فیلم مهمانهای ناخواندهٔ جشن عروسی – نقد، تحلیل و خلاصه داستان – Wedding Crashers 2005
فیلم مهمانهای ناخواندهٔ جشن عروسی به کندی آغاز میشود، در حلقههای میانی اوج میگیرد – اما قادر به حفظ این انرژی در یک سوم پایانیاش نیست. فیلم گام و ضرباهنگ نامنسجم و نامتوازنی دارد. واقعیت آن است که کمتر فیلم کمدیای توانایی جذب مخاطب را بیش از ۸۰ دقیقه دارد. اما مهمانهای ناخوانده با مدت زمان تقریبا ۱۲۰ دقیقهایاش فرمول فوق را زیر پا گذاشته است.
جان (اوون ویلسون) و جرمی (وینس ون) دو دوست قدیمیهستند که در زمینهٔ جلب توجه جنس مخالف در جشنهای عروسی به مهارت و استادی کامل رسیدهاند. آنها به تجربه دریافتهاند که جشنهای عروسی بهترین جا برای دوستیابی است چرا که همواره نوعی فضای عاشقانه و معنوی در این جشنها حاکم است که میتوان به نحو احسن از آن سوء استفاده کرد.
جان و جرمی به منظور بهرهبرداری از این «فضای عاشقانه» هر از چند گاه بهعنوان مهمانهای ناخوانده به جشنهای عروسی مردم میروند. آنها در این جشنها خود را اقوام دور یا غایب عروس یا داماد معرفی میکنند، در فصل افتتاحیهٔ فیلم که من خیلی از آن خوشم آمد. جان و جرمی را در چندین جشن عروسی میبینیم. آنها در حالی که لباسهای گوناگونی به تن دارند در جشن عروسی هندوها، یهودیها، ایتالیاییها، ایرلندیها و غیره شرکت میکنند، میرقصند، و از جوانان مونث این مجالس دلبری میکنند.
جان و جرمیحالا تصمیم گرفتهاند که در مهمترین جشن عروسی دوران حرفهایشان شرکت کنند. این جشن عروسی مربوط به دختر وزیر خزانه داری آمریکا، ویلیام کلیری (کریستوفر واکن) است. آقای وزیر که الگوی خانوادگیاش خاندان ثروتمند کندی است صاحب چند فرزند جوان است. جان و جرمی بعد از این که موفق میشوند به داخل جشن عروسی راه یابند، فعالیتهای دلبرانهٔ خود را آغاز میکنند، جان به طور غیرمنتظرهای دلباختهٔ کلر (ریچل مک آدامز) یکی از دخترهای وزیر میشود، جرمی نیز مورد توجه گلوریا (ایسلا فیشر)، دیگر دختر وزیر قرار میگیرد، آقای وزیر به حدی از جان و جرمیخوشاش آمده که بنا به توصیهٔ دختراناش آنها را به یک مهمانی خصوصیتر که به زودی در خانهٔ بزرگ کلیریها برگزار میشود دعوت میکند. جان و جرمی این دعوت را میپذیرند. اما هنگامیکه زمان شرکت در آن مهمانی خصوصی فرا میرسد، جان باید با رقیب گردن کلفتی به اسم سک (برادلی کوپر) که نامزد کلر است، مبارزه کند. جرمیهم باید همهٔ تلاشاش را بکند تا از گزند حملات عاطفی گلوریا و برادر همجنس باز او در امان بماند و…
فکر اولیهای که در فیلمنامه به کار رفته، جان میدهد برای یک فیلم کمدی تمام عیار، اما سازندگان فیلم مهمانهای ناخوانده نتوانستهاند از تمامیظرفیتهای این امکان بهره ببرند. نوع شوخیهای فیلم، اندکی کهنه و قدیمیبه نظر میرسد. جدای از دقایق اولیهٔ فیلم که امیدهایی از یک فیلم خوب را آشکار میسازد، مابقی فیلم یک کار صرفا کلیشهای است. فیلمساز نتوانسته کاری کند که تماشاگر به دو کاراکتر اصلی و درگیریهای رومانتیک آنها اهمیت بدهد. به همین دلیل تماشاگر به طور کامل درگیر فیلم و قصهٔ آن نمیشود. با وجودی آکنده از کلیشههاست اما یک کلیشهٔ مهم و ضروری فیلمهای کمدی را نادیده گرفته است و همین باعث شده که کل کار زیر سئوال برود. معمولا شخصیتهای منفی در فیلمهای کمدی حالتی مسخره دارند و هرگز مرتکب اعمال واقعا خشن و شریرانه نمیشوند… به همین خاطر است که در فیلمهای کمدی معمولا از قتل و جرح و خونریزی خبری نیست اما آدم منفی فیلم مهمانهای ناخوانده انگار از این واقعیت بیخبر است که در یک فیلم کمدی حضور دارد و نباید این قدر خشونت به خرج بدهد.
فکر اولیهٔ فیلم، خیلی خوب و درخشان است. هر زمانی که فیلمساز از این «فکر اولیه» تغذیه کرده، فیلماش شروع به درخشش میکند. برای مثال هنگامیکه جان و جرمیدربارهی اصول «کار» و «هنر» خود فریب دخترها در جشنهای عروسی- حرف میزنند، فیلم حسابی روی غلطک میافتد و توجه تماشاگر را به خود جلب میکند. اما متاسفانه این لحظات، کوتاه و گذراست و ما نهایتا مجبور میشویم که همان مسیر کلیشهای و قابل پیش بینی فیلمهای کمدی رومانتیک را پی بگیریم.
یکی ازایرادات فیلم، بازیهای آن است، ترکیب ویلسون مک آدامز به هیچ روی جذاب و پذیرفتنی از کار درنیامده است. و از آنجا که رابطهٔ رومانس کاراکترهای نمایشی آن دو در محور اصلی فیلم قرار دارد، لذا تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. تاسف دیگر، حضور بسیار ضعیف کریستوفر واگن است، واگن بازیگر قدرتمندی است که انگار در نقش وزیر خزانه داری آمریکا، پاک از نفس افتاده است.
مهمانهای ناخوانده را دیوید دابکین کارگردانی کرده است، دابکین قبلا با ویلسون در فیلم شوالیههای شانگهای و با وینس ون در فیلم کبوترهای رسیهمکاری کرده بود.