مایک لی– زندگینامه و فعالیتهای هنری و سینمایی و فهرست آثار – Mike Leigh
تاریخ تولد: 20 فوریه 1943 در سالفورد منچستر انگلیس
فیلمهای مهم
برهنه (1989)، رازها و دروغها (1996) و ورادریک (2004)، الکی خوش (2008)
ژانر معمول فیلمهایش
کمدی و درامهای خانوادگی، اجتماعی
چند کلمه که دنیای فیلمساز را میسازند
سیاست، خانواده، دنیای کارگری و خشونت در جامعه
لقب پیشنهادی
سیاست مدار بداهه گو
جوایز مهم
نخل طلای کن (1996 و 1993) به خاطر رازها و دروغها و برهنه؛ یوزپلنگ زلای لوکارنو به خاطر لحظات غم افزا.
جایزه انجمن منتقدان فیلم لس آنجلس به خاطر رازها و دروغها.
جایزه انجمن منتقدان نیویورک و شیر طلای جشنواره ونیز (2004) برای ورا دریک؛ او تا کنون 6 بار نامزد دریافت اسکار شده است؛ در سال 1996 جایزه کلیسای جهانی را برای رازها و دروغها کسب کرد. جایزه کرکس نقره از آرژانتین در سال 1998 برای فیلم رازها و دروغها از دیگر افتخارات سینمایی این فیلمساز انگلیسی کسب جایزه بهترین کارگردانی بفتا، بهترین فیلم اروپایی و … میباشد.
چند جمله از دیگران درباره او
- منولا دارگیس (نیویورک تایمز): «الزام آقای لی به نمایش تمام دردهای موجود در دنیا، یکی از ویژگیهای تعیین کننده وی به عنوان فیلمساز است».
- پیتر تراوس (رولینگ استونز): «مایک لی از فیلم خود نتیجه اخلاقی نمیگیرد، در عوض با جزئیات کامل وقایع جاری در صحنه را تشریح میکند».
- راجر ایبرت: «مایک لی خوش مشربترین کارگردان حال حاضر انگلیس است».
چند جمله مهم از او
- میتوانم بدون این که به هیچ جنبهای علاقهمند باشم عزمم ار برای ساخت یک فیلم جزم کنم چرا که به نظرم هر آدمی جذابیتهای خاص خودش را دارد.
- تمرین برای من آمیخته سه چیز است: خلاقیت، سازندگی، محاسبه.
- هیچ چیز به اندازه فیلمی که فروش فوق العادهای داشته باشد و با موفقیت اقتصادی مواجه شود کارتان را راحت نمیکند، نه برنده شدن اسکار و نه برنده شدن در کن و نه …
- هیچکاک درباره این موضوع و خیلی موضوعات دیگر یک میلیون مایل از واقعیت دور بود. وی نمیدانست درباره چه چیزی دارد صحبت میکند!
- من یک طراح خوب و یک شخصیت شناس هستم.
- فیلم در اتاق تدوین ساخته میشود، کارگردان و تدوینگر باید دوست همدیگر باشند و زبان یکدیگر را بفهمند.
- یک فیلم را نمیتوانید به تنهایی بسازید. آن روزی که هنگام ساختن فیلم خودتان را نبازید و دستپاچه نشوید مطمئناً به دردسر افتادهاید.
- فیلمسازی یک فرآیند اشتراکی است. فیلمسازی به یک ژنرال در میدان مبارزه نیاز دارد چون یک فیلم محتاج انسجام و به هم پیوستگی است و به همین دلیل کارگردانی کردن برای کارگردانان واقعاً اهمیت دارد.
- شخصاً فیلمسازی را سیر و سلوکی برای کشف فیلم میدانم که قرار است ساخته شود و البته این کشف همان طور که از ناماش معلوم است با خطر همراه است.
- برای فیلمسازی چارهای نداریم جز این که ماجراجویی پیشه کنیم و خود را به هر شکلی به خطر بیندازیم تا کار به سرانجام برسد؛ و به همین دلیل معمولاً پایان فیلمهایم را تا لحظات آخر و تا زمانی که قطعیت نرسیدهام انتخاب نمیکنم.
- هر بار تصمیم به ساخت فیلمی میگیرم، بر خود واجب میدانم که بفهمم به چه دلیل قصد ساختن این فیلم را دارم و اصلاً هدف فیلم چیست.
- کارگردانی کاری جز راست و ریس کردن امور مختلف در برابر دوربین و یا ساخت لحظاتی واقعی تا به شکل یک داستان منسجم و باورپذیر در بیایند، نیست. در مقابل دوربین باید همه چیز را با ثبات نشان داد. هر چیزی ثبات پذیر است مگر این که یک کاستی فراگیر بر آن سایه انداخته باشد.
- فیلمسازی، سفری است که طی آن فیلم، شخصیتها و … موجودیت مییایند و معنا میگیرند.
- در آثار من، بازیگرانی که تعیین میکنم، تعریف کننده فیلم هستند.
- شخصیتهایم را از کلیشهها میگیرم، چون اعتقاد دارم خیلی از این کلیشهها واقعیت دارند فقط باید به آنها بعد و شخصیت داد.
- بدترین بخش کارگرانی، لحظهای است که نمیدانید دارید چه کار میکنید اما بهترین بخشاش این است که دارید فیلم میسازید.
- پیشنهادم به کارگردانان جوان این است که خودشان را نفروشند و اجازه ندهند کسی برایشان تصمیم بگیرد.
- صادقانه میگویم که عشق اول و آخرم در زندگی، سینماست.
- من فیلمهایم را دوست دارم و متوجه نمیشوم که چطور ممکن است کارگردانی بعد ساخت فیلمی، دیگر آن را نبیند، در این صورت او چطور انتظار دارد دیگران به تماشای فیلماش بنشینند.
- آدمها ملال آور نیستند. زندگی مسحور کننده است.
هنرمندانی که از آنها تأثیر گرفته
مایک لی بارها گفته از رنوار و ساتیا چیت رای (کارگردان مستقل هندی و برنده دو خرس طلایی برلین و شیر طلایی برلین و شیر طلایی ونیز) تأثیر گرفته است. او جان کاساویتس را منبع الهام خود میداند. وی در مصاحبهای گفته بود که در کودکی تمام فیلمهای برادران مارکس را دیده و حسابی از آنها لذت برده است.
چند نکته از زندگیاش
- پدرش در یک منطقه کارگری نزدیک منچستر طبابت میکرد، در یک خانواده مهاجر یهودی بزرگ شد (نام خانوادگی اصلی خانوادهاش لیبر من بود که پیش از تولد مایک به لی تغییر یافت).
- در اغاز دهه شصت (وقتی موج نو سینمای بریتانیا رو به افول بود) برای آموزش بازیگری به رادا (آکادمی سلطنتی هنرهای نمایشی) رفت.
- بعد از ورود به آکادمی سلطنتی هنرهای نمایشی، تغییر عقیده داد و تحصیلاتش را در زمینه کارگردانی در مؤسسه فیلم لندن ادامه داد.
- از 1965 با نمایشنامه مسابقه بوکس به نمایشنامه نویسی و کارگردانی نمایشنامههایش رو آورد و در دهه هفتاد به نمایشهای تلویزیونی بی بی سی راه یافت و تا قبل از ساخت فیلم اولاش ده نمایشنامه نوشته و کارگردانی کرد.
- نخستین فیلم داستانیاش لحظات غم افرا نام داشت که آن را در سال 1971 بر اساس یکی از نمایشنامههای خودش ساخت.
- فیلم دوماش امیدهای بزرگ را 17 سال بعد از فیلم اولاش و بعد از نگارش و ساخت 11 فیلم و نمایشنامه تلویزیونی ساخت.
- در میان کارگردانان نامی، او و لینچ سابقه همکاری با بی بی سی را دارند.
- در حالی که اکثر منتقدان دوره فیلمسازان تئوری مؤلف را پایان یافته میدانند، اما مایک لی نویسنده و کارگردان انگلیسی هم چنان از بارزترین فعالان این گروه است.
- پروژههایش را بدون متن آغاز میکند و در عوض اجازه میدهد تا روند کار به کمک بداهه پردازیهای بازیگرهایش پیشرفت کند. در سال 2004 وقتی لی کاندید اسکار بهترین فیلمنامه برای ورا شد، گفت باید برود و فیلمنامهای بنویسد که اگر برنده شد لااقل نسخهای از فیلنامه داشته باشد.
- سلیقه خاص و ایراداتی که به نور پردازی فیلمها داشت وی را به سمت ساخت فیلمهای تئاتری سوق داد.
- مایک لی در کنار آنتونی مینگلا و کن لوچ مهمترین کارگردانان بریتانیایی در سطح بین المللی هستند.
- پس از آموزشهای اولیه در RADA لی به منظور فراگیری مهارتهای مربوط به کارگردانی به مدرسه نمایش پانزده شرقی رفت و همان جا با الیسون استدمن آشنا شد که بعدها منجر به ازدواجشان با یکدیگر شد.
- در سپتامبر 1973 با آلیسون استدمن ازدواج کرد که ثمره آن دو پسر بوده است. استدمن در هفت فیلم از فیلمهای لی و بسیاری از نمایشهای او بازی کرد. آنها در سال 2001 از هم جدا شدند.
- در سال 1988 آرزوهای بزرگ را درباره یک خانواده کارگری از هم گسیخته ساخت که در خانهای اشتراکی زیر یک پل قدیمی زندگی میکردند. فیلمهای بعدی او مانند برهنه و واردریک را میتوان خشنتر، وحشیتر و با تمرکز بیشتر بر قشر کارگری نامید.
- در الکی خوش گرایشات لی به رئالیسم اجتماعی و اومانیسم به وضوح آشکار است. نقش اصلی فیلم را سالی هاکینز بازی کرده و منتقدان نیویورکی او را به عنوان بهترین بازیگر سال و مایک لی را به عنوان بهترین کارگردان انتخاب کردهاند. انجمن منتقدان لس آنجلس نیز جایزه بهترین فیلمنامه را به مایک لی و بهترین بازیگر زن را به سالی هاکینز اهدا کردند.
- در سال 2005 پس از سالها دوری از صحنه تئاتر، لی مجدداً با اجرای نمایش دو هزار سال در تئاتر ملی لندن به عالم تئاتر بازگشت. این نمایشنامه درباره یک خانواده یهودی سکولار است که پس از این که یکی از اعضای جوان خانواده دیندار میشود دچار مشکلاتی میشوند.
- آلیسون استدمن، تیموتیز اسپال، لزلی منویل، راث شین، ماریون بیلی، فیل دیویس، جیم برادبنت، پیتر وایت، سالی هاوگینز، ادی مارسان، کلیر اسکینر و اخیراً کاترین کارتلیچ بازیگرانی هستند که لی به تناوب از آنها بهره گرفته است.
- لی اکنون در لندن نزدیک موزه بریتانیا زندگی میکند.
- لی قرار بود سال 2010، یک دوره فیلمسازی در اسرائیل برگزار کند که در اعتراض به قانون نژاد پرستانه اسرائیل سفرش را لغو کرد.
همکاران مورد علاقه
سیمون چنینگ ویلیامز (تهیه کننده)؛ دیک پوپ (فیلمبردار ثابت آثار لی)؛ اندرو دیکسون (آهنگساز اکثر آثار لی)؛ جان گریگوری (تدوینگر)؛ لسلی منویل (بازیگر)؛ تیموتی اسپال (بازیگر)؛ فیلیپ دیویس (بازیگر)؛ روت شین (بازیگر)؛ کاترین کارتلیچ (بازیگر).