منظور از تکامل کامل چیست؟
سال اکتشاف:1967
این کشف چه میگوید؟
تکامل با یکسان سازی همزیستانه میان گونهها امکان پذیر است.
چه کسی آن را کشف کرد؟
لین مارگولیس Lynn Margulis
چارلز داروین نخستین کسی بود که فهمید گونهٔ انواع موجودات در طول زمان تکامل و تغییر پیدا میکنند و نخستین کسی بود که فهمید نیروی این تغییر، بقای اصلح یا بقای نمونههایی است که بهتر میتوانند خود را با شرایط محیط وفق دهند.
نظریههای داروین بستری شد برای علم تکامل و یک قرن بدون تغییر باقی ماند.
لین مارگولیس، نخستین کسی بود که توانست نظریه داروین را اصلاح و آن را کامل کند. در انجام این کار او نخست، شکافی را که در این نظریه وجود داشت اصلاح کرد. او بعد از داروین یکی از دانشمندانی بود که تغییر و بازنگری اساسی در تفکر تکاملی پدید آورد. مارگولیس هم مانند کوپرنیک، گالیله و نیوتون نظریهها و فرضیههای قبلی را از بن متحول نمود.
لین مارگولیس به سال 1398 در شیکاگو متولد شد و هنگامی که فقط 14 سال داشت وارد دانشگاه شیکاگو شد و به تحصیل ژنتیک و تکامل پرداخت.
از زمان داروین رشتهٔ تکامل با مسألهٔ بزرگ روبرو شده بود که آن را «گوناگونی» نامیده بودند. محققان تصور میکردند گوناگونی در «د.ان.آ» فردی مانعی به وجود میآورد که انتخاب طبیعی، یا آن را حفظ میکرد و یا به کناری میگذاشت آن جهشهای ژنتیک که طبیعت حفظ میکرد به آرامی در همهٔ گونههای جدید پخش میشد.
اما سؤال آزار دهندهای وجود داشت که نمیشد به آن پاسخ گفت: چه چیز باعث به وجود آمدن «گوناگونی» جدید در گونههای فردی میشد. نظریهها بیشتر حول این محور بود که اشتباهات تصادفی باعث تغییر در بازپردازی رمزهای ژنتیک میشود.
برای مارگولیس از آغاز آشکار بود که اشتباهات تصادفی نمیتواند دلیل واقعی این اتفاق باشد. در عوض او شواهدی به دست آورده بود که جهشهای بزرگ و ناگهانی موجب این تغییرات است و تکامل روندی آهسته با سرعت ثابت نبود بلکه ناگهانی و بنیادی بود. او این تغییرات را برخلاف دیگران تصادفی نمیدانست.
مارگولیس بر مفهوم «همزیستانه» توجه کرد – دو موجود زنده (یا دو گونه) برای منافع مشترک در کنار هم زندگی و همکاری میکنند. او مثالهای سادهای پیدا کرد که نشان میداد دو گونه از موجودات زندگی در کنار هم را – به دلیل منافع با همکاری مشترک انتخاب میکنند.
Lichen از گونههای جلبکها و قارچها به وجود میآیند و مانند یک موجود زندهٔ تک واحدی عمل میکنند و عملکرد مشترک آنها بهتر است از عملکرد زندگی انفرادی و باکتریهایی که سلولز را میتوانند هضم کننده در معدهٔ موریانه زندگی میکنند. این باکتریها و موریانه بدون هم نمیتوانند زندگی کنند. اما با هم، هر دو زنده میمانند. بدون یکیسازی همزیستانه، این ترتیب و تنسیق ممکن نیست.
مارگولیس متوجه شد رابطهٔ همزیستانه بسیار فراوان است گونههای موجود در صدد پیدا کردن شریک همزیستی هستند تا فرصت بقای خود را افزایش دهند. همکاری بشری به اصلاح زندگی و فرصت بقای بیشتر منجر شده است بنابراین این الگو در طبیعت هم تکرار شده است، برای مثال یک باکتری با گونهٔ دیگری همکاری میکند تا جهش همزیستانه پیدا کنند و قابلیت بیشتری از خود نشان دهند.
مارگولیس نمونههای ابتدایی حیات را مطالعه و چهار نوع همزیستی اساسی را کشف کرد که منجر به رشد حیات پیچیده بر روی زمین شده است. (1) پیوستگی میان باکتریهای گرما طلب آرکئاباکتریوم و باکتریهای شناور در آب (اسپیروکت)Spirochete به بعضی از ژنهای اصلی اسپیروکت انتخاب شدند (2) تا مراکز سازماندهی و رشتههایی را تشکیل دهند که مواد ژنتیکی را قبل از تقسیم سلولی به دو طرف آن منتقل کنند. این عمل منجر به تولید اشکال پیشرفتهٔ حیات شد. این نوع جدید حیات انواع باکتریهای اکسیژن سوز را به طرف خود کشید (3) سرانجام این موجودات تک سلولی پیچیدهٔ اکسیژن سوز (4) باکتریهای فتوسنتز کننده را به طرف خود کشیدند. نتیجهٔ این همزیستی انقلابی چهار مرحلهای به وجود آمدن جلبک ها و گیاهان جدید بود.
مارگولیس نشان داد که سلولهای گیاهان، جانوران، جلبکها و حتی انسان از طریق یک رشته همزیستی که باعث جهشهای بزرگ و ناگهانی شده، تکامل یافتهاند.
او کار برجستهٔ خود را در 1967 منتشر کرد، اما زیستشناسان به مطالعات او توجهی نشان ندادند تا ثابت شد که میتو کوندری سلولهای انسانی حاوی د. ان. ا خاص خود هستند که نشان میدهد حتی سلولهای انسان در نتیجهٔ همزیستی پیشرفت کردهاند این کشف باعث شد دانشمندان زیادی به دنبال نشانههای همزیستی بگردند و آن را در بسیاری از موجودات پیدا کردند و مورد مطالعه قرار دادند.
از هر ده گیاه نه گیاه، حیاتشان به دلیل همزیستی ادامه پیدا میکند زیرا با قارچهایی مشارکت میکنند که مواد غذایی لازم را برای آنها از خاک جذب میکنند. انسان و دیگر حیوانات با باکتریهایی همزیستی مشترک دارند که در معده آنها زندگی میکند و باعث هضم غذایی میشود که آنها میخورند. بدون وجود این باکتریها بشر نمیتواند به حیات خود ادامه دهد بدون کشف مارگولیس، نظریهٔ داروین ناقص باقی میماند
مارگولیس و همسر ستارهشناس و نویسندهاش کارل ساگان کسانی هستند که این جملهٔ معروف را گفتهاند: «زندگی بر روی حیات نه از طریق نزاع میان گونهها بلکه از طریق همکاری گسترده، گسترش یافته و آنچه داروین دربارهٔ انتخاب طبیعی از طریق تنازع بقا گفته ناقص است.»