روزی که گوگل مجبور شد از دوباره پروژه اندروید را شروع کند – تبعات رونمایی آی‌فون در ژانویه 2007 برای گوگل

در سایت آتلانتیک مقاله بسیار جالبی دیدم. مقاله‌ای که شرح می‌داد در سال 2007، زمانی که جابز آی‌فون را رونمایی کرد، چه بحرانی در گوگل شکل گرفت.

خواندن این مقاله می‌تواند برایتان جالب باشد، چرا که نشان می‌دهد دنیای فناوری و صنعت، عرصه رقابت و هوشمندی است.

شما باید هوشمندانه نیاز بازار و یا خلأ ای را که در یک قسمت وجود دارد پیشبینی کنید، سلیقه آشکار یا پنهان مردم را حدس بزنید و بعد سریع و به صورت مخفیانه پروژه خود و اهدافتان را تعریف کنید و پیش ببرید.

اگر کمی درنگ کنید، این حریف شماست که از شما پیش می‌گیرد. گاهی چند ماه یا حتی چند هفته تأخیر به خصوص در زمینه‌های کاری نو، به معنی نابودی شماست، چرا که رقیب شما در همین زمان می‌تواند تجارت خود را جا بیندازد و آنگاه شما به گرد پای او نخواهید رسید!


در سال 2005، در مقر اصلی گوگل که بیشتر شبیه یک کالج می‌ماند، گروه‌هایی به صورت بسیار مخفیانه مشغول کار روی پروژه جاه‌طلبانه گوشی هوشمند گوگل بودند،  پروژه گوشی هوشمند گوگل: اندروید. در طبقه اول ساختمان شماره 44 گوگل، بیش از 40 مهندس مشغول کار روی این پروژه انقلابی بودند.

12-20-2013 4-28-35 AM

دو سال گذشت، ژانویه سال 2007 فرارسید، تا این زمان همه این افراد هر هفته بین 60 تا 80 ساعت در هفته کار کرده بودند، همه وقت آنها صرف اینها شده بود: نوشتن و آزمایش کدها،  مذاکره برای دریافت اجازه‌نامه استفاده از نرم‌افزارها یا پرواز به گوشه و کنار جهان برای یافتن قطعات مناسب، کارخانه‌ها و صنایعی که بتوانند مواد اولیه و این قطعات را تحویل بدهند.

در این زمان شش ماهی می‌شد که آنها با نمونه‌های اولیه یا پروتوتایپ گوشی گوگل کار می‌کردند، آنها قصد داشتند تا در انتهای همان سال، گوشی را روانه بازار کنند …

اما چیزی روند کار آنها را به هم زد: استیو جابز روی صحنه حاضر شد و ناگهان از آی‌فون رونمایی کرد!

12-20-2013 4-07-33 AM

یکی از مهندسان گوگل به نام «کریس دِسالوو»، آن هنگام را به یاد می‌آورد، به عنوان یک مصرف‌کننده او هم تحت‌تأثیر قرار گرفته بود و می‌خواست که فوری صاحب آی‌فون شود. ولی به عنوان یک مهندس گوگل او باید راهی برای پاسخگویی و شروع دوباره پیدا می‌کرد.

استیو جابز 4 سال پیش‌تر توانسته بود، صاحبان صنایع موسیقی را متقاعد کند که تنها با قیمت 99 سنت به ازای هر قطعه موسیقی، قطعات موسیقی در فروشگاه آنلاین آی‌تونز قرار بگیرند و حالا او بعد چانه‌زنی با شرکت‌های خدمات ارتباط تلقنی، توانسته بود یک گوشی انقلابی وارد بازار کند.

کاری که جابز در نهم ژانویه سال 2007 کرد، به مانند لگدی محکم در شکم گوگل بود.


دوران آشفتگی

اوضاع گوشی‌های موبایل در سال 2005، به سامان نبود، از جنبه نرم‌افزاری گوشی‌ها عملکرد مناسبی نداشتند و بدبختانه اینترنت وایرلس هم اصلا سریع نبود و بنابراین کاربران نمی‌توانستند، سریع وب‌گردی کنند. قدرت پردازشی گوشی‌ها کم بود و آنها جز برنامه‌های ابتدایی، چیزی اجرا نمی‌کردند.

در این میان بدترین چیز انحصار تعدادی کمی از شرکت‌های گوشی‌ساز در کنار شرکت‌های ارتباطی بود، همین شرکت‌ها بودند که نرم‌افزار می‌نوشتند و نتیجه کارشان افتضاح بود.

با اینکه در این بازه زمانی تراشه‌های گوشی‌های موبایل و نیز پهنای باند در حال ارتقا و بهتر شدن بودند، نشانه‌ای از تغییر اوضاع به چشم نمی‌خورد.

یکی از کارکنان گوگل زمانی را به خاطر می‌آورد که آنها مجبور شده بودند با شرکت Vodafone که یک شرکت بزرگ ارتباطی در اروپا است مذاکره کنند تا این شرکت از موتور جستجوی گوگل به صورت پیش‌فرض در گوشی‌هایش استفاده کند. اما Vodafone زیر بار نرفته بود و تنها حاضر شده بود، تعداد معدودی از نتایج جستجوی گوگل را در زیر نتایج جستجوی دیگر جای بدهد.

این شرکت مرورگر اینترنتی خوبی نداشت و وقتی کاربری چیزی جستجو می‌کرد، بعضی موارد به صورت نامربوط صدای زنگ گوشی‌های پیشنهادی و پولی Vodafone در میان نتایج جستجو ظاهر می‌شد! چنین کارهایی منحصر به Vodafone  نبود و میان همه شرکت‌های ارتباطی مرسوم بود.

در آن زمان اوضاع برای توسعه‌دهندگان نرم‌افزار خوب نبود، آنها دچار زیان مالی می‌شدند، هیچ استانداردی وجود نداشت. هر گوشی‌ای برای خودش نرم‌افزاری داشت و یک سری اپلیکیشن‌های خاص پیش‌فرض. در چنین شرایطی اپلیکیشنی که برای یک گوشی سامسونگ نوشته می‌شد، نمی‌توانست روی یک گوشی موتورولا یا نوکیا اجرا شود.

حتی پلتفرم‌های نرم‌افزاری یک شرکت مثلا سیمبین نوکیا هم وضعیت خوبی نداشتند، نسخه‌های متفاوتی از سیمبین در گوشی‌های مختلف استفاده می‌شد و نرم‌افزاری که در یک نسخه سیمبین اجرا می‌شد، در نسخه دیگر نمی توانست اجرا شود.

کار پرسود را در این زمان توسعه‌دهندگان نداشتند، بلکه آنهایی بیشترین سود را می‌بردند که درستی اجرای اپلیکیشن‌ها را در گوشی‌های بازار چک می‌کردند.

لری پیچ از یادآوری و تعریف آن دوران آشفته حجلت نمی‌کشد، او در یکی از همایش‌های سهامداران گوگل گفت که در آن زمان، گوگل مجبور بود اپلیکیشن‌هایش را با بیش از 100 گوشی بازار سازگار کند و برای هر گوشی باید از درستی اجرای اپلیکیشن، مطمئن می‌شد!


فریادرسی می‌آید! اما چه کسی؟

به خاطر همین جو نابه‌سامان، حدس زدن اینکه کسی به پا خواهد خواست و یک سیستم تجاری موفق موبایلی با نوشتن یک سیستم عامل خوب را پایه خواهد نهاد، دشوار نبود.

گوگل مدتی تصور می‌کرد که این مایکروسافت باشد که در قامت منجی صنایع موبایل ظاهر بشود. مایکروسافت قدرتمند و ثروتمند در آن زمان Windows CE را داشت، اگر مصرف‌کنندگان به صورت انبوه به این پلتفرم روی می‌آوردند، کار گوگل زار بود.

compal_white

در آن زمان مایکروسافت زخم‌خورده بود و در جنگ موتورهای جستجو داشت قافیه را می‌باخت. گیتس و بالمر می‌دانستند که دارند چه چیزی را می‌بازند، گیتس حتی خشمگین از مسئله، نحوه لباس پوشیدن لری پیج و سرگئی برین را به استهزاء می‌گرفت و توجه کاربران به موتور جستجوی گوگل را یک هوس زودگذر می‌دانست. اما بعدها او وادار شد که اعتراف کند، در طول سال‌های رقابت مایکروسافت با دیگر شرکت‌ها، گوگل شرکتی بوده که بیشترین شباهت را به خود مایکروسافت داشته است.

گوگلی‌ها می‌ترسیدند که اگر مایکروسافت بتواند پیشدستی کند و پلتفرم موبایلی خود را جا بیندازد، قطعا در آن پلتفرم، جایی برای موتور جستجوی گوگل نخواهد بود.

قوانین ضدانحصاری آمریکا، در دهه 1990، جلوی انحصارطلبی مایکروسافت را در سیستم عامل ویندوز برای پی‌سی‌ها گرفته بودند و این شرکت مجبور بود که کاربران برای انتخاب موتور جستجوی اینترنتی، حق انتخاب بدهد تا آنها از میان گوگل، یاهو و مایکروسافت یکی را انتخاب بکنند، اما در دنیای گوشی‌های هوشمند، قوانین اینچنینی وجود نداشتند و گوگل می‌ترسید مایکروسافت همان طور که نت‌اسکیپ را به قتل رساند، این بار بتواند بلای مشابهی را سر گوگل بیاورد.

کاهش استفاده از موتور جستجوی گوگل به معنی بر هم خوردن مدل اقتصادی گوگل بود که مبتنی بر نمایش آگهی‌های متنی در کنار نتایج جستجو بود.


 در روزی که جابز از آی‌فون رونمایی کرد، رئیس بخش اندروید گوگل –اندی روبین– ششصد مایل دورتر در لاس وگاس به سر می‌برد، هدف او از این سفر ملاقات با یکی از رؤسای شرکت‌های گوشی‌ساز و خدمات ارتباطی در نمایشگاه CES بود.

12-20-2013 4-16-16 AM

اندی روبین وقتی مطلع شد که که جابز در حال رونمایی از گوشی است، آنقدر متحیر شد که در خودروی در حال حرکت، به صورت اینترنتی، همایش را تماشا کرد.

12-20-2013 4-23-16 AM

همه رشته‌های او در حل پنبه شدن بود، سیستم عامل پیشرفته‌ای که گوگل تهیه کرده بود، در حال تهدید شدن بود. سیستم عاملی که او تصور می‌کرد از آنچه جابز نمایش داده است، پیشرفته‌تر است، چرا که توانایی اجرا در سخت‌افزارهای متفاوت را داشت و می‌توانست چند اپلیکیشن را در آن واحد اجرا کند (مالتی‌تسک) و با همان گوشی می‌شد، اپلیکیشن‌ها را دانلود کرد. سیستم عامل آی‌فون این خصوصیات را در آن زمان نداشت.

از سوی دیگر گوشی اولیه یا پروتوتایپ گوگل، زشت بود، این گوشی شبیه یک گوشی بلک‌بری بود و یک کیبورد فیزیکی و یک صفحه نمایش کوچک داشت که لمسی هم نبود. در آن زمان تصور روبین این بود که مردم به نرم‌افزار بیشتر اهمیت می‌دهند و فکر می‌کرد یک گوشی انقلابی سرنوشتی شبیه گوشی N-Gage را پیدا خواهد کرد.

ولی آی‌فون این طور نبود، این گوشی شیوه‌ جدیدی از تعامل با کاربر را معرفی کرده بود: یک صفحه لمسی کارا. مهندسان اندروید روی چنین چیزی کار نکرده بودند.

بدون نیاز به یک صفحه نمایش فیزیکی، فضای زیادی برای بزرگ‌تر کردن صفحه نمایش باقی می‌ماند، صفحه نمایش آی‌فون در آن زمان دو برابر صفحه‌های نمایش گوشی‌های بازار بود.

تصورات اشتباه روبین و دیگران، منحصر به اینها نبودند، مثلا آنها خیال می‌کردند که کاربران روی خوشی به کیبورد مجازی آی‌فون نشان ندهند. بر پایه همین تصور اشتباه بود که نخستین گوشی اندرویدی یعنی گوشی G1 که HTC آن را تولید کرده بود و اکتبر 2008 وارد بازار شد، یک کیبورد فیزیکی تاشو داشت.

12-20-2013 4-14-30 AM

ولی چیزی که بیشتر از همه روبین و تیم اندروید را آزار می‌داد این بود که آنها جابز را دست‌کم گرفته بودند. این طور نبود که آنها ندانند که اپل قصد معرفی یک گوشی را دارد، در واقع هر کسی این را می‌دانست، چیزی که برای آنها نامعلوم بود، کیفیت بالای گوشی بود.


اما تیم اندروید در ظرف چند هفته به خود آمد و اهداف جدید را تعریف کرد. هدف آنها ساختن گوشی‌ای شد با صفحه نمایش لمسی با نام رمز Dream.

قرار شد که در پاییز سال 2008، از این گوشی رونمایی شود. مهندسان سعی کردند نقاط ضعف آی‌فون را کشف کنند، تا با گنجاندن همان چیزهایی که آی‌فون ندارد در سیستم عامل اندروید، باعث تمایز آن شوند.

ios5-vs-android

اریک تسنگ که بعدها مدیر اجرایی قسمت اندروید گوگل شد، واکنش عصبی اعضای گروه، به دنبال معلق شدن رونمایی عمومی اندروید به خاطر عرضه آی‌فون را به یاد می‌آورد. با این همه او ناامید نشد و هرگز به این فکر نیفتاد که ممکن است مجبور شوند حاصل همه زحمات خود را به دور اندازند.

12-20-2013 4-29-14 AM

16 دیدگاه

  1. مطلب خوبی بود. یادمه توی یکی دیگه از مطالبتون هم به بخشی از این داستان اشاره شده بود.
    به نظر من بزرگترین فرصت سوزی رو مایکروسافت کرد. واقعا اون روزها نمی فهمیدم چرا. من خودم یک گوشی آی-میت داشتم با ویندوز 2003. کلی نرم افزار روش نصب بود،‌ صفحه نمایش بزرگ،‌لمس مناسب،‌ حتی کلی صفحه کلید براش نوشته شده بود و …ولی ناگهان آیفون معرفی شد بدون اینکه حتی قابلیت نصب برنامه روش وجود داشته باشه. خیلی مسخره به نظر می رسید.
    یادمه اون روزها برادرم که یک HTC Advantage با ویندوز 2005 داشت می پرسید این آیفون چی داره؟ فلان برنامه روش نصب میشه و اینا ؟ که جواب همش منفی بود. حتی بک گروندش رو نمی شد به راحتی عوض کرد ..!!
    اما توجیه جالب من اون موقع این بود : می گفتم این سیستم عامل هایی که تو فیلم های علمی تخیلی نشون می دن … این عین همونهاست.. :)
    به نظرم واقعا این تنها اپل بود که درک صحیحی از موبایل هوشمند در اون بازه داشت و مزدش رو هم گرفت .

    1. گاهی آدم خودش نمی‌دونه که چی داره و بینش لازم را نداره وگرنه همان زمانی که آی‌فون معرفی شده، نوکیا هم با یک واکنش سریع می‌تونست آی‌فون را بگیره.
      ولی به دست آوردن همین بینش کار ساده‌ای نیست.

      1. جناب مجیدی موافق نیستم.تکنولوژی هایی در آیفون وجود داشت چه سخت چه نرم افزاری که در اون زمان واقعا شرکت های دیگه توان زدن محصولاتی مشابه رو نداشتن.حتی نوکیا.

  2. عجب رقابت جالبی بود ، واقعا عرصه برای پیشرفت همه شرکتها توی اون زمان وسیع بود فقط کافی بود که نیاز کاربر هارو خوب درک کنن تا وقتی به امروز میرسن بتونن پرچم دار باشن.
    مقاله قشنگی بود ، ممنون.

  3. خیلی جالب بود ! واقعا بی رحمی زیادی بوده در حق مهندسان گوگل … ولی به هر حال بهتره اسم این رو بی رحمی نذاریم و بذاریم انتخاب طبیعی در دنیای دیجیتال ! هر شرکتی هوشمند تر عمل کنه و ابزار هاش بهتر با مردم تعامل داشته باشن ، موفق تره … ممنون بابت مطلب .

  4. بزرگی سونامی معرفی iphone 3gs اون سال اینقدر عظیم بود که این شوک و عقب نشینی گوگل طبیعی بود… بزرگی این سونامی و اهمیت حرکت انقلابی استیو جابز رو هرچی میگذره بیشتر درکش می کنیم… بابا اینهمه سال و اینهمه زمان از اون ماجرا می گذره و اینهمه مثل یه اقیانوس انواع و اقسام گوشی و تکنولوژی های برتر و پبشرفته تر اومده و حتی چهار پنج نسل یکی از یکی پیشرفته تر از خود آیفون هم اومدن و رفتن، ولی اون گوشی iphone 3gs هنوز که هنوزه تو دست مردمه و تازه مثلا تو ایران هم باهاش هنوز هم پز میدن و یه جور رو میز میزارنش که ملت ببینن این آیفون داره… من فکر کنم اون شب معرفیش خود جابز مرحوم هم متوجه نبود که داره بقول انگلیسی ها چه مایل استون و چه سنگ و نقطه برجسته ای رو توی جاده تاریخ پیشرفت بشریت در زمینه تکنولوژی موبایل میزاره و چه غوغایی داره میکنه…

    1. با کمال احترام : اون سال آیفون نسل اول (1st generation) معرفی شد . سال بعد 3g و سال بعدش 3gs یعنی 2009
      ولی با نظرتون در مورد 3gs کاملا موافقم .

  5. واقعا همین چیزهاست که از اپل برترین برند تکنولوژی و یک شرکت همیشه نوآور را میسازد.

  6. ظاهر اندروید شاید فریبنده باشه ولی خیلی مسائل مهندسی لاینحل مونده در دل این سیستم.

    – کمپایل چند لایه که باعث اتلاف شدید منابع سیستم میشه و میبینیم که حتی در گوشی بسیار سریعی همچون گلکسی اس 4 هنوز با تاخیراتی در سیستم مواجهیم.

    – نوشتن اپ برای اندروید یک کابوس برای توسعه دهنده هاست. بحث چند پارگی سیستم به کنار، اندروید هنوز یک کمپایلر روان و خوش دست ندارد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]