ترجمههای جنجالی: کتابهایی که ترجمه بد یا تحریف شدهشان بعد مدتها آشکار شد

حقیقت همیشه راهی برای آشکار شدن پیدا میکند، حتی اگر با تحریف گسترده، بیدقتی یا سوءنیت پنهان شده باشد. گاهی مترجمان چه از روی اشتباه و چه بهصورت عمدی، متنی را تغییر دادهاند که نتیجهی آن، ایجاد موجی از اعتراض، تحریف تاریخی یا حتی بحرانهای فرهنگی بوده است. ترجمهی اشتباه گاهی تنها یک سوءتفاهم ساده ایجاد میکند، اما در برخی موارد، پیام اصلی یک کتاب را کاملاً تغییر داده و باعث واکنشهای شدید شده است. نادرستی برخی از این ترجمههای نادرست سالها بعد افشا شدهاند و خوانندگان را با این حقیقت تلخ مواجه کردهاند که آنچه خواندهاند، آن چیزی نبوده که نویسنده گفته است. تغییر عمدی جملات، حذف بخشهایی از متن و حتی افزودن مطالب جدید، همگی در طول تاریخ ترجمه رخ دادهاند. برخی مترجمان این تغییرات را برای تطبیق با قوانین یا خط قرمزهای فرهنگی اعمال کردهاند، اما برخی دیگر، آگاهانه در جهت تحریف معنا گام برداشتهاند.
نمونههای معروفی از ترجمههای جنجالی در سراسر جهان وجود دارد که بعضی از آنها حتی سالها بعد از انتشار مورد بررسی و بازنگری قرار گرفتهاند. در این نوشته، ۱۱ مورد از ترجمههایی را بررسی میکنیم که پس از مدتی به دلیل تحریف، سانسور یا اشتباهات فاحش، جنجالساز شدند. این موارد نشان میدهند که ترجمه فقط جابجایی کلمات از یک زبان به زبان دیگر نیست، بلکه پلی بین فرهنگها و تاریخ است که اگر به درستی ساخته نشود، ممکن است خوانندگان را در مسیری کاملاً اشتباه قرار دهد.
۱- ترجمهی نادرست کتاب “هری پاتر” در ایران و تغییرات عمدی در متن ترجمهی فارسی
مجموعهی هری پاتر (Harry Potter) در ایران، با حذفها و تغییرات عمدی همراه بود که باعث واکنشهای فراوانی در میان هواداران شد. برخی مفاهیم جادویی و شخصیتهایی که مغایر با باورهای فرهنگی محسوب میشدند، بهطور کامل تغییر یافتند. بهعنوان مثال، برخی دیالوگها برای همخوانی با فرهنگ محلی تغییر کردند و حتی بعضی از جملات با محتوای جدید جایگزین شدند. در برخی نسخههای ترجمهشده، نامهای اصلی شخصیتها تغییر داده شده بود و برخی مکانها و اتفاقات حذف شده بودند. این تغییرات به حدی زیاد بود که برخی خوانندگان پس از دسترسی به نسخههای اصلی متوجه شدند که داستانی که خوانده بودند، کاملاً متفاوت از نسخهی واقعی بوده است. این موضوع باعث شد که بسیاری از افراد، مترجمان را به سانسور و تحریف عمدی متهم کنند. پس از افشای این تغییرات، نسخههای دیگری از هری پاتر بهصورت غیررسمی و با ترجمههای دقیقتر منتشر شد.
۲- ترجمهی تحریفشدهی “جنگ و صلح” در نسخهی انگلیسی
لئو تولستوی شاهکار خود، جنگ و صلح را با دقت زیادی نوشت، اما برخی نسخههای اولیهی انگلیسی، بخشهای زیادی از متن را بهطور کامل حذف یا تغییر داده بودند. در برخی از ترجمههای قرن نوزدهم، مترجمان تصمیم گرفتند که قسمتهایی که دربارهی فلسفه و دیدگاههای ضدجنگ تولستوی بود را کمرنگ کنند. همچنین، برخی از گفتگوها که به شدت انتقادی بودند، تغییر داده شدند تا با فضای فکری آن زمان همخوانی بیشتری داشته باشند. مترجمان بعضاً به بهانهی روانتر کردن متن، بخشهایی را حذف کردند که عملاً باعث شد خوانندگان انگلیسی با نسخهای کاملاً تغییر یافته مواجه شوند. بعدها، ترجمههای دقیقتری منتشر شد که نشان داد نسخهی اولیهی انگلیسی، تفاوتهای چشمگیری با متن اصلی روسی داشته است. این مسئله نشان داد که ترجمههای اولیهی غربی از برخی آثار روسی، کاملاً تحت تأثیر فرهنگ و سیاستهای زمان خود قرار داشتهاند.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
۳- ترجمهی تحریفشدهی “کمدی الهی” دانته و تغییر معنای بخشهای مذهبی
کمدی الهی (The Divine Comedy)، شاهکار دانته آلیگیری (Dante Alighieri)، بارها و بارها در طول تاریخ به شیوههای متفاوتی ترجمه شده است. اما برخی مترجمان تصمیم گرفتند که برای جلوگیری از حساسیتهای مذهبی، بخشهایی از متن را تغییر دهند. در برخی نسخههای انگلیسی و فرانسوی قرنهای گذشته، قسمتهایی که مستقیماً به شخصیتهای مذهبی یا عقاید خاص اشاره داشت، حذف یا تغییر داده شد. برای مثال، برخی مترجمان نامهایی از جهنم که مربوط به افراد مشخصی بودند را تغییر دادند تا حساسیتبرانگیز نباشد. این تغییرات باعث شد که خوانندگان در کشورهای مختلف برداشتهای متفاوتی از اثر اصلی داشته باشند. بعدها، محققان ترجمههای دقیقتری منتشر کردند که نشان دادند نسخههای اولیه تا چه اندازه از نظر مفهومی دستکاری شده بودند. این مسئله نشان داد که چگونه دیدگاههای مذهبی و فرهنگی مترجمان میتوانند بر درک خوانندگان از یک اثر بزرگ تأثیر بگذارند.
۴- ترجمهی اشتباه اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل و ایجاد سوءتفاهم بینالمللی
اعلامیهی جهانی حقوق بشر (Universal Declaration of Human Rights – UDHR)، یکی از مهمترین اسناد تاریخ معاصر است که به زبانهای زیادی ترجمه شده است. اما در برخی زبانها، ترجمهی این متن بهگونهای انجام شده که معنا و پیام اصلی آن را تغییر داده است. بهعنوان مثال، در برخی نسخههای ترجمهشده، اصطلاحاتی که به آزادیهای فردی اشاره داشتند، بهگونهای تغییر یافته که با قوانین محلی همخوانی داشته باشند. این مسئله باعث شد که در برخی کشورها، برداشتهای متفاوتی از حقوق بشر ارائه شود که با هدف اصلی سند مغایرت داشت. بعدها، سازمان ملل مجبور شد برخی از این ترجمهها را بازبینی کند تا اطمینان حاصل شود که پیام اصلی متن حفظ شده است. این مورد نشان داد که حتی اسناد بینالمللی نیز میتوانند قربانی سوءتفاهمهای ترجمهای شوند.
۵- ترجمهی ناقص “هزار و یک شب” و تغییر داستانهای اصلی
هزار و یک شب ، یکی از شناختهشدهترین مجموعههای داستانی جهان است، اما ترجمههای اولیهی آن تفاوتهای فاحشی با متن اصلی داشتند. برخی مترجمان اروپایی قرن ۱۸ و ۱۹ تصمیم گرفتند که بخشهایی از این کتاب را حذف کنند یا تغییر دهند تا با ذائقهی مخاطبان غربی همخوانی داشته باشد. در نتیجه، برخی از داستانهای اصلی سانسور شدند و حتی داستانهایی اضافه شدند که در متن اصلی وجود نداشتند. بعدها، پژوهشگران متوجه شدند که بسیاری از نسخههای غربی این کتاب، شباهت کمی به نسخههای عربی اولیه دارند. ترجمههای جدیدتر تلاش کردند تا نسخهای دقیقتر و بدون تحریف ارائه دهند. این ماجرا نشان داد که چگونه مترجمان میتوانند تاریخ یک اثر را کاملاً تغییر دهند.
۶- ترجمهی تحریفشدهی “قرارداد اجتماعی” روسو و پیامدهای سیاسی آن
ژان-ژاک روسو (Jean-Jacques Rousseau)، فیلسوف برجستهی عصر روشنگری، کتاب قرارداد اجتماعی (The Social Contract) را با هدف تبیین نظریههای دموکراتیک و حقوق شهروندی نوشت. اما در برخی ترجمههای قرن نوزدهم، بخشهایی از کتاب عمداً تغییر داده شد تا با منافع حکومتهای وقت همخوانی داشته باشد. در برخی کشورها، مفاهیمی که به آزادیهای فردی و حق مردم در سرنوشت خود اشاره داشتند، تعدیل یا حذف شدند. برخی مترجمان حتی عباراتی اضافه کردند که نوعی توجیه برای حکومتهای استبدادی ایجاد میکرد. این ترجمههای تحریفشده باعث شد که خوانندگان در برخی کشورها، برداشت نادرستی از دیدگاههای روسو داشته باشند. بعدها، پژوهشگران نسخههای دقیقتری را ترجمه و منتشر کردند که نشان دادند چگونه برخی دولتها تلاش کرده بودند پیام واقعی روسو را تغییر دهند. این تحریف، نمونهای از تأثیر مستقیم سیاست بر فرآیند ترجمه و انتقال ایدهها است. بسیاری از اندیشمندان معتقدند که اگر ترجمههای اولیهی این کتاب دقیقتر بودند، احتمالاً تأثیر آن بر جنبشهای آزادیخواهانه در برخی کشورها زودتر و عمیقتر نمایان میشد.
۷- ترجمهی ناقص “1984” جورج اورول و حذف مفاهیم کلیدی
رمان ۱۹۸۴ اثر جورج اورول یکی از تأثیرگذارترین کتابهای سیاسی قرن بیستم است که بارها ترجمه شده است. اما در برخی ترجمهها، اصطلاحات مهمی مانند برادر بزرگ (Big Brother) و جرم فکری (Thoughtcrime) به شیوهای نادرست ترجمه شدند که تأثیر و مفهوم آنها را کمرنگ کرد. در برخی نسخههای ترجمهشده، بخشهایی که به سانسور، کنترل اطلاعات و سرکوب سیاسی اشاره داشتند، حذف یا نرمتر بیان شدند. این مسئله در برخی کشورهایی که تحت حکومتهای استبدادی قرار داشتند، بهطور عمدی انجام شد تا پیام کتاب به تهدیدی برای نظام حاکم تبدیل نشود. برخی مترجمان نیز به دلیل درک نادرست از متن، تغییراتی در سبک نوشتاری ایجاد کردند که فضای تاریک و هشداردهندهی کتاب را کاهش داد. وقتی خوانندگان بعداً نسخههای دقیقتری از کتاب را مطالعه کردند، متوجه شدند که بسیاری از مفاهیم کلیدی در ترجمهی اولیهی آن حذف شده بود. این ترجمههای ناقص باعث شدند که برخی از مهمترین پیامهای اورول، در جوامعی که بیشترین نیاز را به آنها داشتند، بهدرستی منتقل نشود. امروزه، نسخههای دقیقتری از این رمان منتشر شدهاند که سعی دارند مفهوم اصلی کتاب را بدون سانسور بازتاب دهند.
۸- ترجمهی دستکاریشدهی آثار کنفوسیوس برای تغییر معنای فلسفهی او
کنفوسیوس (Confucius) یکی از بزرگترین فیلسوفان تاریخ چین است که آموزههای او در زمینهی اخلاق، سیاست و زندگی اجتماعی تأثیر عمیقی بر فرهنگ آسیای شرقی داشته است. اما در برخی ترجمههای غربی که در قرن نوزدهم انجام شد، برخی آموزههای او دچار تغییرات عمدی شدند تا با دیدگاههای استعماری همخوانی بیشتری داشته باشند. برخی مترجمان، تعالیم کنفوسیوس دربارهی نظم اجتماعی را طوری بازنویسی کردند که گویی او از حکومتهای استبدادی و سلطهی مطلق پشتیبانی میکند. در برخی موارد، کلماتی که دربارهی عدالت اجتماعی و مسئولیت حکومت در قبال مردم بودند، تغییر داده شدند تا تصویر کنفوسیوس بهعنوان یک فیلسوف مطیع حکومتهای اقتدارگرا شکل بگیرد. این تغییرات باعث شد که در برخی نقاط جهان، فلسفهی کنفوسیوس بهاشتباه بهعنوان توجیهی برای دیکتاتوری برداشت شود. بعدها، محققان و زبانشناسان، ترجمههای دقیقتری از متون اصلی ارائه کردند که نشان داد بسیاری از تفاسیر اولیه نادرست بودهاند. این نمونه، نشان میدهد که چگونه فلسفهی یک متفکر میتواند تحت تأثیر سیاست و ایدئولوژی مترجمان، بهطور کامل تغییر کند.
۹- تغییرات عمدی در ترجمهی “هنر جنگ” و دستکاری مفاهیم استراتژیک آن
هنر جنگ (The Art of War) اثر سان تزو (Sun Tzu) یکی از شناختهشدهترین کتابهای تاریخ در زمینهی استراتژی و جنگ است که به زبانهای مختلف ترجمه شده است. اما برخی از نسخههای غربی این کتاب، تغییراتی در مفاهیم آن ایجاد کردند تا بر تاکتیکهای تهاجمی تأکید بیشتری شود. برخی از جملات که در اصل بر پرهیز از جنگهای غیرضروری و هنر مذاکره تأکید داشتند، در برخی ترجمهها طوری تغییر یافتند که گویی سان تزو صرفاً به دنبال جنگطلبی بوده است. این برداشت نادرست باعث شد که برخی استراتژیستهای نظامی، این کتاب را بهعنوان راهنمایی برای جنگهای تهاجمی در نظر بگیرند. ترجمههای دقیقتر بعدی نشان دادند که سان تزو بیشتر به استراتژیهای دفاعی و کاهش درگیریهای بیدلیل اهمیت میداد تا پیروزی در هر شرایطی. این مورد یکی از نمونههای کلاسیکی است که نشان میدهد چگونه یک ترجمهی نادرست میتواند پیام اصلی یک کتاب را تغییر دهد و حتی بر تفکرات نظامی تأثیر بگذارد.
۱۰- ترجمهی نادرست “شازده کوچولو” و تغییر پیام اصلی کتاب
شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنتاگزوپری یکی از محبوبترین کتابهای جهان است که به بیش از ۳۰۰ زبان ترجمه شده است. اما برخی از این ترجمهها، تغییرات عمدی یا نادرست داشتند که باعث شد پیام اصلی داستان دچار تحریف شود. بهعنوان مثال، در برخی نسخههای انگلیسی و فارسی، جملات کلیدی دربارهی تنهایی، مسئولیتپذیری و عشق به شکلی تغییر یافتند که تأثیر احساسی و فلسفی آنها کاهش پیدا کرد. در برخی ترجمهها، استعارههای عمیق و مفاهیم شاعرانهی متن، بهدلیل سادهسازی یا عدم درک مترجمان، به جملات معمولی تبدیل شدند. بهویژه جملهی معروف «آنچه اصل است، با چشم دیده نمیشود» در برخی ترجمهها معنای کاملاً متفاوتی پیدا کرده است. این تغییرات باعث شد که برخی خوانندگان، درک متفاوتی از پیام کتاب داشته باشند و آن را صرفاً یک داستان کودکانه تصور کنند. بعدها، مترجمان جدید تلاش کردند تا با ترجمههای وفادارتر، پیام واقعی و عمیق کتاب را بازگردانند. اما این مورد نشان داد که حتی کتابهایی که برای نسلهای مختلف الهامبخش بودهاند، میتوانند قربانی سوءتفاهمهای زبانی ) شوند.
۱۱- ذبیحالله منصوری: پدیدآورندگی هوشمندانه و کتابخوانتر کردن مردم یا استاد تحریف و خلق کتابهای خیالی؟
ذبیحالله منصوری یکی از مشهورترین و درعینحال بحثبرانگیزترین مترجمان تاریخ معاصر ایران است که نامش همیشه با دوگانگی بین نوآوری در روایت یا تحریف در ترجمه همراه بوده است. او با سبک خاص خود توانست خوانندگان ایرانی را به دنیای کتاب و تاریخ علاقهمند کند، اما همزمان با اضافهگویی، تغییر محتوا و حتی خلق داستانهایی که وجود خارجی نداشتند، مرز میان ترجمه و داستانپردازی را محو کرد. بسیاری از آثار منتشرشده با نام او در واقع ترجمهی وفادار به متن اصلی نبودند، بلکه بازنویسیهای آزادانهای از منابع مختلف به همراه تخیل شخصی او بودند. این شیوه باعث شد که برخی خوانندگان او را مترجمی خلاق و آموزنده بدانند، در حالی که منتقدان او را استاد تحریف و جعل تاریخ خطاب کردند. نمونههای مشهوری از کتابهای او، مانند «سینوهه، پزشک دربار فرعون» و «دختر دربار فرانسه»، در واقع نه ترجمههای مستقیم، بلکه تلفیقی از واقعیت و تخیل او بودند. او گاهی به داستانهای واقعی از منابع تاریخی رنگ و لعاب جدیدی میداد و گاهی کتابهایی را که اصلاً وجود نداشتند، به نام ترجمه منتشر میکرد. برخی معتقدند که اگرچه روش او از نظر علمی و پژوهشی غیرقابلقبول است، اما نقش مهمی در ترویج فرهنگ کتابخوانی و علاقهمند کردن مردم به تاریخ و ادبیات داشته است. از سوی دیگر، محققان و مورخان تأکید میکنند که تحریف وقایع تاریخی و ارائهی اطلاعات نادرست، حتی اگر جذاب و خواندنی باشند، خطرناک است. بسیاری از کسانی که کتابهای او را مطالعه کردهاند، ممکن است بدون اطلاع از دستکاریهای او، باور کنند که همهی این اطلاعات مستند و واقعی هستند. او بدون تردید فردی با نبوغ در روایتگری بود، اما پرسش اصلی همچنان باقی است: آیا او یک مترجم و نویسندهی هوشمند بود که به جذابیت روایت اهمیت میداد، یا یک تحریفگر حرفهای که به عمد تاریخ و ادبیات را تغییر میداد؟