خواب چیست؟ چگونه خواب میبینیم؟
نوشته ماری گریبین
ترجمه اشرف اعزازی
بیشتر مردم یک سوم زندگی خود را در خواب میگدرانند. ولی چرا؟ آیا به این دلیل که بدن بتواند خود را بازسازی و ترمیم کند؟ آیا خواب بخشی از فرایندی است که طی آن مغز اطلاعاتی را که در روز جمع کرده است تلفیق میکند؟ یا هدف از تکوین این مکانیسم دور نگه داشتن ما از آسیبهایی است که ممکن است در اوقاتی به غیر از ساعات اختصاص یافته به تامین غذا و تولیدمثل روی دهد؟ کسی علت اصلی را نمیداند، گو اینکه هر کدما از این فرضیهها طرفدارانی دارد.
دانشمندان راجع به مقدار خوابی که بشر نیازمند است نیز نظری قطعی ندارند. بیشتر مردم در حدود هشت ساعت در شبانهروز میخوابند. اما بعضی نیز به مقداری بسیار کمتر از این قانع هستند. یکی از آنها مارگارت تاچر است که کمی بیش از چهار ساعت خواب شبانه برایش کافی است.
پاسخ به این پرسش که خواب چیست سادهتر از یافتن پاسخ برای این سوال است که چرا میخوابیم. در طی خواب فشار خون کم میشود، شمار ضربان قلب کاهش مییابد، تنفس کند میشود، دمای بدن کم میشود، رگهای خونی پوست فراختر میشوند، دستگاه گوارش گاه فعالیت بیشتری پیدا میکند، بیشتر ماهیچهها شل میشوند و به طور کلی سوخت و ساز بدن تا حدود 20 درصد کاهش مییابد.
اندامی که واضحترین تمایز را در حالت خواب و بیداری نشان میدهد مغز است. مغز، با به خواب رفتن انسان، به گونهای فزاینده غیرفعال میشود و نسبت به جهان خارج واکنش هر چه کمتری نشان میدهد. از اینرو، دانشمندانی که فرایند خواب را بررسی میکنند پژوهشهای خود را بر مغز متمرکز کردهاند.
حتی در قرن نوزدهم نیز مردم از اهمیت تغییرات مغز به هنگام خواب مطلع بودند و نظریههایی در این باب طرح کردند حاکی از آنکه بروز خستگی یا به علت «سفت شدن» خون در مغز در طی روز است، یا به دلیل تهی شدن مغز از خون و «کمخونی مغز» را هم فقط خواب میتواند درمان کند.
در ابتدای قرن بیستم پژوهشگران معتقد بودند که موجب خواب مواد شیمیایی طبیعی (مواد خواب) است که در مغز انباشته میشوند. در دهه 1930 دانشمندان تغییراتی را که در بازده الکتریکی مغز رخ میدهد اندازهگیری کردند. نتیجه کار نشان داد که با وجود آنکه مغز در خواب و بیداری فعالیت متفاوتی دارد، اما در طی خواب بیکار نمیماند و به کار خود ادامه میدهد.
در 1928 فیزیولوژیدانها برای نخستین بار فعالیت الکتریکی مغز را اندازهگیری کردند. مغز حاوی میلیونها یاخته است که نورون نام دارند. نورونها به وسیله «پیامها» یا علایم شیمیایی فیزیولوژی بدن در حال خواب. بدن در طول شب به خوابی پنج مرحلهای فرو میرود که در دامنهای از خواب عمیق (مرحله 4) تا سبک (مرحله 1 و REM) نوسان دارد. و الکتریکی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. نورون با دریافت پیام شیمیایی از نورون همسایه ذراتی باردار (یون) تولید میکند که از تار عصبی به نام آکسون میگذرد و به یاخته دیگر میرسد. موج الکتریسیته به نوبه خود موجب آزاد شدن مواد شیمیایی میشود و این خود موج الکتریکی دیگری ایجاد میکند و الی آخر.
فیزیولوژیدانها با وصل کردن الکترود به پوست سر داوطلبان توانستند امواج مغزی را ثبت کنند. با گذشت دورهای 30 ساله الگوی تغییر فعالیت الکتریکی هنگام خواب به تدریج آشکار شد. اما زمان بیشتری طول کشید تا دانشمندان تغییرات شیمیایی مغز را درک کنند. دانش آنها در این زمینه هنوز هم کامل نیست.
امواج مغز
اندازهگیری خواب
پژوهشگران دریافتند که خواب پنج مرحله متفاوت دارد که چهار مرحله آن پیاپی عمیقتر میشود و به خواب با حرکت آرام چشم (یا خواب NREM) (non-rapid eye movement) معروف است، و مرحله پنجمی که خواب با حرکت سریع چشم (یا REM) (rapid eye movement) نامیده میشود.
طی NREM امواج مغزی آرام و منظم میشوند و فرد خوابیده آرام است و به کندی و منظم تنفس میکند. خرخر به هنگام خواب NREM روی میدهد. چهار بخش NREM را مراحل 1، 2، 3 و 4 مینامند. عمیقترین بخش خواب مرحله 4 است که در طی آن فعالیت الکتریکی مغز به کمترین حد میرسد.
خواب REM بسیار سبکتر است. حالتی که آن را متمایز میکند این است که چشمها در زیر پلکهای بسته به سرعت و به طور متناوب حرکت میکنند. در مرحله REM خرخر متوقف و تنفس نامنظم میشود، و جریان خون و دمای مغز افزایش مییابد. ضمناً بدن حرکت بیتشری پیدا میکند. فعالیت الکتریکی مغز مشابه مرحله اول خواب میشود. فرد خوابیده این پنج مرحله را طی دورههای تناوبی میگذراند. هر دوره 90 دقیقه به طول میانجامد. بزرگسالان سالم پس از به خواب رفتن به مرحله اول و متعاقب آن به مراحل 2، 3 و 4 خواب میرسند و بعد این سلسله مراتب به صورت برعکعس اتفاق میافتد. پس از دومین دوره مرحله اول خواب این چرخه با 5 تا 15 دقیقه خواب REM (سبک) کامل میشود. این مراتب 4 یا 5 بار تکرار میشود و هر بار قسمت خواب REM افزایش پیدا میکند، حال آنکه قسمت خواب NREM (به ویژه در مراحل 3 و 4) کوتاه میشود. شخصی که تقریباً 8 ساعت میخوابد در حدود 2 ساعت را در REM و بقیه را در NREM میگذراند.
این الگو، به ویژه چرخه 90 دقیقهای آن در افراد مختلف بسیار مشابه است. پژوهشگران میتوانند با ملاحظه تغییراتی که در این الگو پیش میآید مشکلات خواب و نیز اهمیت خواب در رشد مغز را مطالعه کنند.
برای مثال، افرادی که به حمله خواب (نارکولپسی) دچار میشوند از هجوم ناخواسته و بیمهار خواب در عذاباند. خواب بدون توجه به این که کجا هستند و چه میکنند بر آنها چیره میشود. پژوهشگران فعالیتهای مغز افراد مبالا به نارکولپسی را در حالت خواب ثبت کردهاند. و دیدهاند که افراد مبتلا، خواب شبانه خود را با خواب عمیق (NREM) آغاز نمیکنند، بلکه مستقثیماً به خواب سبک (REM) فرو میروند.
در جوانان بخش خواب REM نسبت به بزرگسالان بیشتر است. نوزاد در حدود 16 ساعت در روز میخوابد که تقریباً نیمی از آن را در خواب REM میگذراند. در نوزادان نارس نسبت خواب REM باز هم بیشتر است، یعنی در حدود 75 درصد. بچه گربه، توله سگ، و نوزاد موش و موش صحرایی فقط به خواب REM فرو می-روند، اما نوزاد خوکچه هندی REM بسیار کوتاهی دارد.
بعضی از پژوهشگران عقیده دارند که خواب REM برای کامل شدن مغز بشر چه قبل و چه بعد از تولد اهمیت اساسی دارد. و این امر علت نیاز فراوان نوزادان به خواب را توجیه میکند. زمان کوتاهی که نوزاد خوکچه هندی در خواب REM میگذراند این فرضیه را تایید میکند، زیرا خوکچه هندی نسبت به بچه گربه یا توله سگ، در بدو تولد «رسیده» است.
خواب، چقدر؟
ز گهواره تا گور
گروهی از فیزیولوژیدانهای امریکایی که درباره خواب مطالعه میکردند دریافتند که نوزادان در هر 24 ساعت 16 ساعت میخوابند. اما نیاز به خواب بسیار کمتر از این است. پژوهشگران درباره رشد ذهنی بسیاری از نوزادان از جمله نوزادانی که خیلی بیش از 8 ساعت بیدار میمانند، بررسی جامعی انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که اگر نوزادان بتوانند هر زمان و به هر مقدار که میخواهند بخوابند مقدار خواب در طی 24 ساعت اثری بر رشد بعدی آنها نخواهد داشت.
همان گروه دریافتند که دانشآموزان 16 ساله مایلاند بین 10 تا 11 ساعت در شب بخوابند. دانشجویان دانشگاه به طور متوسط 8 ساعت در شب میخوابند. بعضی از این دانشجویان قادر بودند الگوی خواب خود را با ضرورت آنچه باید روز بعد انجام دهند سازگار کنند.
نیاز به خواب با افزایش سن افراد رو به کاهش میرود، به طوری که برای 45 تا 60 سالهها به 7 ساعت در روز و برای مسنترها باز هم به کمتر از آن تقلیل پیدا میکند. به ویژه، مرحله 4 خواب پس از 50 سالگی تقریباً از بین میرود.
دانشمندان هرگز به کسی برخورد نکردهاند که بتواند بدون خواب به زندگی ادامه دهد. معدودی افراد با انگیزه جمع کردن پول بیشتر برای اعانه، یا دیدن نام خود در کتاب رکوردشکنها سعی کردهاند تا آنجا که میتوانند بیدار بمانند. صاحب رکورد جدید رابرت مک دونالد از کالیفرنیاست. او در 1988 در مسابقه مقاومت در برابر خواب، که هر که بیشتر بیدار میماند صاحب رکورد میشد، توانست 18 روز و 21 ساعت و 40 دقیقه خود را بیدار نگه دارد.
این رکوردشکنها به غیر از دشواری بیدار ماندن دستخوش عوارض جانبی چون توهمات عجیب و غریب، سوءظن، تحریکپذیری، تاری دید، اختلال گفتار و محو شدن خاطره و کاستی قدرت تمرکز نیز میشوند.
اما، بدون نظارت پزشکی غیرممکن است بتوان در مورد یکسره بیدار بودن واقعی افرادی که در مسابقه «بیداری مداوم» شرکت میکنند اظهارنظر کرد. بسیاری از مردم نمیدانند که آدم میتواند با چشمهای باز نیز چرت بزند و حتی بسیاری متوجه نمیشوند که خود چنین کاری میکنند.
در آزمایشگاه پژوهشگران داوطلبان را در دورههای سه یا چهار روزه از خوابیدن بازداشتند. به غیر از خوابآلودگی مفرطی که به داوطلبان دست داد مشکل اصلی عدم تمرکز بود. داوطلبانی که در آزمایشهای کوتاهمدت و جالب توجه موفقیت کامل به دست میآورند، هنگامی که آزمایش طولانی و مکرر میشد اشتباهات فراوانی میکردند.
افرادی که مبتلا به «بیخوابی» هستند مشکل به خواب میروند و نمیتوانند تمام شب را یک-سره بخوابند. عمل بیخوابی به اندازه کافی سخت است و هنگامی سخت-تر میشود که زمان بیداری به کندپی بگذرد و شخص بیخواب زمان بیداری را خیلی درازتر از زمان واقعی آن احساس کند. دانشمندان دانشگاه استانفورد الگوی خواب افرادی را که از بیخوابی بسیار شدید شکایت داشتند ثبت کردند. نیمی از این افراد فقط 35 دقیقه بیداری کشیده بودند.
شیمی بدن
مواد خواب
شاید گاه اختلالهای خواب با تولید یا عدم تولید مواد خواب در بدن ارتباط داشته باشد. پژوهش اخیر نشان میدهد که مواد شیمیایی موسوم به مواد خواب، بیشتر تنظیم و تعدیلکننده خواب هستند تا موجد آن.
در ابتدای دهه 1980 دانشمندان دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد مادهای را از ادرار انسان جدا کردند که آن را عامل S نامیدند. از 3000 لیتر ادرار فقط 7 میلیونم یک گرم عامل S به دست آمد، اما این مقدار برای ت امین 500 خوراک (دوز) خواب کافی بود. با دادن فقط یک خوراک از این عامل به خرگشو، جانور به مدت 6 ساعت به مرحله عمیق خواب NREM فرو میرود. این مدت خیلی بیشتر از مدت زمانی است که خرگوش به طور طبیعی در این مرحله میگذراند.
عامل S را امروزه مورامیل پپتید میخوانند، یعنی بقایای باکتریهایی که هضم و به توسط دستگاه ایمنی بدن از بین رفتهاند. به نظر میرسد که مغز این ماده را با زیست شیمی خود میآمیزد. دانشمندان ماده شیمیایی مشابهی ساختهاند که مورامیل دی پپتید (MDP) نام دارد و دریافتند که این ماده خواب NREM را در موش، گربه، میمون و خرگوش افزایش میدهد. تاکنون کسی داوطلب استفاده از این ماده نشده است.
ماده دیگری که در مغز پستانداران کشف شده پپتید خوابآور دلتا، DSIP (delta sleep inducing pepide) است. این ماده در خون خرگوشهای خواب یافت میشود و اگر به جانوران دیگر داده شود خواب NREM را در آنها ترغیب میکند و همزمان مقدار خواب REM را افزایش میدهد. دانشمندان ماده ساختگی DSIP را بر انسان نیز آزمایش کردهاند، اما اثر آن در انسان بسیار کمتر از جانوران است. علت این امر احتمالاً آن است که نوع ساختگی این ماده دقیقاً همانند نوع طبیعی آن نیست.
بدن ما در مدتی که خواب است مواد شیمیایی دیگری نیز تولید میکند. در سه ساعت اول خواب ترشح هورمون رشد چه در کودک و چه در بزرگسال اوج میگیرد. هنوز معلوم نیست چرا چنین میشود، ولی آنچه مسلم است به این معنا نیست که انسان به هنگام خواب رشد میکند. هورمون رشد انسان چندین نقش در بدن ایفا میکند که از جمله تسریع تولید پروتئین است. اما برای آنکه یاختهها رشد یابند (که به تولید پروتئین بستگی دارد) باید انسولین نیز به مقدار کافی وجود داشته باشد. حال آنکه در ساعتهای اول خواب انسولین چندانی ترشح نمیشود.
بازی ذهن
چرا خواب میبینیم؟
اگر فرد در حین خواب REM بیدار شود اغلب خوابی دیده است که به خوبی آن را به یاد دارد. پژوهش نشان داده است که همه خواب میبینند، حتی ا گر آن را به یاد نیاورند اما رویا چیست؟
خواب دیدن به فعالیت الکتریکی مغز مربوط است، فعالیت ذهنی آگاهانه نیز همینطور. اما آیا این فقط ماشین خودکار فکر است که بدون نظارت صاحب خود به کار ادامه میدهد، یا فرایند خودکاری است که بر اثر برقراری ارتباط زیستشیمیایی عصبی در مغز حاصل میشود، و یا آنکه حاصل فعالیت مغز به هنگام بررسی، دستهبندی و بایگانی سیل اطلاعاتی است که روز قبل وارد شدهاند و اینک برای استفاده آتی مرتب و ضبط میشوند؟ کسیب نمیداند، اما میدانیم که رویا نه به تنهایی فرایندی برای ضبط اطلاعات است و نه پیامی تصادفی که از نورونی به نورون دیگر مخابره شود.
رویا مممکن است تحت تاثیر چیزهایی باشد که براری فرد به خواب رفته اتفاق میافتد. برای مثال، پژوهشگران کممی آب سرد بر پشت داوطلبی که به خواب REM رفته بود پاشیدند و کمی پس از آن بیدارش کردند. او خواب خود را اینگونه شرح داد: «در نمایشی بازی میکردم و پشت سر بانوی اول نمایش راه میرفتم که ناگهان بانو از حال رفت و آب به او پاشیده شد. به طرف او دویدم و آب بر سر و پشت من هم پاشیده شد. سقف چکه میکرد.»
مشکلات زندگی و اندیشههای بیداری نیز چون محرکهای فیزیکی ممکن است در خواب تجلی یابند. پژوهشگری مسئلهای قدیمی را برای 500 دانشآموز طرح کرد، به این ترتیب که: «حروف O، T، T، F، F آغاز یک توالی نامتناهی است. قاعده سادهای را که حرفهای بعدی از روی آن معین میشوند بیابید. براساس قاعدهای که یافتهاید دو حرف بعدی چیست؟
روز بعد فقط 9 دانشآموز پاسخ صحیح داده بودند. دو تن از آنها قبل از آنکه به خواب بروند پاسخ را یافته بودند. هفت نفر بقیه مسئله را در خواب حل کرده بودند. (ضمناض پاسخ مسئله این است: F, F, T, T, O حروف اول یک، دو، سه، چهار، و پنج به زبان انگلیسی است. پس دو حرف بعدی S و S، یعنی شش و هفت خواهد بود.)
سینمای طبیعت
نیاز به رویا
صرفنظر از همه عدم قطعیتی که پژوهش در زمینه خواب دربردارد یک احتمال این است که ما به خواب REM به شدت نیاز داریم و خواب NREM برای تندرستی از اهمیت کمتری برخوردار است. آزمایشها نشان میدهند که هر روی یک «جیره» حداقل رویا برای مغز ضروری است. مثلاً در یک پژوهش داوطلبان را در نیمه اول شب از خواب REM محروم کردند. این امر به طریق بسیار متفاوتی بر افراد اثر گذاشت.
در بعضی از آنها خواب REM نیمه دوم شب افزایش یافت. اینها افرادی بودند که معمولاً در عالم بیداری کمتر دستخوش خیالبافی میشوند. و چون چند شب متوالی از نیمی از خواب REM خود محروم شدند، به خواب و خیال گرفتار آمدند. شاید به این وسیله میخواستند خواب REM از دست رفته را جبران کنند. ولی زمان خواب REM در آنها که معمولاً در بیداری دستخوش تخیل میشدند تغییر نکرد و گفتند که متوجه هیچ تغییری در تخیلات روزانه خود نیز نشدهاند.
به نظر میرسد که خواب REM دستکم برای حفظ عقل سلیم مفید است، اگر چه هنوز روشن نیست که رویا چگونه این منظور را برآورده میکند. اما خواب REM فقط یک چهارم خواب بزرگسالان است. چرا مدت خواب NREM تا این اندازه زیاد است؟ این امر هم هنوز مبهم است، و برخی از پژوهشگران معتقدند این نوع خواب شاید تنها وسیلهای است تا بدن ما را از کارهایی که به سودش نیست، در فاصله بین وعدههای غذا بازدارد.
این عقیده وقتی اعتبار بیشتری پیدا میکند که بدانیم جانورانی که شکار میشوند مانند گورخر بسیار کمتر از جانوران شکارگری چون شیر میخوابند. شیر پس از آنکه یک وعده کامل غذا خورد به مدت دو یا سه روز کمابیش به طور مداوم میخوابد. آخر چه لزومی دارد پس از خورد و خوراک کافی که کفاف چند روزش را میدهد، انرژی خود را به هدر بدهد یا جانوران دیگر را بکشد.
شاید این توانایی افرادی را که بسیار کمتر از دیگران میخوابند بدون آنکه اثر نامطلوبی به آنها بگذارد، توضیح دهد. مادامی که این افراد به مدت کافی در خواب REM به سر برند و در طی روز به حد کافی استراحت بدنی داشته باشند، دیگر نیازی به گذراندن یک سوم زندگی خود در خواب ندارند.
اندازهگیری خواب
پژوهشگران برای بررسی خواب فعالیت الکتریکی مغز را ثبت میکنند. برای این منظور یک الکترود را به جمجمه و ا لکترود دیگری را به گوش میچسبانند. سیمها علایم را به دستگاهی به نام الکتروانسفالوگراف یا EEG، منتقل میکنند. این دستگاه تقویتکنندهای دارد که علایم را (فقط چند میلیونم ولت) تشدید میکند. الکتروانسفالوگراف منحنی نگارهایی دارد که در واکنش به اختلاف پتانسیلی که بر اثر فعالیت الکتریکی مغز به وجود میآید، به طور خودکار روی کاغذ حرکت میکند. نواری که از فعلایت مغز برداشته میشود نوار مغز (الکتروانسفالوگرام) نام دارد، آن را هم به اختصار EEG میگویند.
نوار مغز در طی خواب REM ممکن است به نوار مرحله اول خواب NREM شبیه باشد. برای تفکیک این دو از هم، پژوهشگران الکترودهایی به صورت وصل میکنند که حرکات سریع چشم را که شاخص این مرحله از خواب است بگیرد. چون حرکات چشم متناوب است پژوهشگران تکانههای ماهیچههای چانه را نیز ثبت میکنند. ماهیچهها در حین خواب REM فوقالعاده شل هستند. فیزیولوژیدانها منحنی حرکت چشمها را نوار چشم (الکترو اوکولوگرام) یا EOG، و منحنی فعالیت ماهیچهها را نوار ماهیچه (الکترومیوگرام) یا EMG مینامند.
آنچه در زیر میبینید تغییرات منحنی فعالیت مغز (EEG) طی مراحل خواب تا بیداری است. مرحله دوم خواب عمیقتر از مرحله اول است، و الی اخر. با عمیقتر شدن خواب فعالیت مغز کندتر میشود. مرحله REM خواب سبکتر است، اما این مرحله و مرحله رویا در شروع خواب اتفاق نمیافتند. اولین نوبت خواب REM معمولاً از حدود 60 تا 70 دقیقه پس از شروع خواب آغاز میشود. خواب REM در مجموع یک چهارم کل خواب را تشکیل میدهد.
مرحله اول 5 درصد خواب را به خود اختصاص میدهد، و در واقع گذاری است از بیداری به خواب واقعی (مرحله دوم یا عمیقتر). بخش عمده خواب، یعنی تقریباً 50 درصد آن را مرحله دوم خواب تشکیل میدهد. مرحله سوم 7 درصد خواب شب را دربرمیگیرد، و عمدتاً به صورت گذاری از مرحله 2 به 4 عمل میکند.
اولین نوبت مرحله چهارم عمیقترین بخش خواب است و مشکل میتوان شخصی را در این مرحله از خواب بیدار کرد. اگر هم بیدار شود بسیار سست است و تلوتلو میخورد و تا 10 یا 15 دقیقه قادر نیست به طور منسجم فکر کند. مرحله چهارم 13 درصد خواب بزرگسالان جوان را تشکیل میدهد، ولی این مرحله، از خواب پیران کاملاً حذف میشود، NREM کمتر میشود و ممکن است مرحله 3 و 4 پیش نیایند.
تنظیم ساعت درونی بدن
بدن ما در شبانهروز از نظمی پیروی میکنند که به نظر میرسد با چرخه تاریک و روشن شدن هوا هماهنگ باشد. اما این آهنگ طبیعی طولانیتر از 24 ساعت است. داوطلبانی که حاضر شدند تا یک ماه را در زیر زمین بدون هیچ ارتباط بیرونی، مانند ساعت، رادیو یا تلویزیون بگذرانند شبانهروزشان به 45 ساعت رسید. این آزمایش نشان میدهد که عوامل بیرونی مانند نور و فشار اجتماعی موجب نظرم 24 ساعته زندگی انسان میشود.
این کشف به گروهی از بیمارانی که دستخوش اختلال خواب هستند کمک کرده ا ست. افرادی که به نشانگان دیرکرد خواب دچارند سر شب به خواب نمیروند و فقط وقتی درست میخوابند که زمان چندانی به بیداری نمانده است. دلیل پزشکان این است که چون ساعت درونی طبیعی بدن برای یک دور 25 ساعته تنظیم شده است، دیرتر به خواب رفتن آسانتر از زودتر به خوابیدن است. به همین دلیل آنها به بیماران خود توصیه میکنند که هر روز سه ساعت دیرتر به رختخواب روند: ساعت خواب اولین روز را 5 صبح قرار دهند تا بعد از 6 روز در ساعت 11 شب خواب به سراغشان بیاید و به این ترتیب ساعت بدن خود را دوباره تنظیم کنند. بسیاری از بیماران با پیروی از این برنامه درمان شدهاند.
وقتی که در سفر با هواپیما به مناطقی که با مبدا اختلاف ساعت زیادی دارند میرویم آهنگ طبیعی ساعت بدن به هم میریزد، و باید پنج روز بگذرد تا خود را به حالت عادی برگرداند.
این تغییر زمان هنگامی که به سوی شرق می-رویم بدتر است، زیرا غروب زودتر از انتظار ساعت بدن فرا میرسد و میخواهیم بدن را زودتر از وقت همیشگی به خواب واداریم. در پرواز به سوی غرب عکس این موضوع اتفاق میافتد و بدن را دیرتر به خواب وامیداریم، که البته آسانتر است. بنابراین اگر قرار است پروازی طولانی به طرف شرق داشته با شیم، برای تعدیل ساعت بدن بهتر است از چند روز پیش از پرواز هر روز زودتر از روز قبل بیدار شویم.