار کردند. اما در از روسیه با عشق، این که در نهایت زیاد انسجام ندارد و راضی نمیکند. اما کانری بی نظیر است. این همان جیمز باندی است که فلمینگ در ذهن داشت: شیک و باقر و شخ و جوهرهٔ «آدم باحال»، که البته در فیلمهای بعدی بی رحمتر و خیلی خونسردتر و در آخرین جیمز باند (2009)، یخِ یخ شد!