جک دُرسی و انقلاب مربعی

مصطفی، نویسنده میهمان یک پزشک، هستم و این اولین باری است که با شما رو در رو (یا مانیتور به مانیتور) صحبت میکنم. از دیدارتان بینهایت خوشبختم. من یک پزشک نیستم، ولی یک دکتر هستم! ممکن است برای کسالت یا ناراحتیهای جسمیتان کاری از دستم برنیاید، ولی برای کسالت کسب و کارتان شعبدههایی بلدم! این هم از معرفی!!
یادتون هست یک پزشک چند روزی پیش خانوم شهرزاد رفعتی رو به ما معرفی کرد؟ ممکنه بپرسید مصطفی! شهرزاد رفعتی کیست؟ سوال هوشمندانهای بود. اینجا را کلیک کنید! برای اون دسته از دوستانی که حوصله کلیک کردن نداشتند و اکنون در حال خواندن ادامه این مطلب هستند، عرض کنم که شهرزاد رفعتی موسس شرکت Broadband TV و یکی از 100 فرد خلاق به انتخاب فست کمپانی می باشد. تعجب کردید؟ میدونید کار شرکت شهرزاد چیست؟ میدونید ایده اولیه این کسب و کار از کجا به ذهن شهرزاد رسیده؟ میدونید چقدر تا حالا پول ساخته از راه این کسب و کار؟ میدونید چقدر طول کشیده تا شهرزاد به این فهرست راه پیدا کنه؟ اون مطلب رو اصلن دیده بودید؟ چند نفر از شما دوست داشتید که اسمتون توی این لیست بود؟ یا حداقل فانتزی این مسئله رو توی ذهنتون پرورونده بودید؟ الان دوست دارید برگردید و اونجا رو کلیک کنید؟ :)))))
ممکنه بعضی هم از خودشون پرسیده باشن که فست کمپانی کیه و چرا باید اون فهرست 100 نفره خلاقان کسب و کار رو منتشر کنه؟ و اصلن بر چه اساسی این افراد انتخاب شدن؟
برای پاسخ دادن به این جور پرسشها، تصمیم گرفتیم یک زیر آبی در لیست 100 نفره فست کمپانی بریم و طی یک سلسله پست ببینیم در مرزهای کسب و کار چه میگذره. اگر در چند پست آینده که براتون مینویسم همراه ما باشید، شاید تصویر بهتری از کارآفرینی و خلاقیت، آنگونه که در دنیای واقع اتفاق میافتد و نه آن طور که کتابها برای ما مینویسند و اغلب اوقات دور از دسترس به نظر میآید، به دست آورید.
فست کمپانی شبیه فست فود؟!
فست کمپانی را دو تن از ویراستاران مجله معتبر «هاروارد بیزنیس ریویو» در نوامبر سال 1995 تاسیس کردند. آلن وبر (Allen Webber) و بیل تیلور (Bill Taylor) میخواستند مجلهای راه بیندازند که بتواند انقلاب جهانی در دنیای کسب و کار را ثبت و ضبط کند. فست کمپانی با دور انداختن الگوها و قوانین قدیمی تجارت، نوید ظهور کسب و کارهایی را میداد که همواره در حال تغییر، نوآوری و رقابت بودند. افرادی را معرفی مینمود که آینده را «اختراع» میکردند و کسب و کارها را بازمیآفریدند.
اکنون فست کمپانی یک نام شناخته شده و پیشرو در دنیای رسانه است که بر روی نوآوری در تکنولوژی، اقتصادهای اخلاق گرا، رهبری و طراحی تمرکز دارد. مطالب پرنفوذ آن توسط رهبران تجاری و برای استحضار دیگر رهبران تجاری نوشته می شوند.
فهرست خلاق ترین 100 نفر دنیای کسب و کار
ساختن چنین فهرستی اصلن کار آسونی نیست. از اون سختتر تکرار همه ساله این فهرست است. کسانی مد نظر ویراستاران فست کمپانی قرار میگیرند که خلاقیتشان در خدمت رفع چالشهای بزرگتری در زندگی بشر باشد: از آینده انرژی گرفته تا فرآیند تکاملی اقدامات بشردوستانه تا نسل بعدی رسانه!
بیایید نگاهی به زمینههای کاری این افراد بندازیم: تبلیغات، هنر و سرگرمی، طراحی، آموزش، مالی، بازیها، بهداشت و سلامت، تولید، رسانه، مذهب، علم و فن آوری، توسعه پایدار، و حمل و نقل. عجب گستره وسیعی! بیایید از جایی شروع کنیم که ارتباط بیشتر و نزدیکتری به کارآفرینی آنلاین داشته باشد. آیا شما آقای »جک درسی» (Jack Dorsey) را میشناسید؟
جک درسی (Jack Dorsey) و انقلاب مربعی
شاید بعضی از شما پست اخیر یک پزشک در مورد گجتهایی که توسط تلفنهای هوشمند منسوخ شده و از دور خارج گشتهاند را خوانده باشید. خب، من میخواهم امروز گجت دیگری را نیز به آن فهرست اضافه کنم: پایانههای پرداخت. همان دستگاههایی که در پیشخوان فروشگاهها و یا در دست پیشخدمتهای رستورانها میبینید و برای پرداخت با کارت اعتباریتان از آن استفاده میکنید.
جک کسی است که مسئولیت از بین بردن امپراطوری پایانههای پرداخت را بر عهده دارد. او هم اکنون دو شغله محسوب میشود، یعنی همزمان رئیس اجرایی هیئت مدیره توییتر و مدیرعامل شرکت اسکوئر (Square) است. برای زیبایی کلام ما این شرکت را مربع مینامیم.
خدمات جدید شرکت مربع به هر کسی این امکان را میدهد که از مردم به وسیله آیفون یا آیپد خود پول دریافت کند. علاقمندان آندروید هم جامه ندرند چرا که این برنامه برای تلفنها و تبلتهای مبتنی بر آندروید هم نوشته شده است. این فرآیند هم آسان است، هم به نفع فروشندگان است و هم به نفع خریداران! شما احتیاجی به تنظیمات و حسابهای کاربری تجاری نخواهید داشت. از طرفی خریداران شما رسیدهای خرید را روی ایمیلشان دریافت میکنند و بهتر میتوانند حساب و کتاب خریدهایشان را نگه دارند. به زودی وقتی همه جا علامت «با مربع پرداخت کنید» را ببینید متوجه قدرت این خدمات خواهید شد.
خود جک درسی محصولش را جادویی می داند. این ویدئوی تبلیغاتی ویژگیها و محاسن کار کردن با مربع را نشان میدهد.
نرمافزار (App) مربع به صورت رایگان در فروشگاههای آیفون و اندروید وجود دارد. البته برای استفاده از آن نیاز به یک تجهیزات جانبی کوچک مربع شکل دارید که از بالا به جای هدفونها به دستگاه وصل میشود. این تجهیزات را باید از وبسایت شرکت مربع دریافت کنید.
و اما این خدمات چگونه کار می کند و چرا انقلابی در دنیای پرداخت الکترونیک محسوب میگردد؟
مربع سفید رنگی که به آیفون یا آیپد (و مشابههای اندرویدیشان) متصل میشود، اطلاعات کارت اعتباری را به دادههای صوتی تبدیل کرده و از طریق جک صوتی دستگاه به نرم افزار مربع میرساند، جایی که دادههای صوتی رمزگشایی شده و پرداخت صورت میگیرد. اطلاعات پرداخت از طریق شبکههای وایرلس (وای فای یا تری جی) به سرورهای مربع رفته و در حقیقت این مربع است که پرداخت را به بانک مربوطه انجام میدهد. مشتریان حتی میتوانند با انگشت خود روی آیفون رسید خریدشان را امضا کنند. پس از آن اطلاعات رسید خرید به آدرس ایمیل مشتری نزد بانکاش بدون آنکه فروشنده از آدرس ایمیل آگاهی یابد ارسال میشود. نمای زیر کلیات این فرآیند را نشان می دهد:
این ویدئو هم طرز کار کامل سرویس مربع را به شما نشان می دهد که بسیار هیجان انگیز هم می باشد. حتما ببینید!
می دانم به چه فکر میکنید. شما میپرسید مصطفی! چه طور یک جوان همسن و سال ما به چنین خلاقیتی دست یافته است؟ چرا چنین ایدهای به ذهن ما نرسیده است؟ آیا ما خنگ هستیم یا مدرسه خوبی نرفتهایم؟ باید بگویم که همه چیز از داده شروع شد. قبل از اینکه جک در توییتر و مربع فعال شود، یک نرمافزار درست کرده بود که تاکسیها و آمبولانسها را دنبال میکرد تا نقایص طراحی شهری را پیدا کند و راههای جدیدی برای ارائه خدمات شهری پیشنهاد نماید. مربع هم به طور مشابه به رابطه بین خریدار و فروشنده نگاه میکند و میپرسد: پرداخت قسمت مهمی از ارتباط بین خریدار و فروشنده است که میتواند بهتر طراحی شود و زحمت کمتری داشته باشد.
چه اطلاعاتی را می توان روی رسیدهای خرید در اختیار مشتریان قرار داد؟
جک این خدمات را به ویژه برای هنرمندهان، صاحبان کسب و کارهای کوچک و فروشندگان چیزهای نو جالب میداند. او عقیده دارد که اطلاعات بیشتر، مدیریت موجودی بهتر، جذب مشتری هوشمندانهتر، رشد کسب و کار و ارتباطات شادتری را به همراه خواهد داشت. ارتباطات شادتر؟؟!! من که سر در نیاوردم چه میگوید.
یک اصل اساسی در خلاقیت این است که بتوانید آنچه در دست دارید مانند دادههای جک یا روشهای تحلیل دادهاش را برای مخاطبین جدیدی قابل استفاده کنید. جک نمیتوانست ابتدا به ساکن چنین سرویسی را به وجود آورد ولی از تخصصش در کار با دادههای شهری میتوانست کارکرد دیگری بیرون بکشد! شما چه هنر یا تخصصی دارید که ممکن است بتوانید از آن در حوزه جدیدی استفاده کنید و خلاق باشید؟
تمرین خلاقیت در خانه: چند کارکرد مختلف برای یک گیره کاغذ میتوانید بیابید. خلاقانه فکر کنید، فهرست درست کنید و در کامنتهای این پست خلاقیتهایتان را به اشتراک بگذارید!
معرفی من
مصطفی پورمهدی یک مشاور کسب و کار و یک مربی سازمانی است. وی دارای مدرک MBA از دانشگاه صنعتی شریف بوده و هم اکنون دکترای خود را در رشته ی بازاریابی در دانشگاه HEC Montreal کانادا دنبال میکند. سابقه راه اندازی چند کسب و کار و سالها تدریس در زمینه های مرتبط با مدیریت و تجارت به وی اجازه داده است تا بتواند به کارآفرینان و مدیران موفقی کمک و مشاوره دهد.
وی هم اکنون علاوه بر تحقیق و پژوهش، به عنوان مربی و مشاور مدیران، کارشناسان و کسب و کارهای متعددی در ایران و کانادا فعالیت میکند و تجربیات و دانستههای خود را در خصوص زندگی و کار در اختیار دیگران میگذارد. «مشتریان بی پناه لطفن بیایید بغلم!» نوشتههای او در مورد بازاریابی و کسب و کار میباشد.
در بین پست های مهمان یک پزشک این بیشتر نظرم رو جلب کرد
این پست چی بود؟
یک رپرتاژ آگهی برای آقای پورمهدی؟
الحمدلله که یک پزشک درآمد کافی هم نداره(البته فقط به ادعای خودش)
سلام. متأسفانه در چند روز اخیر احساس میکنم بعضی از خوانندهها نسبت به پستهای مهمان و نویسندهها کملطف هستن. ببینید بعد از چند سال نوشتن، علاقه و اشتیاق جدیدی که آدم پیدا میکنه اینه که نویسندههای جدید را مطرح کنه و نوشتههاشون را در معرض دید قرار بده. در وبلاگستان کنونی مطرح شدن خیلی سخت شده، مخصوصا با توجه به جو سیاسی غالب و محبوبیت فوقالعاده مینیمالنویسی. دعوت از نویسندگان مهمان از سوی من در دو جهت صورت گرفت، یکی انگیزهای که ذکر شد و دومی خارج کردن وبلاگ از یکنواختی. در حال حاضر هیچ تبادل مالی بین من و نویسندگان مهمان وجود نداره و لطفا سعی کنین اشتیاق من و نویسندهها را آلوده به مسائل مالی نکنین. البته سعی من اینه که در حد امکان از نویسندههای مهمان که برای وبلاگ وقت میگذارن، تقدیر کنم. اما برای نویسندههای مهمانی که تا حالا داشتم، انگیزه مالی مطرح نبوده و حداقل تشکری که من ازشون میتونم بکنم، لینک به وبلاگ یا درج روزومه مختصرشون هست و این در همه وبلاگهای گروهی ، حتی وبلاگهای مشهور فرنگی کاملا مرسوم هست.
در مورد رپورتاژ آگهی هم جهت شفافسازی عرض کنم که یک پزشک به حکم تعهدی که به خوانندهها داشتهها هر ماه دو سه پیشنهاد رپورتاژ آگهی را صرف به خاطر اینکه حس میکنه فقط جنبه تبلیغاتی رد میکنه. گرچه موارد معدودی رپورتاژ آگهی داشتم که البته فقط تبلیغ صرف نبودن و به معرفی سرویسهایی پرداختن که از دید من واقعا به درد خوانندهها میخوردن.
موضوع بعدی هم نگاه منفی و نادرستی هست که به درآمدسازی وبلاگی در ایران وجود داره. به نظر شما برای وبلاگی که پنج سال بیوقفه مینویسه، درامد جزئی داشتن از وبلاگ ناشایسته؟
عالی بود. نویسنده مهمان یعنی همین٬ و صد البته من:دی (اگه بالاخره این آقای مجیدی به ما بفهمونه که خودمون باید مطلب بفرستیم یا خودش لینک برای ترجمه میده)
در ضمن رو نوشت به میستر جادی که فرمولی در یکی از پست های نارنجیش نوشته بود که استفاده از اسمایلی ها(ایموتیکان ها) نشان دهندهی نوب بودن نویسنده هاست!
خیلی جالب و تاثیر گذار بود مصطفی جان. امیدوارم دوباره نوشته هاتو اینجا ببینم.
Salam jenabe Majidi
Agar baratoon emkan dare, khaheshan, khaheshan, khaheshan , dar entekhabe nevisandeh mihman, kami mohtatane tar amal konid.
Tamame daghdagheie nevisandeh in maghale, matrah kardane khodeshan bood va degar hich.
In hame moghaddameh va hashieh ravi zaed, va tekrar o tekrare nameshan, baraie mo’arefi shakhsi ke “sar dar nemiavarand, che migooiad”!
NA HAR KE SAR BETARASHAD, GHALANDARI DANAD!
Arezomande salamat o sarbolanlie roozafzoone shoma va khahare geramietan.
Ai’iam bekaam!
فکر میکنم متن فارسی ایشون عجله ای منتشر شده. نیاز به ویرایش داره.
با سلام
با تشکر از سایت بسیار خوبی که دارید.
من میخوام در زمینه بازاریابی و کسب و کار مطالعه بیشتری داشته باشم و رشته من IT هست اما برای ارشد بازرگانی میخوام بخونم .
چه جوری میتونم با آقای مصطفی پورمهدی تماس داشته باشم و از راهنماییشون استفاده کنم.
درود بیکران بر شما الهام عزیز
خوشحال میشوم با من از طریق ایمیل تماس بگیرید.
mostafa.purmehdi@hec.ca
سلام
حضور شما رو تبریک میگم
سبک و سیاق جالبی در نوشتن دارید که یک پزشک رو از یکنواختی خارج خواهد کرد
این سیستم رو یم شرکت دیگه هم داره ارائه میکنه
http://intuit-gopayment.com
البته به نظر بواسطه اتصال امن تر از سیستم مربه به نظر برسه
کلا اینکه اطلاعات رو به صوت تبدیل کنیم و بعد یه نرم افزار که روی موبایل وصله این اطلاعات رو به سرور شرکت ارسال کنه یه جورایی
هکرها رو قلقلک خواهد داد
مصطفی جان خیلی خوش تیپ و خوش استایلی، همینطور اولین پستت هم جذاب و گیرا بود . ممنون منتظر ادامه نوشته هات هستیم.
متاسفانه ما ایرانیها استاد اطاله کلام و کش دادن موضوع و …. هستیم،نیمی از پست به نظر من زیادی بود که باید حذف میشد به همراه معرفی نویسنده .
هر چند که مورد ابداعی Jack Dorsey خیلی جالب بوده ولی معرفی آن به عنوان انقلاب و … کمی خنده داره چون فن آوری NFC یا Near field communication که به عنوان یک چیپ در موبایل ها در حال نصب است و به عنوان استانداری می رود که برای پرداخت نزدیک فراگیر شود آینده ای را برای این فن آوری باقی نخواهد گذاشت.
بعضیها تشکر که نمیکنن هیچی فقط ایراد بنی اسرائیلی هم میگیرن
عزیز من شما هم اگه میتونی برو یک مقاله رو ترجمه کن و بیا خلاصه اش رو تو این سایت منتشر کن اینقدر هم از صاحب سایت و نویسنده مقاله شاکی نباش
در ضمن پول در آوردن از یک سایت با تبلیغات اصلا چیز بدی نیست
این حق صاحب یک سایته که درآمد داشته باشه و مخارج سایتش رو بتونه تامین بکنه
نکته آخر هم اینه که بهرحال منی که مطلبی رو از یک نویسنده میخونم
کنجکاو میشم و میخوام بدونم نویسندش کیه و چیکاره هستش
پس باید نویسنده مطلب و سایتش برای من خواننده معرفی بشه
نمیدونم چرا ماها اینقدر قدرناشناس شدیم و اگه کسی کمکمون میکنه که سطح سواد و معلوماتمون بالا بره خیال میکنیم وظیفه اش هست و همش ازش ایراد میگیریم
تا خودمون رو اصلاح نکنیم بقیه هم اصلاح نمیشن
سلام
خوانندههای یک پزشک که سالهاست این صفحه را میخوانند، به لحن نوشتههای این صفحه و فاصلهی محترمانهای که نویسنده بین خود و خواننده میگذارد عادت کردهاند. من یادم نمیآید دکتر مجیدی هیچگاه خود را از زبان خواننده به اسم کوچک صدا کرده باشد یا با شوخیها و مزهپرانیهای سطحی، آن هم از ابتدای نوشته، از مرزهای ظریف میان نویسنده و خواننده عبور کرده باشد. صمیمیت کاذب در هر نوشتهای توی ذوق خواننده میزند، علیالخصوص که آن نوشته در سایتی قرار گیرد که نویسندهی اصلیش پس از سالها نوشتن، خوانندگان ثابتی یافته است که در هر حال سطوحی از توقع نسبت به این سایت در آنها ایجاد شده است. غیر از این صمیمیت کاذب، اشکال دیگری هم در این نوشته هست که در یک پزشک سابقه نداشته و آن جابهجایی ناگهانی بین زبان محاوره و زبان نوشتاری است.
دکتر مجیدی عزیز. من پاسخ شما را به کامنت ali دیدهام و این مطلب را مینویسم. فکر میکنم آنچه نوشتم یکی از دلایل موضعگیری خوانندهها در قبال چنین پستهایی باشد. ضمنا اگر خواستید این کامنت را منتشر نکنید، دستکم آن را به نویسندهی این مطلب و نویسندگان میهمانتان ارائه کنید.
salam mataleb fogholadeh hastand va baraye erteghah danesh
hameh mofid va arzandeh mibashad…………good luck
اطلاعات جالبی را در مورد کسب وکار و روشهای آن مطرح کردید ممنون
خیلی جالب بود…
البته نظر شایان عزیز هم قابل قبوله…
موفق و پیروز باشید
بسیار low level نوشته بود. اولین پست 1 پزشک بود که تو همون پاراگراف اول خوندنش رو رها کردم. فکر میکردم 1 پزشک می خواد خواننده هاش بیشتر بشن نه اینکه اون تعدادی رو هم که موندن از دست بده !
مطلبت خیلی مفید بود حتما ادامه بده
فناوری NFC بهتر از این مربع نیست؟
good.. thank you
مرسی لذت بردم و همچنان منتظر پست های زیباتون هستم
این موضوع خیلی قدیمی هست
(یکی دو سال برای مسائل اینترنتی یعنی خیلی)
ضمنا … این آقای جدید، شده شبیه نویسنده های کتاب های “چطور پولدار شویم” و اینها. تو این ژانره
و اینکه همه ما می دونیم بیشتر نوشته های این بلاگ ترجمه مطالب فرنگی است. گرچه گاهی نتیجه چیزی بیشتر از ترجمه صرف هست. این مطلبی که انتخاب شده و اینطوری روش مانور داده شده، هر روز بیست خبر مشابه این توی بلاگسفر تکنولوژی منتشر میشه و همونطور هم که بالاتر گفتم خبر قدیمیه. مطلب منسجم نیست و طوری نوشته شده که خواننده حس میکنه نویسنده بطور ضمنی ادعایی میکنه که در اون سطح نیست.
پ ن :به شخصه “یک پزشک” رو از فید دنبال میکنم.
من لهن آشنا صمیمی و آراسته علیرضا مجیدی را که همواره از تراز ادبی گیرائی برخوردار بوده است به لهجه ی وبلاگ های زرد ترجیح می دهم
از سبک نگارش آقا مصطفی خوشم نیومد
خیلی ناشیانه نوشته شده بود. می خواست مطلب خوبی رو بنویسه ولی نه خوب شروع کرد و نه خوب تموم. حتی دسیپلین اولیه ی نوشتن رو هم رعایت نکرد. ببینید چجوری آندرلاین زده و لینک اکتیو گذاشته!! انگار وبلاگ کسیه که تازه با اینترنت آشنا شده. خوبی این پست این بود که بیشتر قدر پست های آقا علیرضا رو بدونم. اگه شما ( آقا علیرضا!) مطالبو قبل از انتشار ویرایش کنین خیلی بهتره. موضوع خوبی بود. کسب و کارهای خلاقانه موضوعیه که اگه در مورد استایلش بنویسید خیلی عالی می شه به خصوص با این اوضاع بیکاری و یاس .معرفی شدن فرد خیلی خوبه اما نه در پایان متن بلکه در بخشی به عنوان نویسندگان مهمان سایت. در پایان اسم نویسنده لینک بشه به همون پبج نویسندگان مهمان سایت. هر خواننده ای خواست در مورد نویسنده پست چیزی بدونه کلیک کنه روی اسم نویسنده و در مورد اون فرد اگاهی پیدا کنه.
نوشته بسیار آشفته، دور از سبک همیشگی این وبلاگ و نچسب بود. و صد البته که به نظر می رسد دغدغه نویسنده بیشتر معرفی خودش بوده تا ارایه ی مطلبی جذاب برای خواننده ها.
از طرف یک خواننده و به عنوان یک پیشنهاد اگر مطالب نویسنده های مهمان رو خودتون ویرایش کنید به نظرم خیلی خوب خواهد بود.. آقای پورمهدی کنار دکتری و ام بی ای اگر کمی فن بیان هم بخونید خیلی به دردتون خواهد خورد.. هر نکته مکانی دارد!
آره متنش نیاز به ویرایش داره و با لحن خوب دکتر ناسازگاره. زیادی خودمونی شده!
نظر دوستان منتقد و به ویژه شایان عزیز را کاملا تایید می کنم.
یک نکته دیگر -که امیدوارم اشتباه کرده باشم- حجم بالا و سبک یکسان کامنت هایی است که در تایید نوشته آمده. حتی بهتربن نوشته های آقای مجیدی هم این چنین در یک جمله (عالی بود، ادامه بده) کامنت مثبت نمیگیرند…
آخر سری هیچ کسی خلاقیت نداشت؟
تمرین خلاقیت در خانه: چند کارکرد مختلف برای یک گیره کاغذ میتوانید بیابید. خلاقانه فکر کنید، فهرست درست کنید و در کامنتهای این پست خلاقیتهایتان را به اشتراک بگذارید!
کلا مطلب جالبی بود.
من بر خلاف خیلی از بازدیدکننده ها که اینجا نظرشون رو زدن، از لحن و نحوه نگارش این مطلب خیلی خوشم اومد. یه جورایی تو دلم نشست!
موفق باشید
در مورد وبلاگ یک پزشک نویسنده میهمان فکر خیلی خوبیه، وبلاگ رو از یک نواختی در میاره و قشر خوانندگان رو افزایش میده.
اما اینطور که مشخصه، به نظرم این کار با کمی بی دقتی صورت گرفته و به صورت ناگهانی چندین و چند مطلب از نویسنده های نا آشنا با خوانندگان در وبلاگ یک پزشک به صورت مهمان منتشر گشته و همین موضوع باعث ایجاد نارضایتی خواننده های یک پزشک بشه.
خواننده هایی که ما سبک و سیاق نوشتن علیرضا مجیدی آشنا هستن، وارد آخرین مطلب میشن و می خونن “از دیدارتان بینهایت خوشبختم!”. همینه جای تعجب. میشد خیلی محترمانه، زیر پست درون جعبه ای شیک، مختصر معرفی در مورد نویسنده به همراه یک یک عکس کوچک از ایشون دیده بشه. تا این که قبل از شروع مطلب خوش و بش و… .
چه بهتر بود که حداقل نویسنده هایی که سبک نگارش، مشابه دو نویسنده اصلی (شما و فرانک خانم)، دارند به عنوان نویسنده مهمان در وبلاگ فعالیت کنند. برای نمونه از نظر من خانم “مریم نیکزاد” نگارشی بسیار شبیه تر به شما و خانم فرانک مجیدی دارند تا آقای مصطفی.
به صورت خلاصه ازدحام نوشته و نویسنده های مهمان با نگارش های مختلف، در یک پزشک، بدون بررسی سبک و سیاق متن ها، نه تنها سودی برای این وبلاگ نداشته، بلکه باعث آزرده خواننده های “همیشگی” نیز خواهد شد.
سخت گیری در انتخاب نویسنده های مهمان، هم به نفع “یک پزشک” و هم به نفع خوانندگان خواهد بود.
لطفا یه امکان ارتباطی با آقای پور مهدی به ما بدید؟
ایمیلی و …
درود بر شما
mostafa.purmehdi@hec.ca