فیلم نگران نباش عزیزم – معرفی و بررسی و نقد – Don’t Worry Darling

فیلم نگران نباش عزیزم یک فیلم هیجان‌انگیز روانشناختی آمریکایی محصول سال 2022 به کارگردانی اولیویا وایلد بر اساس فیلمنامه‌ای از کیتی سیلبرمن، بر اساس فیلمنامه‌ای از کری ون دایک، شین ون دایک و سیلبرمن است. در این فیلم فلورانس پیو، هری استایلز، وایلد، جما چان، کیکی لین، نیک کرول و کریس پاین به ایفای نقش پرداخته‌اند. این فیلم درباره یک زن خانه‌دار زندگی می‌کند که در یک شهر شرکتی زندگی می‌کند و شروع به مشکوک شدن می‌کند که یک راز شوم از ساکنان آن توسط مردی که آن را اداره می‌کند مخفی می‌کند.

پس از موفقیت انتقادی اولین کارگردانی بلند وایلد، Booksmart (2019)، یک جنگ مناقصه چند استودیویی برای حقوق دومین فیلم او رخ داد که در نهایت نیو لاین سینما برنده شد. پوگ در‌آوریل 2020 به گروه بازیگران پیوست و استایلز در سپتامبر آن سال به این گروه اضافه شد و جایگزین شیا لابوف شد. فیلمبرداری در اکتبر 2020 در لس آنجلس آغاز شد و تا فوریه 2021 ادامه یافت. این فیلم مورد توجه رسانه‌ها و جنجال قرار گرفت، از جمله گزارش‌های متناقض در مورد شرایط خروج لابوف و درگیری‌های ادعایی بین وایلد و پیو.

نگران نباش عزیزم برای اولین بار در هفتاد و نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز در 5 سپتامبر 2022 به نمایش درآمد و توسط برادران وارنر پیکچرز در 23 سپتامبر در ایالات متحده اکران شد. نقد‌های متفاوتی از سوی منتقدانی دریافت کرد که عملکرد، فیلمبرداری و طراحی تولید پوگ را تحسین کردند، اما از فیلمنامه و کارگردانی انتقاد کردند و به شباهت‌هایی با دیگر آثار در این ژانر مانند The Stepford Wives (1975) و Get Out (2017) اشاره کردند. این فیلم یک موفقیت تجاری بود و با بودجه 35 میلیون دلاری 87 میلیون دلار فروخت.

آلیس و جک چمبرز در زمانی نامشخص در شهر ویکتوری کالیفرنیا به سبک شرکتی به سبک اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 زندگی می‌کنند. هر روز، مردان برای کار به ستاد پیروزی در صحرای اطراف ‌می‌روند، در حالی که همسرانشان از سوال کردن در مورد کار شوهرانشان یا ترک امن شهر دلسرد می‌شوند. دوست آلیس، مارگارت، پس از بردن پسرش به صحرا، به یک مرد طرد شده تبدیل شده است که منجر به مرگ ظاهری او شد، اگرچه او ادعا می‌کند که ویکتوری او را به عنوان مجازات از او گرفته است. در یک مهمانی که توسط بنیانگذار مرموز ویکتوری، فرانک، برگزار می‌شود، آلیس می‌بیند که شوهر مارگارت تلاش می‌کند پس از یک طغیان، به او دارو بدهد. در حالی که آلیس و جک در اتاق خواب فرانک مشغول یک کنش جنسی هستند، او متوجه تماشای فرانک می‌شود.

آلیس سوار بر واگن برقی در سراسر شهر، سقوط هواپیما را در بیابان می‌بیند و برای کمک میشتابد. او به طور تصادفی وارد دفتر مرکزی می‌شود و یکی از پنجره‌های آینه مانند آن را لمس می‌کند و قبل از بیدار شدن در خانه آن شب، توهمات سورئال را تجربه می‌کند. در روز‌های بعد، او اتفاقات عجیب و غریب فزاینده‌ای را تجربه می‌کند و یک تماس تلفنی از مارگارت دریافت می‌کند که ادعا می‌کند همان چیزی را دیده است. پس از رد کردن او، آلیس شاهد است که مارگارت گلوی خود را برید و از پشت بامش به پایین افتاد. آلیس قبل از اینکه به بدن مارگارت برسد، توسط مردانی با لباس‌های قرمز رنگ که برای فرانک کار می‌کنند، می‌کشند.

جک ادعا‌های آلیس را رد می‌کند و می‌گوید که مارگارت به سادگی از یک تصادف خانگی که توسط پزشک شهر، دکتر کالینز تایید شده، در حال بهبود است. او برای آلیس دارویی تجویز می‌کند که جک آن را رد می‌کند و او پرونده پزشکی مارگارت را که به شدت ویرایش شده بود از کیف او می‌دزدد. آلیس به طور فزاینده‌ای پارانوئید می‌شود و در یک جشن شرکتی که فرانک به جک یک ترفیع ویژه می‌دهد، او در حمام شکسته می‌شود. آلیس که توسط دوستش بانی آرامش می‌یابد، سعی می‌کند همه چیز را توضیح دهد اما بانی با عصبانیت واکنش نشان می‌دهد و آلیس را متهم می‌کند که پیروزی را به خطر می‌اندازد.

آلیس و جک دوستان خود را به شام دعوت می‌کنند و فرانک و همسرش شلی به عنوان مهمانان ویژه حضور دارند. فرانک در خلوت، سوء ظن آلیس را تایید می‌کند و می‌گوید امیدوار است آلیس به چالش او ادامه دهد. او که از اعتراف او تحریک شده است، سعی می‌کند او را در هنگام شام افشا کند، اما فرانک به او گاز می‌دهد و باعث می‌شود که او برای مهمانان دیگر متوهم به نظر برسد. پس از آن، آلیس از جک التماس می‌کند که ویکتوری را ترک کند، اما او در عوض او را توسط مردان فرانک می‌گیرد. دکتر کالینز آلیس را مجبور می‌کند تحت درمان با شوک الکتریکی قرار گیرد، که در طی آن او تصوراتی از خود در زمان حال می‌بیند که با رضایت به عنوان جراح کار می‌کند و با جک بیکار و ناراضی زندگی می‌کند.

در Victory، آلیس به خانه استقبال می‌شود و زندگی عادی خود را از سر می‌گیرد، اما متوجه می‌شود که رویا‌ها خاطرات واقعی او هستند، و جک حقیقت را اعتراف می‌کند: پیروزی دنیای شبیه‌سازی‌شده‌ای است که توسط فرانک ایجاد شده است، جایی که جک و سایر مردان نسخه کامل خود را رهبری می‌کنند. زندگی می‌کند؛ زنانی که آن‌ها را مجبور به شبیه‌سازی کرده‌اند، نمی‌دانند که زندگی، فرزندان و خود ویکتوری وجود ندارد. جک استدلال می‌کند که او از زندگی واقعی آن‌ها بدبخت بوده است و التماس می‌کند که ببخشد، به زور آلیس را نگه داشته تا اینکه او با شیشه سنگی به او ضربه می‌زند و هم خود شبیه‌سازی شده و هم خود واقعی او را می‌کشد.

فرانک از مرگ جک مطلع می‌شود، در حالی که بانی آلیس را پیدا می‌کند و توضیح می‌دهد که او همیشه می‌دانست که پیروزی یک شبیه‌سازی بود، اما ترجیح داد در کنار فرزندانش بماند که در زندگی واقعی مردند. او به آلیس می‌گوید که به سمت دفتر مرکزی، پورتال خروج از شبیه‌سازی، رانندگی کند، و آلیس در سکوت با محله روبرو می‌شود و باعث می‌شود تا همسران دیگر متوجه شوند که مشکلی وجود ندارد زیرا شوهرانشان وحشت می‌کنند. آلیس در حال فرار در ماشین جک توسط دکتر کالینز و مردان فرانک تعقیب می‌شود و آن‌ها را فریب می‌دهد تا با یکدیگر تصادف کنند. شلی در خانه به طرز مرگباری فرانک را با چاقو می‌زند تا کنترل ویکتوری را برای اهداف خود به دست بگیرد. با رسیدن به دفتر مرکزی، آلیس یک دید نهایی از جک دارد، اما با عجله به سمت پنجره می‌رود و دستش را روی شیشه پنجره می‌گذارد، زیرا مردان فرانک به او می‌رسند، و تصاویر ناراحت‌کننده‌ای را می‌بیند که با برخی از تصورات خود در دنیای واقعی ترکیب شده است. پس از آن، صفحه سیاه می‌شود و صدای نفس کشیدن آلیس به گوش می‌رسد.

ماجرا‌های نگران نباش عزیزم که در روز ،روشن ایده‌هایی را از این و آن بلند کرده در دهه ۱۹۵۰ و در حومه شهری به شدت تصنعی و استیلزه اتفاق می‌افتد؛ جایی بی عیب و نقص برای روایتی پرطنز و کنایه درباره یک شکل کردن مردمان جامعه و نظامی پدرسالار این یک پروژه شهرک‌سازی در بیابان‌های کالیفرنیا ،بوده با خانه‌هایی سوپرمدرن، برای خانواده‌ها و زوج‌های کارمند فروشگاه‌های لوازم خانگی و باشگاهی ورزشی با استخر و زمین‌های تنیس و همه ساکنان شهرک هم برای شرکتی با نام و عنوانی جرج اورولی به نام «ویکتوری» کار می‌کنند که در ضمن اسم خود شهر هم هست. این شرکت کار‌های مخفیانه‌ای انجام می‌دهد که کارمندانش نباید درباره‌اش صحبت .کنند منطقه هم هر از گاه لرزه‌ها و پس لرزه‌هایی را تجربه می‌کند که ساکنان شهرک یاد گرفته‌اند جدی‌اش نگیرند. همسران خانواده نگرانی و اضطرابی ندارند و بنابراین سرو صورتشان مثل مانکن‌هایی که ارتش آمریکا در همان سال‌ها موقع آزمایش‌های اتمی در شهرک‌های مصنوعی در بیابان‌های نوادا جای می‌داد حالتی تصنعی و بی روح دارد. زوج نمونه پیروزی جک (استایلز) و همسر خانه دارش آلیس (فلورنس (پیو هستند؛ زن و شوهری که ظاهرا عاشق و خوشبختاند و رویای آمریکاییشان را تجربه می‌کنند جک به طور جدی منتظر عملی شدن ترفیع مقامش است. آن‌ها گاهی با دوستانشان وقت می‌گذرانند، مثلا با زنی تندخود به نام بانی با نقش آفرینی خود کارگردان الیویا وایلد) ولی مدیر شرکت فرانک کریس) (پاین و همسر یخ و بی روحش شلی جما) (چن حالت رعب‌آور رؤسای یک فرقه را دارند. طی یک مهمانی، خشم و فریاد همسر افسرده حال یکی از کارمندان شرکت

باعث می‌شود آلیس به شک بیفتد و احساس کند چیزی در این میان حسابی می‌لنگد. مانند کاترین راس و پیتر مسترسن در همسران استپفورد برایان) فوربس، (۱۹۷۵) یا تام کروز و جین تریپلتن در شرکت سیدنی پولاک، (۱۹۹۳) جک و آلیس هم زوجی هستند که ابتدا فکر می‌کنند چقدر زندگی خوشبختی دارند و شک نمی‌کنند مشکلی در این بین وجود دارد تا اینجا مسئله‌ای نیست ولی فیلم درباره علت وجودی این شهرک توضیحی نمی‌دهد و وقتی هم سرانجام راز بزرگ را فاش می‌کند پیش پا افتاده و احمقانه است. ،آشکارا استایلز بازیگر خوبی نیست ولی فلورنس ،پیو که معمولا خیلی خوب است درست کارگردانی .نشده فیلم ملغم‌های است از شوی ترومن (۱۹۹۸)، همسران استپفورد و حتی سریال معروف زندانی در دهه ١٩۶٠ در یک ،کلام تمامی فیلم‌های مشابه در این نیم قرن اخیر بازیگر‌ها آشکارا راحت نیستند و این موضوع موقع تماشای فیلم هویداست و ظاهرا از همان ابتدا هم تولید هم با سروکله زدن با بازیگر‌ها جلو رفته ابتدا اخراج شایا لابف و بعد درگیری کارگردان با فلورنس پیو که حتی بعدا حاضر تبلیغات فیلم شرکت .کند فیلمی غیراریژینال که در برهوت کپی‌برداری از این و آن فیلم سرگردان است و همه می‌دانیم که در بیابان جاعلان گیاهی نمی‌روید.


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]