کودکان شیرخوار واقعاً خاطره‌ها را در ذهن ثبت می‌کنند، اما چرا نمی‌توانیم این خاطرات را به یاد بیاوریم؟

کودکی که همه چیز را می‌بیند، می‌آموزد... و بعد فراموش می‌کند؟

همه‌ٔ ما در زندگی یک محدوده‌ٔ خاکستری داریم؛ سال‌های اولی که هیچ خاطره‌ٔ شفافی از آن‌ها نداریم. شاید فقط چند تصویر مبهم، یا یک حس محو از آغوش مادر. این پدیده که به آن «فراموشی نوزادی» (Infantile Amnesia) می‌گویند، مدت‌هاست ذهن دانشمندان را درگیر کرده. ما در دوران نوزادی در حال آموختن زبان، شناختن دنیا، شکل‌دادن به پیوندهای عاطفی و تجربه‌کردن هرچیز تازه‌ای هستیم، اما با این حال، انگار هیچ‌کدام از این‌ها در حافظه‌مان باقی نمی‌ماند.

اما حالا یک پژوهش تازه نشان داده که ماجرا آن‌طور که فکر می‌کردیم نیست. ذهن نوزادان دقیقاً در همان زمان‌هایی که تصور می‌کردیم چیزی ثبت نمی‌کنند، در حال ساختن خاطره‌هاست. فقط مشکل این‌جاست که بعدها به آن‌ها دسترسی نداریم.

تناقضی عجیب بین نبوغ یادگیری و فراموشی کامل

یک نوزاد در حدود یک‌سالگی، با سرعتی شگفت‌انگیز شروع به یادگیری می‌کند: اولین کلمات را ادا می‌کند، راه رفتن را می‌آموزد، چهره‌ها را به‌خاطر می‌سپارد، احساسات اطرافیانش را تشخیص می‌دهد. انگار مغزش مثل اسفنج، همه‌چیز را جذب می‌کند. با این‌حال، وقتی بزرگ می‌شود، حتی نمی‌تواند یک صحنه‌ٔ مشخص از آن دوران را به یاد بیاورد.

همین تناقض عجیب بین ظرفیت بالای یادگیری و نبود هیچ خاطره‌ٔ قابل بازیابی‌ای، پژوهشگران را به این فکر انداخته که شاید ماجرا پیچیده‌تر از آن باشد که به نظر می‌رسد.

فرضیه‌ٔ فراموش‌شده فروید و امید به نظریه‌های تازه

«زیگموند فروید» (Sigmund Freud) معتقد بود که خاطرات کودکی به خاطر محتوای ناراحت‌کننده یا تعارض‌برانگیز، به‌صورت ناخودآگاه سرکوب می‌شوند. اما نظریه‌ٔ او حالا دیگر چندان جدی گرفته نمی‌شود. امروزه دانشمندان بیشتر روی عملکرد بخشی از مغز به نام «هیپوکامپ» (Hippocampus) تمرکز کرده‌اند؛ ناحیه‌ای که مسئول ثبت و بازسازی خاطرات رویدادی است. از آن‌جا که این بخش در نوزادی هنوز کامل رشد نکرده، تصور می‌شد که خاطرات هم شکل نمی‌گیرند.

اما مطالعات رفتاری روی نوزادان، و همچنین آزمایش‌هایی روی حیوانات، شروع به زیر سؤال بردن این فرضیه کردند. در آزمایش‌هایی روی جوندگان، دیده شد که سلول‌های حافظه‌ساز – معروف به «اِنگرام»‌ها (Engram) – حتی در دوران نوزادی هم فعال‌اند و خاطراتی را ثبت می‌کنند. هرچند به‌مرور زمان، دسترسی به این خاطرات سخت‌تر می‌شود. جالب‌تر اینکه با تحریک مصنوعی این سلول‌ها، می‌توان خاطرات خاموش را دوباره فعال کرد.

چطور یک نوزاد را می‌توان بدون تحرک در دستگاه MRI نگه داشت؟!

اما هنوز یک چالش بزرگ باقی بود: اینکه بتوان از فعالیت مغزی نوزادان تصویربرداری کرد. دستگاه fMRI که جریان خون مغز را دنبال می‌کند و فعالیت نورونی را نشان می‌دهد، به سکون کامل نیاز دارد. و نوزادان، با آن حرکت‌های بی‌پایان و بازیگوشی‌هایشان، به‌ندرت آرام می‌نشینند.

اینجاست که نبوغ تیم پژوهشی وارد میدان شد. گروهی به رهبری «نیک تُرک-براون» (Nick Turk-Browne)، استاد روان‌شناسی دانشگاه ییل (Yale)، سال‌ها وقت صرف کردند تا راه‌حل‌هایی خلاقانه پیدا کنند. آن‌ها با همکاری خانواده‌ها، از پستانک‌ها، پتوی محبوب بچه‌ها، عروسک‌های آشنا و حتی الگوهای بصری رنگارنگ و شبیه به طرح‌های روان‌گردان استفاده کردند تا نوزادان را درگیر و آرام نگه دارند. با این‌حال، بسیاری از تصاویر به‌خاطر حرکت‌های ناگهانی، غیرقابل‌استفاده بود. اما تیم تسلیم نشد؛ صدها جلسه تصویربرداری انجام شد تا بتوان داده‌های قابل اعتماد به‌دست آورد.

وقتی خاطره‌سازی از یک‌سالگی شروع می‌شود

در مجموع، ۲۶ نوزاد در این پژوهش شرکت کردند؛ نیمی از آن‌ها زیر یک‌سال و نیمی دیگر بالای یک‌سال بودند. بچه‌ها ابتدا تصاویر چهره‌ها، مناظر طبیعی و اشیاء را دیدند. سپس، پس از دیدن چند تصویر دیگر، دوباره همان تصاویر در کنار گزینه‌های جدید نمایش داده شد.

محققان زمان خیره‌شدن نوزاد به تصویر آشنا را اندازه گرفتند. کودکانی که بیشتر به تصویر دیده‌شده نگاه می‌کردند، یعنی آن را به خاطر آورده بودند. در همین حین، دستگاه MRI نیز فعالیت مغز آن‌ها را ثبت می‌کرد.

نتیجه‌ٔ حیرت‌انگیز این بود: در کودکان بالای یک‌سال، مغز به‌ویژه در ناحیه‌ٔ مربوط به حافظه – همان هیپوکامپ – در لحظه‌ٔ یادآوری فعال می‌شد. آن‌هایی که عملکرد بهتری در به‌خاطرآوردن داشتند، فعالیت مغزی بیشتری هم نشان می‌دادند. اما این الگو در نوزادان زیر یک‌سال دیده نشد.

خاطراتی که شاید هنوز هم در ذهن‌مان زنده‌اند

حالا سؤال مهم این است: چرا این خاطرات، با اینکه در مغز ثبت می‌شوند، بعدها قابل بازیابی نیستند؟ دو فرضیه مطرح است: یکی اینکه این خاطره‌ها هیچ‌وقت وارد حافظه‌ٔ بلندمدت نمی‌شوند. دیگری اینکه آن‌ها هنوز هم هستند، ولی ما راه دسترسی به آن‌ها را گم کرده‌ایم.

تُرک-براون به فرضیه‌ٔ دوم علاقه‌مندتر است. او اکنون در حال اجرای پژوهشی تازه است تا بررسی کند آیا کودکان می‌توانند ویدیوهایی را که از زاویه‌ٔ دید خودشان در دوران نوزادی ضبط شده، شناسایی کنند یا نه. نشانه‌های اولیه جالب است: گویا بچه‌ها تا حدود سه‌سالگی می‌توانند این خاطرات را به‌نوعی به خاطر بیاورند. و بعد از آن، شاید این خاطرات فقط در لایه‌های پنهان ذهن پنهان می‌شوند، نه اینکه از بین بروند.

پژوهش‌های آینده شاید روزی به ما کمک کنند تا این خاطرات خاموش را دوباره روشن کنیم. شاید خاطره‌ٔ اولین لبخند، اولین قدم یا صدای دلنشین مادر هنوز جایی در ذهن ما زندگی می‌کند… فقط کلیدش را هنوز پیدا نکرده‌ایم.

منبع: ساینس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]