اولیور استون– زندگینامه و فعالیتهای هنری و سینمایی و فهرست آثار – Oliver Stone

تاریخ تولد: ۱۵ سپتامبر ۱۹۴۶ در نیویورک
فیلمهای مهم
سالوادور (۱۹۶۸)، جوخه (۱۹۸۶)، وال استریت (۱۹۸۷)، جی. اف. کی (۱۹۹۱)، قاتلین بالفطره (۱۹۹۴)، نیکسون (۱۹۹۵)، چرخش کامل (۱۹۹۷)
ژانر معمول فیلمهایش
جنگی، درام، درام زندگینامهای، درام سیاسی.
چند کلمه که دنیای فیلمساز را میسازند
جنگ، سیاست، ترور، خشونت، مصاحبه، مواد مخدر.
چند حاشیه و جنجال
- فیلمنامه صورت زخمی را براساس اعتیادش به کوکائین نوشت. مخدری که در زمان ترک آن مشغول نوشتن این فیلمنامه بود.
- در دی. وی. دی قاتلین بالفطره، جین هامشر داستانی درباره مصرف مواد مخدر همراه با استون و بعضی از بازیگران و دست اندرکاران فیلم تعریف میکند.
- در سال ۱۹۹۹ استون به خاطر مصرف الکل و مواد مخدر و هم چنین در سال ۲۰۰۵ در لسآنجلس به خاطر همراه داشتن مواد مخدر دستگیر شد.
- رئیس جمهور کشورمان، محمود احمدینژاد چند سال پیش به پیشنهاد اولیور استون کارگردان آمریکایی برای ساختن فیلمی در مورد خود پاسخ منفی داد.
همکاران مورد علاقه
رابرت ریچاردسون (فیلمبردار)، آ. کیتمن هو (تهیه کننده)، برونور ابئو (طراح تولید)، کلایتون ناونزند (تهیه کننده)، جیمز وودز (بازیگر)، کلر سیمپسون (تدوینگر)، دیوید برنر (تدوینگر)، جان ویلیامز (آهنگساز)، ویکتور کمپستر (طراح تولید)، چارلیشین (بازیگر).
یادگاری فیلمهایش
صدای لئونارد کوهن بر فیلم قاتلین بالفطره چه در تیتراژ آغازین فیلم که از انتظار برای معجزهای میگوید و چه در بخشهای دیگر که از آینده تاریک جهان دم میزند، هم چون یادگاری از این اثر سرشار از خشونت استون باقی مانده است.
جوایز مهم
اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی برای قطار سریعالسیر نیمه شب (۱۹۷۹)، اسکار بهترین کارگردانی برای فیلم جوخه (۱۹۸۶)، اسکار بهترین کارگردانی برای فیلم متولد چهارم ژوئیه (۱۹۹۰)، جایزه بفتای بهترین کارگردانی برای فیلم جوخه (۱۹۸۸)، شیر نقرهای برلین برای فیلم جوخه (۱۹۸۷)، شیر طلایی افتخاری برلین (۱۹۹۰)، جایزه ویژهٔ هیئت داوران جشنواره و نیز برای فیلم قاتلین بالفطره (۱۹۹۴).
چند جمله مهم از او
- من حق تفسیر و تأویل یک واقعه را به عنوان یک نویسنده و کارگردان دارا هستم. تحقیق میکنم و این کاوش و جست و جو و همین طور تلخیص و ارائه آن به بهترین شکل ممکن بخشی از مسئولیت من است.
- همیشه میخواستم که آثاری مفرح و لذت بخش بسازم، فیلمی جادهای مثل بانی و کلاید و ایزی رایدر و یا فیلمی درباره زندان شبیه فرار بزرگ یا پاپیون.
مؤلفههای سبکی و مضمونی تکرار شونده
- مضامین سیاسی هم چون جنگ، مسائل پشت پرده سیاست و تصمیمگیریهای حکومت و سران قدرت همواره دست مایهای مناسب برای استون در نگارش فیلمنامه و ساخت فیلمهایش بوده است.
- یکی از ویژگیهای مهم آثار او استفاده متناوب از دوربینهای مختلفی چون ویِ. اچ. اس، ۸ میلیمتری و ۷۰ میلیمتری است. او حتی بعضاً در فیلمهایی هم چون قاتلین بالفطره یا جی. اف. کی از چندین دوربین مختلف سود برده است.
- سبک و شیوه ساختاری استون هیچ گاه ویژه نبوده و او همواره متناسب با حال و هوا و فضای اثرش، از تمهیدات متفاوتی بهره برده و جلوههای بصری فیلمهای او اغلب تفاوتهای فراوانی با یکدیگر دارند. با این وجود عناصری از قبیل دیالوگهای پر طمطراق و کنایه آمیز، بازیهای چشمگیر، جهشهای زمانی و مکانی، تدوین پر شتاب و همین طور بهره گیری از حرکات مستند گونه دوربین در اکثر آثارش دیده میشود.
دلایل شهرت
- اولیور استون کارگردان، نویسنده و تهیه کننده آمریکایی که سرباز آمریکا در جنگ ویتنام بود با فیلمهایی که در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ درباره این جنگ ساخت خود را مطرح و مشهور کرد. داستان هر یک از سه گانه ویتنام او به نامهای جوخه، متولد چهارم ژوئیه و بهشت و زمین حول وجوه مختلف جنگ و تأثیرات ناشی از آن میگذرد. فیلمهایی که او را به یکی از سرآمدان سینمای سیاسی با محوریت اعتراض به سیاستهای آمریکا در آسیای شرقی تبدیل کرد.
- شاید بتوان نام اولیور استون را در کنار نامهایی چون کنستانتین کاستاگاوراس و کن لوچ و در کنار عنوان کارگردانان سینمای سیاسی قرار داد.
- فعالیتهای سیاسی او و نگاه ویژهاش به سیاست باعث شد تا اکثر فیلمهایش حول این موضوعات قرار گیرد. او که خود را یکی از منتقدین سر سخت سیاستهای آمریکا میداند با آثاری چون، جی. اف. کی و نیکسون قلب سیاستهای آمریکا را هدف قرار داد.
- روزنامه گاردین از او به عنوان «یکی از معدود چپهایی که در سینمای جریان اصلی آمریکا فعالیت میکند» یاد کرده است.
یک سکانس مهم از فیلمهایش
آخرین نفسهای ویلم دافو در حال مرگ که دستانش را در میان جنگل به سوی آسمان گرفته و هم رزمانش او را در جنگل و میان دشمن تنها میگذراند یکی از سکانسهای به یادماندنی فیلم جوخه است.
چند جمله از دیگران درباره او
- جف اندرو: «استون به طور مداوم خود را درگیر مسائل بزرگ و مهمی چون جنگ، تأثیرات فساد سیاسی و مالی ناشی از قدرت و طمع در جهان و مرگ ایده آل گرایی دهه ۶۰ میکند. اما علاقه او به نوعی سادگی، سبب ایجاد تضاد در رفتارها و شخصیت کاراکترهایش میشود. هم چنین استعداد ویژه او در بد گمانی و شک همیشه او را در لاکی دفاعی قرار میدهد و روایتهای داستانی او را ناباورانه و پر طمطراق جلوه میدهد».
- رابین وود و آربارتون پالمر: «هر فردی در هر جایگاهی در سینما برای موفقیت هنری و تجاری تلاش میکند. ساختن فیلمهایی سیاسی در دهه ۸۰ و ۹۰ که سبب تقویت چپها در سینمای هالیوود شد حداقل لایق توجه احترام آمیز ما است. در حقیقت آثار اولیور استون با فرم اغراق آمیز و افراطی ویژه خود نشان از سرگردانی روشنفکران چپ آمریکایی دارد.»
- دیوید تامسون: «استون نفس نفس زنان اما با خستگی ناپذیری خاصی به راه خود به گونهای ادامه میدهد که انگار جمعیت کثیری او را در بر گرفتهاند. تمسخر کردناش به این دلیل که میتواند کاراکتری بد و احمق جلوه کند، شاید ساده است. اما او هنوز نمونهای از معتقدی است که باور دارد مسائل، مشکلات و عقاید مبهم اجتماعی و سیاسی قابلیت تبدیل به فیلمهای مورد قبل عموم را دارا هستند. نکتهای ظریف که بخشی از این حرفه است. البته ۳۰ سال پیش اتو پره مینجر با سلیقه و استعدادی بسیار فراتر از او این کار را انجام داد. اشتباهات استون بخشی از انرژی او هستند، انرژی که سالوادور و جوخه را به درامهایی سطح پایین تبدیل کردند.»
منابع الهامش
اگر چه بیشتر آثار استون بر پایه داستانهایی واقعی ساخته شدند. اما اغلب ریشه در زندگی شخصی و تجربههای او دارد. جدایی والدیناش، گرایش به عقاید ضد کمونیستی، تناقضاتی که در جنگ با آنها رو به رو شد، اعتیاد به مواد مخدر و مسائلی از این قبیل او را به شخصیتی معترض تبدیل کرد.
چند نکته از زندگیاش
- با نام کامل ویلیام اولیور استون، از پدری دلال سهام و یهودی و مادری فرانسوی و کاتولیک در شهر نیوریوک متولد شد. غیبت مادر و رفتار پدرش تأثیر عمیقی در زندگی او گذاشت. زمانی که ۱۵ سال داشت والدیناش از هم جدا شدند.
- استون تعطیلات تابستانی را در فرانسه و در کنار پدر بزرگ و مادر بزرگ مادریاش میگذراند و همان جا به سفارش پدر وارد کار سهام و بورس شد. کاری که بعدها به منبع الهامی برای فیلم وال استریت بدل شد.
- سال ۱۹۶۵ تحت تأثیر رمان لرد جیم جوزف کنراد و زوریای یونانی و موسیقی جورج هریسون، دانشگاه ییل را پس از یکسال ترک و در انیستیتوی فری پاسیفیک در جنوب ویتنام به تدریس زبان انگلیسی مشغول شد.
- بازگشت او به آمریکا و ادامه تحصیلاش در ییل باز هم نیمه کاره ماند و این بار به عنوان سرباز به ویتنام فرستاده شد.
- بعد از ۱۵ ماه خدمت و دریافت دو نشان افتخار به آمریکا بازگشت و در مدرسه فیلم دانشگاه نیویورک ثبت نام کرد.
- اولین سمتاش در سینما به عنوان فیلمبردار در مستندی به نام صحنههای خیابانی (۱۹۷۰) بود. همان سال فیلم کوتاهی به نام سال گذشته در ویتنام را ساخت و در همین حین به شغل رانندگی تاکسی نیز مشغول بود.
- اولین فیلم بلندش به نام ربایندگان را در سال ۱۹۷۴ نویسندگی و کارگردانی کرد.
- نوشتن فیلمنامه آثاری چون قطار سریع السیر نیمه شب (آلن پارکر)، صورت زخمی (برایان دی پالما) و سال اژدها (مایکل چیمینو) اعتبار خوبی برای او در هالیوود دست و پا کرده و توانست اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را برای قطار سریع السیر نیمه شب از آن خود کند.
- سه بار ازدواج کرد. با همسر اولاش نایوا سارکیس از ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۷ زندگی کرد. در ۱۹۸۱ با الیزابت استون ازدواج کرد که دو فرزند پسر به نامهای شون کریستوفر (متولد ۱۹۸۴) و مایکل جک (متولد ۱۹۹۱) حاصل ازدواج آنها است. آنها در ۱۹۹۳ از هم جدا شدند. او هم اکنون با سانگ جونگ جونگ کرهای زندگی میکند و صاحب دختری به نام تارا است.
- در سال ۱۹۹۴ فیلم قاتلین بالفطره را بر اساس داستانی از کوئنتین تارانتینو درباره قاتلین زنجیرهای و رسانهها ساخت.
- سال ۲۰۱۰ دنبالهای بر فیلم وال استریت با نام وال استریت: پول هرگز نمیخوابد ساخت و مایکل داگلاس در همان نقشی ظاهر شد که سال ۱۹۸۸ برایش اسکار دریافت کرده بود.