فیلم خانهٔ امن – نقد، بررسی و خلاصه داستان – Safe House 2012
کارگردان: دانیل اسپینوزا بازیگران: دنزل واشینگتن (توبین فراست)، رایان رینولدز (مت وستون)، برندان گلیسبون (دیوید بارلو)، ورا فارمیگا (کاترین لینکلیتر)، سام شپارد (هارلن وایت فورد)، ۱۱۵ دقیقه، درجه نمایشی: R
موفقیت چشمگیر مجموعه فیلمهای اکشن / جاسوسی هویت بورن موجب تکثیر انبوهٔ از فیلمهای تقلیدی فاقد کیفیت شده است. خانهٔ امن یکی دیگر از همین نوع فیلمهای تقلیدی بی روح است، عناصر همیشگی فیلمهایی از این دست عبارتند از: صحنههای تعقیب و گریز با اتومبیل، طرح داستانی مبتنی بر نارو زدن و رودست خوردن، و حجم انبوهی از خشونت گرافیکی فیلمسازان ماهر ژانر حداقل توانایی بهرهگیری از فرمولهای ژانر را دارند اما دانیل اسپینوزا فیلمساز ماهری نیست؛ هر چند که بر روی کاغذ، فیلم خانهٔ امن این فیلم بزرگی به نظر میآمده و برایش موفقیت زیادی پیش بینی میشده. فقط کافی است که نگاهی به فهرست بازیگران فیلم بیندازیم تا مشخص شود که ((قدرت ستارهای)) فیلم تا چه حد بالاست.
اما فیلم خانهٔ امن در عمل طور دیگری از آب درآمده است. کام و ضرباهنگ فیلم نامتوازن است، صحنههای اکشن فیلم ندرتا موفق به ایجاد تعلیق و سوسپانس میشوند، دیالوگها نه طنزآمیز است نه پرمغز و پرمحتوی. و پایان بندی فیلم هم نه باورپذیر است نه اوج گیرنده. در بازیگران طراز اول هالیوود ساخته شده. البته استفاده از چنین فرمولی یعنی ساختن فیلمی به سبک و سیاق فیلمهای نوع ((ب)) اما با مشارکت ستارگان درجهٔ یک گهگاه منجر به فیلمهای ارزندهای شده است اما این بار به فیلم ضعیفی منجر شده است.
ظاهراً تبلیغات تلویزیونی فیلم خانهٔ امن به قدری ماهرانه، یا بهتر بگوییم فریبکارانه، بوده که بسیاری از تماشاگران را در مورد ماهیت اصلی این فیلم دچار اشتباه کرده است. حتی آنهایی که به عشق دیدن یک بازی خوب از دنزل واشینگتن به تماشای فیلم رفتهاند دست خالی بازگشتهاند. نقشی که واشینگتن در خانهٔ امن بازی کرده دقیقاً راست کار او به حساب میآید یا به قول منتقدان فرنگی این نقش از آن نوع نقشهایی است که واشینگتن حتی در زمان خواب هم میتواند آن را به راحتی بازی کند. اما واشینگتن همه را از خودش نومید کرده و بازی واقعاً ضعیفی ارائه کرده است.
خط داستانی فیلم دربارهٔ آدم فاسدی است که در ردهٔ رهبری سازمان اطلاعاتی آمریکا (سیا) نفوذ کرده و هر کاری از دستاش برمیآید انجام میدهد تا هویتاش برملا نشود. این فرد از جمله درصدد کشتن کسی است که پروندهٔ خیانتها و خلافکاریهای تمام مأموران اطلاعاتی فاسد آمریکایی و انگلیسی را در اختیار دارد در این قصهٔ تکراری دنزل واشینگتن نقش توبین فراست را بازی میکند. توبین از مأموران سابقا شاخص و نخبهٔ ((سیا)) است که ده سال پیش مغضوب رؤسای سازمان قرار گرفت و از آن زمان به بعد به زندگی مخفی رو آورد. کارمندان سابق توبین او را یک ((خائن)) مینامند اما نام او همچنان یک نام افسانهای در بین کارکنان سیا به شمار میرود. در ادامهٔ داستان، ناگهان سروکلهٔ توبین در کنسولگری آمریکا در آفریقای جنوبی پیدا میشود.
هیچکس مطمئن نیست که انگیزهٔ توبین از رفتن به کنسولگری آمریکا چیست، او بلافاصله به یک خانهٔ امن که تحت مدیریت مت وستون (رایان رینولدز) قرار دارد انتقال داده میشود تا در آنجا مورد بازجویی قرار بگیرد. سپس گروهی از مهاجمان بدکردار که در تعقیب توبین هستند محل ((خانهٔ امن)) را پیدا و به آن حمله میکنند. در جریان این حمله تقریبا تمامی حاضرین در خانهٔ امن کشته میشوند. تنها دو نفر از این حمله جان سالم به در میبرند: توبین فراست باتجربه و مت وستون کم تجربه، این دو که به ناچار هم سرنوشت شده اند دست به فرار میزنند، یا به وستون دستور میدهد که به محل خاصی برود اما از آنجایی که یک آدم فاسد نفوذی در سطح بالای مدیریتی سیا حضور دارد و از همهٔ خبرها مطلع است، لذا آدم بدها همیشه یک قدم جلوتر از آدم خوبها هستند…
فیلمنامه پر از عناصر تکراری و بازیافتی و نپخته است. فیلم هیچ چیز تازه با غافلگیرکنندهای برای عرضه ندارد، پرداخت کاراکترها سطحی و سرسری است و توئیستهای طرح داستانی کاملا رو و آشکار است. هر کسی که چندتایی فیلم جاسوسی هالیوودی دیده باشد ظرف همان ده دقیقهٔ اول فیلم پی میبرد که عنصر نفوذی چه کسی است. فیلم تا دلتان بخواهد صحنههای کشدار و خسته کننده دارد. حداقل سی دقیقهٔ فیلم اضافی است، و از همه بدتر رابطهٔ نامتجانس میان توبین و وستون است که از اول تا آخر فیلم به جای اینکه با هم رفاقت بکنند مدام در حال رقابت کردن با هم هستند.
فیلم خانهٔ این محصول مشترک آمریکا و آفریقای جنوبی است. نکتهٔ جالب اینکه لوکیشنهای کیپ تاونی فیلم طوری از کار درآمده که پایتخت آفریقای جنوبی را همچون یک جهنم درهٔ واقعی نشان میدهد. قطعاً سازمان جلب سیاحان آفریقای جنوبی هیچ دل خوشی از این فیلم نخواهد داشت، سازندگان آمریکایی فیلم هم با اکران فیلم در ماه کساد و بی رونق فوریه از پیش به همه اطلاع دادهاند که محصول سینمایی شان برخلاف محاسبات اولیهٔ روی کاغذ، چیز مزخرفی از کار درآمده است!