فیلم ماگنولیاهای پولادین – معرفی و خلاصه و نقد – Steel Magnolias (1989)
سال تولید : ۱۹۸۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : ری استارک
کارگردان : هربرت راس
فیلمنامهنویس : رابرت هارلینگ، برمبنای نمایشنامهای نوشته خودش.
فیلمبردار : جان آلونزو
آهنگساز(موسیقی متن) : ژرژ دلرو
هنرپیشگان : سالی فیلد، دالی پارتن، شرلی مکلین، داریل هانا، الیمپیا دوکاکیس، جولیا رابرتس، تام اسکریت، سام شیارد، دیلان مکدرمات، کوین اوکانر و جاناتان وارد.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۸دقیقه.
«شلبی» (رابرتس) قرار است عروس «خانواده ایتنتن» شود ولی بیماری دیابت دارد و بنابراین بچهدار شدن برایش خطرناک است؛ ضمن آنکه میداند نامزدش، «جکسن لاچری» (مکدرمات) بچه میخواهد. «شلبی» نگران و عصبی است. «املین ایتنتن» (فیلد)، مادرشوهر آیندهاش، به او اطمینان میدهد که هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. عروسی سر میگیرد و چندی بعد «شلبی» حامله میشود و فرزند پسری به دنیا میآورد. اما عمل زایمان بر کلیههای «شلبی» فشار میآورد و «املین» داوطلب اهدای کلیه میشود. ظاهراً عمل پیوند، با موفقیت انجام میگیرد تا اینکه یک روز وقتی «شلبی» فرزندش را از زمین بلند میکند، در اغما فرو میرود و میمیرد. تراژدی همه را به این فکر میاندازد که چرا انسان قدر اطرافیان خود را نمیداند. «املین» در مراسم ترحیم آشفته و پریشان است، ولی دلداریهای اطرافیان حالش را بهتر میکند…
قتباسی از نمایشنامه موفق هارلینگ که از دیدگاهی زن – آزاد – خواه به زندگی، عشق، مرگ رنج در جنوب آمریکا میپردازد. اما راس روال کار را تغییر میدهد، در نتیجه فیلم از ابعاد فکری محدودتر و مایههای احساسات گرایانه بیشتری برخوردار است. بهخصوص پرداخت شخصیتهای مذکور توأم با اشکال است. در عوض زمینههای عاطفی با نوع فیلد تناسب دارد. پارتن هم در نقشش خوب جا افتاده و رابرتس جذابیت و طراوتخاصی در بازیاش ارائه میدهد
خلاصه از ویکی پدیا:
آنل دوپوی، فارغ التحصیل مدرسه زیبایی خجالتی، به شهر چینکواپین در شمال غربی لوئیزیانا نقل مکان میکند، جایی که تروی جونز او را استخدام میکند تا در سالن زیبایی خانگی خود کار کند.
در همین حال، M’Lynn Eatenton و دخترش، Shelby، مشغول آماده شدن برای عروسی شلبی هستند که در اواخر همان روز برگزار میشود. آنها همراه با کلیری بلچر – بیوه شاد شهردار سابق – برای اصلاح موهایشان به تروی میرسند. شلبی که دیابت نوع 1 دارد، در آنجا دچار حمله هیپوگلیسمی میشود، اما با کمک زنان به سرعت بهبود مییابد. M’Lynn فاش میکند که به دلیل وضعیت پزشکی شلبی، پزشک او از بچه دار شدن او توصیه میکند. شلبی در نظر داشت نامزدی خود را با نامزدش جکسون پایان دهد تا از داشتن فرزند محروم نشود.
لوئیزا “اویزر” بودرو شیطون و کنایهآمیز به سالن میرسد و بلافاصله شروع به بازجویی از آنل در مورد سوابق او میکند. آنل با گریه فاش میکند که شوهرش، بانکی، از پلیس فرار میکند و تمام پول، لباسها و جواهرات او و ماشین را گرفته است. آنل همچنین اعتراف میکند که مطمئن نیست ازدواجش قانونی است. شلبی، دلسوز، آنل را به مراسم عروسی دعوت میکند که در آنجا با سامی دسوتو با ساقی آشنا میشود. اندکی پس از آن، آنل، به دنبال یک رگه وحشی کوتاه مدت، عمیقاً مذهبی میشود و همه از جمله سمی را آزار میدهد.
در طول تعطیلات کریسمس، شلبی اعلام میکند که باردار است. همه به جز M’Lynn با آگاهی از خطرات هیجانزده هستند. تروویام لین را تشویق میکند تا به جای آن بر شادی یک نوزاد جدید تمرکز کند.
شلبی یک نوزاد پسر به نام جکسون جونیور دارد، اما به زودی دچار نارسایی کلیه میشود که نیاز به دیالیز منظم دارد. در حدود اولین تولد جکسون جونیور، شلبی تحت پیوند موفقیتآمیزی با کلیه اهداییام لین قرار میگیرد. شلبی بهبود مییابد، اما چهار ماه بعد، جکسون به خانه میرسد تا او را بیهوش کند. شلبی در کما است و به دلیل درمان سرکوبکنندهای که بدن او را از دفع کلیه باز میدارد، دچار عفونت در سیستم عصبی مرکزی خود شده است. پس از اینکه پزشکان تشخیص دادند که وضعیت شلبی غیرقابل برگشت است، خانواده به طور مشترک تصمیم میگیرند او را از حمایت زندگی خارج کنند.
پس از تشییع جنازه، ام لین شکسته میشود، اما زنان دیگر او را دلداری میدهند. ام لین به تدریج تصمیم دخترش را برای به خطر انداختن جانش در ازای چند سال خاص مادری میپذیرد و تصمیم میگیرد انرژی خود را بر کمک به جکسون در تربیت نوهاش متمرکز کند. آنل که اکنون با سامی ازدواج کرده و باردار است، بهام لین میگوید که میخواهد فرزندش را به نام شلبی نامگذاری کند، زیرا او دلیل آشنایی او و سامی بوده است. M’Lynn تأیید میکند و میگوید: “زندگی ادامه دارد. ”
در شهر شکار تخم مرغ عید پاک، آنل زایمان میکند و به سرعت به بیمارستان منتقل میشود و زندگی دیگری آغاز میشود.
این نوشتهها را هم بخوانید