معرفی کتاب « دکتر جکیل و آقای هاید »، نوشته رابرت لویی استیونسن

دربارهٔ نویسنده و کتاب

رابرت لویی استیونسن، رمان و مقاله‌نویس و شاعر اسکاتلندی، در سال ۱۸۵۰ میلادی، در ادینبورو به دنیا آمد و در سال ۱۸۹۴، چشم از جهان فرو بست. پدرش مهندس راه و ساختمان بود و دوست داشت که پسرش، حرفهٔ او را دنبال کند. به همین دلیل رابرت پس از پایان تحصیلات ابتدایی، به توصیهٔ پدر، در رشتهٔ مهندسی دانشگاه ادینبورو شروع به تحصیل کرد، اما بعدها سر به شورش برداشت و رشته‌اش را تغییر داد و حقوق خواند و مدتی هم وکیل مدافع شد.

وقتی شانزده سال داشت، نخستین مقاله‌اش را در مجلهٔ دانشگاه ادینبورو منتشر کرد. چندی بعد به بیماری سل مبتلا شد که تا آخر عمر از این بیماری رنج می‌برد. به همین دلیل هم بیش‌تر وقت‌ها برای این‌که سلامتی‌اش را باز یابد در سفر بود، و در طول عمرش به بلژیک، فرانسه، آمریکا و چند کشور دیگر سفر کرد. در سال ۱۸۸۰، دوباره به آمریکا رفت و با زنی مسن‌تر از خود به نام فنی آزبورن که از شوهرش طلاق گرفته بود، ازدواج کرد و در همین سال با همسرش به اسکاتلند برگشت. در این زمان با این‌که به شدت از بیماری سل رنج می‌برد، هم‌چنان به نوشتن مقاله، داستان‌های کوتاه، سفرنامه، شرح حال و رمان، و انتشار آن‌ها ادامه داد.

وی با انتشار رمان جزیرهٔ گنج در سال ۱۸۸۳، آوازه و شهرتش همه‌جا پیچید. سه سال بعد هم رمان دکتر جکیل و آقای هاید و چند رمان دیگر را منتشر کرد و نام خود را به عنوان رمان‌نویسی برجسته به ثبت رساند.

در سال ۱۸۸۸، برای به دست آوردن سلامت جسمی‌اش، به اقیانوس آرام سفر کرد و با همسر، ناپسری و نادختری‌اش در جزیرهٔ سموآ زندگی تازه‌ای را شروع کرد. با این‌که حالش در این جزیره تا حدودی بهتر شده بود، اما هنوز آخرین رمان خود (و یا به نظر خودش شاهکارش) آب‌بند هرمیتسن را به پایان نرسانده بود که سکتهٔ مغزی کرد و بدرود حیات گفت.

رمان کوتاه دکتر جکیل و آقای هاید که در سال ۱۸۸۶ منتشر شد، یکی از مشهورترین رمان‌های استیونسن است. این رمان که نوعی آسیب‌شناسی روانی یک شخصیت دوپاره است، بلافاصله بعد از انتشار با استقبال زیاد خوانندگان و منتقدان رو به رو شد (در عرض سه چهار سال، بیش از ۲۵۰۰۰۰ نسخه از این کتاب به فروش رفت که در آن زمان تیراژ بسیار بالایی محسوب می‌شد.) و به زبان‌های مختلف در سراسر دنیا ترجمه شد. یک سال بعد از انتشار آن‌هم نمایشنامه‌ای که از آن اقتباس شده بود، در لندن و آمریکا روی صحنه رفت و بعدها فیلم‌ها و سریال‌های زیادی از روی آن ساختند. این اثر به نوشتهٔ خود استیونسن، در یکی از کابوس‌هایش دربارهٔ خیر و شر به ذهنش رسید. سپس آن را نوشت و چون خوشش نیامد، دست‌نوشته‌هایش را سوزاند اما بار دیگر آن را سه روزه نوشت و منتشر کرد.

 

م. س.


معرفی نویسنده

رابرت لوییس استیونسون، نویسنده و شاعر اسکاتلندی قرن نوزدهم، یکی از برجسته‌ترین و پرآوازه‌ترین نویسندگان ادبیات انگلیسی به شمار می‌آید. او در سال ۱۸۵۰ در ادینبورگ به دنیا آمد و از همان جوانی به نوشتن علاقه‌مند شد، هرچند که در دوران زندگی‌اش با بیماری‌های مزمن دست‌وپنجه نرم می‌کرد. استیونسون به خاطر سبک خاص و جذاب خود، توانست به سرعت در دنیای ادبیات به شهرت برسد و آثارش به عنوان نمونه‌هایی از داستان‌های ماجراجویانه و دلهره‌آور شناخته شوند. آثار او غالباً به موضوعاتی مانند تقابل خیر و شر، دوگانگی شخصیت انسان و کاوش در طبیعت انسانی پرداخته و به عنوان آثاری پرمفهوم و فلسفی نیز شناخته می‌شوند.

استیونسون در طول زندگی کوتاه خود آثار ماندگاری از جمله جزیره گنج و دکتر جکیل و آقای هاید خلق کرد که هر یک به نوعی بازتاب‌دهنده دیدگاه‌های فلسفی و روان‌شناختی او درباره ماهیت انسان و دنیای پیرامون هستند. دکتر جکیل و آقای هاید که در سال ۱۸۸۶ منتشر شد، داستانی دلهره‌آور و تأمل‌برانگیز است که به بررسی دوگانگی شخصیت انسان و مبارزه او با غرایز و اخلاقیات می‌پردازد. استیونسون با استفاده از زبانی ساده و روان، توانست داستانی هیجان‌انگیز و در عین حال پرمفهوم را خلق کند که همچنان خوانندگان را به تفکر در مورد جنبه‌های تاریک و روشن انسان وامی‌دارد.

داستان کتاب

دکتر جکیل و آقای هاید داستان زندگی دکتر هنری جکیل، پزشکی برجسته و مورد احترام است که به شدت به بررسی اسرار طبیعت انسانی و دوگانگی شخصیت علاقه‌مند است. او که معتقد است انسان دارای دو بُعد خیر و شر است، در تلاش است تا با آزمایش‌ها و ترکیبات شیمیایی، این دوگانگی را از هم جدا کند. دکتر جکیل در نهایت به یک ترکیب شیمیایی دست می‌یابد که به او اجازه می‌دهد بُعد تاریک شخصیت خود را آزاد کند. او با مصرف این ترکیب، به شخصیتی به نام ادوارد هاید تبدیل می‌شود؛ فردی با ویژگی‌های کاملاً مخالف جکیل که تنها به لذت‌جویی و خشونت تمایل دارد.

در ابتدا، دکتر جکیل از این تجربه هیجان‌زده است و از اینکه می‌تواند بدون هیچ محدودیتی به تمایلات تاریک خود پاسخ دهد، لذت می‌برد. اما به زودی متوجه می‌شود که ادوارد هاید به تدریج بر او غلبه می‌کند و به جای اینکه جکیل بتواند او را کنترل کند، این هاید است که قدرت را به دست می‌گیرد. جکیل از این وضعیت وحشت‌زده است و تلاش می‌کند تا استفاده از ترکیب شیمیایی را متوقف کند، اما متوجه می‌شود که این تغییر دیگر از کنترل او خارج شده است و هرچه بیشتر تلاش می‌کند، هاید قدرتمندتر می‌شود.

ادامه این داستان با توصیف جنایت‌های هولناکی که ادوارد هاید مرتکب می‌شود، پیش می‌رود. هاید که شخصیتی بی‌رحم و خبیث دارد، از هیچ جنایتی رویگردان نیست و به تدریج در شهر لندن وحشتی به پا می‌کند. دکتر جکیل از این وضعیت رنج می‌برد و با ترس و پشیمانی به زندگی دوگانه خود ادامه می‌دهد. او احساس می‌کند که در حال از دست دادن هویت و انسانیت خود است و هاید به طور کامل بر او غلبه کرده است. در همین حال، دوستان و همکاران دکتر جکیل، از جمله آقای اوترسون که وکیل و دوست نزدیک جکیل است، به دنبال کشف رازهای پنهانی او هستند.

در نهایت، دکتر جکیل که نمی‌تواند بر هاید غلبه کند و از جنایت‌های او جلوگیری کند، تصمیم می‌گیرد که به زندگی خود پایان دهد تا هاید نیز نابود شود. او یک نامه به دوستش اوترسون می‌نویسد و در آن به تمام جزئیات داستان و کشمکش‌های درونی‌اش اعتراف می‌کند. او در این نامه توضیح می‌دهد که چگونه از انسانیت خود فاصله گرفته و به موجودی خبیث و بی‌رحم تبدیل شده است و در نهایت، به این نتیجه می‌رسد که پایان دادن به زندگی‌اش تنها راه نجات از دست هاید است.

در پایان داستان، اوترسون به حقیقت تلخ و دلهره‌آور زندگی دوگانه دکتر جکیل و تبدیل او به ادوارد هاید پی می‌برد. او که از این داستان وحشتناک به شدت تأثیر گرفته، با ترس و اندوه به سرنوشت دوستش می‌اندیشد. دکتر جکیل و آقای هاید داستانی است از جدال میان خیر و شر در درون انسان که نشان می‌دهد چگونه تمایلات تاریک می‌توانند انسان را به سوی نابودی سوق دهند و از ماهیت پیچیده و دوگانه انسان پرده برمی‌دارد.

نکات و ویژگی‌ها و نقد کتاب

دکتر جکیل و آقای هاید یکی از شاهکارهای ادبیات دلهره‌آور و روان‌شناختی است که به بررسی مفاهیم پیچیده‌ای مانند دوگانگی شخصیت، تقابل خیر و شر و خودشناسی پرداخته است. یکی از ویژگی‌های برجسته این کتاب، توانایی استیونسون در خلق فضایی تاریک و مرموز است که خواننده را به دنیای پرابهام و دلهره‌آور شخصیت‌ها می‌برد. نویسنده با استفاده از توصیف‌های دقیق و فضاسازی‌های قوی، خواننده را به دنیایی می‌برد که در آن نیکی و بدی در جدال هستند و نشان می‌دهد که چگونه این دو نیرو درون هر فرد وجود دارند.

یکی از نقدهایی که به این کتاب وارد شده، به ساختار ساده و روایت سرراست آن است. برخی از منتقدان معتقدند که استیونسون می‌توانست به پیچیدگی‌های روانی دکتر جکیل و هاید بیشتر بپردازد و این تضاد درونی را به‌صورت عمیق‌تری ترسیم کند. با این حال، سادگی روایت و نثر روان کتاب، آن را به اثری قابل دسترس برای عموم خوانندگان تبدیل کرده است و همین ویژگی باعث شده که دکتر جکیل و آقای هاید به یکی از آثار ماندگار ادبیات جهان تبدیل شود.

این کتاب با پرداختن به مفهوم دوگانگی شخصیت و ماهیت تاریک انسان، به عنوان یکی از آثار پیشرو در ژانر روان‌شناختی و فلسفی شناخته می‌شود. استیونسون با خلق شخصیت‌های دکتر جکیل و ادوارد هاید، توانسته است به شکلی نمادین به بیان مبارزه درونی انسان بپردازد و به خواننده یادآوری کند که همه انسان‌ها دارای جنبه‌هایی تاریک و ناشناخته هستند. این مفهوم همچنان برای خوانندگان مدرن جذابیت دارد و باعث شده که کتاب به اثری جاودانه تبدیل شود.

در نهایت، دکتر جکیل و آقای هاید اثری است که با داستانی دلهره‌آور و مفاهیم عمیق انسانی، خوانندگان را به تفکر درباره طبیعت انسان و مرزهای خیر و شر دعوت می‌کند. این کتاب به عنوان اثری فلسفی و در عین حال سرگرم‌کننده، به خواننده کمک می‌کند تا به درک عمیق‌تری از ماهیت پیچیده انسان و چالش‌های اخلاقی در زندگی دست یابد و همچنان یکی از آثار کلاسیک و محبوب ادبیات جهان باقی مانده است.

 


کتاب دکتر جکیل و آقای هاید نوشته رابرت لویی استیونسن

 

کتاب دکتر جکیل و آقای هاید
نویسنده : رابرت لویی استیونسن
مترجم : محسن سلیمانی
ناشر: نشر افق
تعداد صفحات: ۲۰۴ صفحه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]