نتفلیکس به زودی اقتباس سریالی کمیک اترنات را پخش میکند

جهان ادبیات علمیتخیلی، پر است از قهرمانانی که در آیندههای دور به جنگ بیگانگان میروند، ماشینها را شکست میدهند، یا در فضا به دنبال حقیقتی گمشده میگردند. اما گاه، یکی از این قهرمانان، برخلاف جریان متعارف، در کوچهپسکوچههای یک شهر واقعی گرفتار میشود. کسی که نه برای نجات کهکشان، بلکه برای زنده ماندن در دل یک فاجعه زمینساختی و آخرالزمانی میجنگد.
«اترنات» (The Eternaut) یکی از همین داستانهاست. اثری که در دههٔ ۱۹۵۰ میلادی در قالب کمیک در آرژانتین منتشر شد و برخلاف بسیاری از آثار همعصر خود، بهجای تخیل صرف، تکیه بر وحشت، اضطراب، و تهدیدهایی زمینیتر و اجتماعیتر داشت.
اکنون، پس از گذشت بیش از شصت سال، نتفلیکس قصد دارد با ساخت یک اقتباس سریالی مدرن از این کمیک کلاسیک، آن را دوباره به جان تماشاگران معاصر بیندازد. پروژهای که نهتنها نوستالژی را زنده میکند، بلکه پیامهای سیاسی و انسانی آن را در بستری تازه، بازتعریف میسازد.
Eternaut چیست؟ | روایتی آخرالزمانی از دل بوئنوس آیرس
داستان «اترنات» نخستین بار در سال ۱۹۵۷ در مجلهٔ Hora Cero به چاپ رسید. نویسندهٔ آن، «هکتور جرمَن استرهلد» (Héctor Germán Oesterheld) و تصویرگرش «فرانسیسکو سولانو لوپز» (Francisco Solano López) بودند. این کمیک، بهمرور به یکی از شاهکارهای ادبیات گرافیکی آمریکای لاتین بدل شد؛ داستانی که ژانر علمیتخیلی را به خدمت نقدهای اجتماعی، سیاسی، و هستیشناسانه درآورد.
داستان دربارهٔ مردی به نام «خوان سالوو» (Juan Salvo) است که همراه خانواده و دوستانش در بوئنوس آیرس زندگی میکند. یک شب، برف مرگباری آغاز به باریدن میکند که هرکسی را که با آن تماس پیدا کند، در جا میکشد. این پدیدهٔ مرموز، آغاز بحرانی بزرگ است: حملهای از سوی موجوداتی بیگانه که بهآرامی کنترل سیاره را در دست میگیرند. خوان و گروه کوچکی از بازماندگان، برای بقا میجنگند، در حالی که تمام شهر به منطقهٔ مرگ تبدیل شده است.
اما زیبایی و قدرت «اترنات» تنها در هیجان روایی یا صحنههای پرتنشش نیست. در پسزمینه، نویسنده به شکلی عمیق از ترسهای سیاسی دههٔ پنجاه آرژانتین، سرکوب، استبداد نظامی و مبارزهٔ انسانی برای بقا سخن میگوید. این اثر، تمثیلی از مقاومت، انزوا، و هراس جمعی است؛ همان چیزی که بعدها نویسندهٔ آن، بهسبب دیدگاههایش، با سرنوشتی تراژیک مواجه شد و در دوران دیکتاتوری ناپدید گردید.
سریالی از جنس بقا | پروژهٔ جاهطلبانهٔ نتفلیکس
در سال ۲۰۲۴، نتفلیکس اعلام کرد که قصد دارد «The Eternaut» را در قالب یک سریال علمیتخیلی تولید و منتشر کند. فیلمبرداری این مجموعه در آرژانتین انجام شده و برای نخستینبار، اثری در این ابعاد از دل یک کمیک کلاسیک آمریکای لاتین با سرمایهگذاری بینالمللی وارد شبکهٔ جهانی میشود.
بازیگر نقش اصلی سریال، «ریکاردو دارین» (Ricardo Darín) است؛ یکی از چهرههای شاخص سینمای آرژانتین که بهخاطر بازیهای درخشانش در فیلمهایی چون «راز چشمان آنها» شهرت دارد. حضور او در نقش «خوان سالوو» میتواند اعتبار و عمق قابل توجهی به روایت ببخشد.
کارگردانی این سریال بر عهدهٔ «برونو استاناریو» (Bruno Stagnaro) است، فیلمسازی با سابقه در ساخت آثار اجتماعی و پرتنش. گفته میشود که سریال، وفاداری زیادی به فضای اصلی کمیک خواهد داشت اما با بهرهگیری از جلوههای ویژهٔ مدرن، عناصر آخرالزمانی آن را بسط و گسترش میدهد. همچنین نتفلیکس تأکید کرده که این پروژه قرار است نه فقط سرگرمکننده، بلکه تفکربرانگیز باشد.
چرا اکنون؟ | زمانهای مناسب برای بازگشت اترنات
ساخت این سریال در زمانی انجام میشود که جهان بیش از همیشه با تهدیدهای مشترک مواجه است: از بحرانهای زیستمحیطی و پاندمی گرفته تا جنگهای سایبری و بیاعتمادی به نهادهای قدرت. همانطور که برف کشنده در داستان اترنات، تمثیلی از ترس ناپیدا اما همهگیر بود، امروز نیز تهدیدها غالباً نامرئی اما واقعیاند. این همپوشانی زمانی، باعث میشود پیام این اثر برای نسل جدید نیز تازگی و ضرورت داشته باشد.
از سوی دیگر، علاقهٔ فزایندهٔ جهانی به آثار علمیتخیلی و اقتباسهای گرافیکی، فضایی فراهم کرده تا آثار کمتر دیدهشده اما ارزشمند از نقاط دیگر جهان، در کانون توجه قرار گیرند. «اترنات»، در این میان، با محتوای ضداتوتوپیایی، ساختار اپیزودیک، و روایت تعلیقمحور خود، ظرفیت بالایی برای جذب مخاطب جهانی دارد.
این سریال از 30 اوریل به صورت جهانی پخش خواهد شد.
نتیجهگیری | صدای هشدار از دل تاریخ
«اترنات»، نه فقط داستانی دربارهٔ بقا، بلکه دربارهٔ زنده ماندن در برابر فراموشی است. فراموشی رنج، مقاومت، و انسانیتی که در تنگنا معنا مییابد. این کمیک، در دههای تاریک خلق شد و حالا در دورانی دیگر، به قالبی نوین بازمیگردد تا بار دیگر ما را با این پرسش روبهرو کند: آیا هنوز میتوان انسان باقی ماند، وقتی که ماشین، بیگانه، یا ساختارهای قدرت همهچیز را کنترل میکنند؟
اقتباس نتفلیکس از این شاهکار، فرصتی است برای بازخوانی دغدغههای بشری، آن هم در لباسی مدرن و جهانیشده. تماشای این سریال، صرفاً دیدن یک داستان علمیتخیلی نخواهد بود؛ بلکه تماشای آیندهای محتمل و بازتابی از واقعیتی است که شاید همین حالا در پسزمینهٔ زندگی ما جریان دارد.
هکتور استرهلد در سال ۱۹۱۹ در بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین متولد شد. او تحصیلات خود را در رشتههای زمینشناسی و علوم طبیعی گذراند، اما خیلی زود علاقهاش به ادبیات و روزنامهنگاری مسیر زندگیاش را تغییر داد. در دههٔ ۱۹۵۰، زمانیکه رسانهٔ کمیک هنوز در بسیاری از کشورها بهعنوان سرگرمی صرف شناخته میشد، استرهلد تصمیم گرفت از این قالب برای پرداختن به موضوعاتی بسیار جدیتر بهره بگیرد.
او با تأسیس مجلههایی چون Hora Cero و Frontera، فضایی فراهم ساخت که در آن داستانهای گرافیکی نهفقط به مخاطب لذت، بلکه اندیشه نیز میبخشیدند. همین نگاه موجب شد تا آثارش با اقبال فراوانی روبهرو شوند، بهویژه اثر درخشانش اترنات که در سال ۱۹۵۷ منتشر شد.
در دههٔ ۱۹۷۰، شرایط سیاسی آرژانتین بهشدت بحرانی شد. قدرت بهدست نظامیان افتاد و دیکتاتوری خونین، سیاست حذف فیزیکی مخالفان را در پیش گرفت. استرهلد که دیگر نهفقط نویسندهای روشنفکر بلکه فردی معترض و فعال سیاسی بود، به حزب مونتونروس (Montoneros) نزدیک شد. او نسخهٔ جدیدی از اترنات نوشت که اینبار، بدون استعاره، در نقد مستقیم نظام نظامیگرا بود.
همین فعالیتها، سرنوشت او را به یکی از تاریکترین صفحات تاریخ ادبیات پیوند زد.
در سال ۱۹۷۷، استرهلد توسط نیروهای امنیتی رژیم دیکتاتوری ربوده شد و هیچگاه بازنگشت. چهار دختر او نیز که همگی فعالان سیاسی بودند، به سرنوشت مشابهی دچار شدند. خانوادهٔ او یکی از غمانگیزترین نمادهای «ناپدیدشدگان» (Desaparecidos) در تاریخ آرژانتین شد؛ واژهای که به کسانی اطلاق میشود که بهدست حکومت نظامی دستگیر و ناپدید شدند، بیآنکه نشانی از آنها باقی بماند.
استرهلد نهتنها با آثارش، بلکه با شیوهٔ زیستن و مقاومتش، به اسطورهای فرهنگی تبدیل شد. نام او امروز در بسیاری از جوایز ادبی، یادوارهها، و پژوهشها حضور دارد. بسیاری از منتقدان، او را آغازگر موج نوین داستانگویی در قالب کمیک در جهان اسپانیاییزبان میدانند.
آثار او، بهویژه اترنات، بارها تجدید چاپ شدهاند و اکنون با تولید سریال از این اثر توسط نتفلیکس، میراث استرهلد در قالبی جهانیتر ادامه خواهد یافت. این سریال، فرصتی دوباره است تا صدای او، که روزی حکومت سعی کرد خاموشش کند، از نو در گوش جهان طنینانداز شود.