زندگینامه چارلتون هستون، هنرپیشه مشهور هالیوود به مناسبت سالگرد درگذشت او
چارلتون هستون چهارم اکتبر ۱۹۲۳ با نام چالرز کارتر در حومه شیکاگو به دنیا آمد و در بیشهزارهای میشیگان بیآنکه همبازی داشته باشد بزرگ شد. چارلز جوان کتابهای ماجرایی میخواند و همان حال که با تفنگ اسباب بازی خود این طرف و آن طرف پرسه میزد، بازیهای خاص خود را ابداع میکرد. پدر و مادر چارلز از هم جدا شدند و مادرش با چستر هستون سرپرست کارخانهای در ایلینویز ازدواج کرد.
چارلز که بسیار خجالتی بود در شهر بزرگ احساس راحتی نمیکرد و نمیتوانست خود را با دبیرستان جدید وفق بدهد. او به ناچار به واحد تئاتر مدرسه پناه برد. هستون بعدها نام فامیل ناپدری را برای خود برگزید و در ۱۹۴۱ بورسیه بازیگری دانشگاه نورث وسترن را به دست آورد. قبل از ورود به جهان سینما سه سال در نیروی هوایی آمریکا خدمت کرد.
هستون به عنوان بازیگر اولین بار در دو فیلم مستقل ساخته دیوید برادلی همکلاسی خود در دانشکده ظاهر شد. او در ۱۹۴۲ نقش اصلی فیلم Peer Gynt را بازی کرد و در نسخه ۱۹۴۹ برادلی از “جولیوس سزار” به نقش مارک آنتونی ظاهر شد. او برای این فیلم هفتهای ۵۰ دلار میگرفت.
هال بی. والیس تهیهکننده فیلم معروف “کازابلانکا” در ۱۹۵۰ هستون را در فیلم تلویزیونی “بلندیهای بادگیر” دید و به او پیشنهاد کرد با او قرارداد ببندد. همسرش لیدیا کلارک که او نیز یک بازیگر بود به هستون یادآوری کرد که آنها تصمیم گرفته بودند کار خود را در تئاتر و تلویزیون دنبال کنند، اما او پاسخ داد: “خب، شاید فقط در حد یک فیلم تا ببینیم کار در سینما چطور است.”
فیلم نوآر “شهر تاریک” تولید سال ۱۹۵۰ اولین فیلم هالیوودی هستون بود. سسیل بی. دمیل سپس او را برای بازی در نقش رئیس یک سیرک بزرگ در فیلم “بزرگترین نمایش زمین” برگزید که در ۱۹۵۲ به عنوان بهترین فیلم از نگاه آکادمی فیلم آمریکا انتخاب شد.
هستون در ادامه تا نیمههای دهه ۱۹۵۰ در فیلمهایی چون “وحشی”، “روبی جنتری”، “بانوی رئیس جمهور”، (Pony Express به نقش بوفالو بیل)، “پیکان”، “بد برای دیگری”، “جنگل برهنه”، “راز اینکاها”، “افقهای دور”، جنگ شخصی سرگرد بنسن” و “لوسی گالانت” نقش آفرینی کرد.
بیشتر این فیلمها آثاری کم هزینه و فراموش شدنی بودند و به نظر میرسید هستون ستاره معمولی فیلمهای اکشن باقی بماند. اینجا بود که دمیل رئیس قدیمیاش به داد او رسید. فیلمساز نامدار خیلی وقت بود به فکر ساخت نسخه جدید و کاملامتفاوت فیلم “ده فرمان” بود که قبلادر ۱۹۲۳ و در عصر سینمای صامت به تصویر کشیده بود.
دمیل میخواست در “ده فرمان” جدید داستانهای کتاب مقدس را با روایت مدرن تلفیق کند. او کاملاتحت تاثیر شباهت چهره هستون با تندیس میکل آنژ از حضرت موسی (ع) قرار گرفته و بخصوص شباهت بینی شکسته هستون با آن مجسمه برایش جالب بود، اما پیش از انتخاب این بازیگر برای نقش موسی مدتها از او تست گرفت. فریزر کلارک هستون فرزند تازه به دنیا آمده هستون نیز نقش موسی نوزاد را در فیلم داشت.
قد بلند، بدن قوی مردانه، صورت خوب استخوانبندی شده و صدای طنین دار هستون، وی را به چهره محبوب هالیوود برای فیلمهای عظیم با سیستم پردههای بزرگ درباره وقایع و شخصیتهای مذهبی گذشته بدل کرده بود، به شکلی که خود بارها گفته بود: «من چهرهای دارم که متعلق به قرن دیگری است.»
هستون سپس در تریلر نامتعارف “نشانی از شر” (۱۹۵۸، اورسن ولز) در نقش بازرس ویژه مواد مخدر مکزیک کنار فیلمساز بزرگ جنت لی و مارلنه دیتریش نقش آفرینی کرد و در “سرزمین بزرگ” (۱۹۵۸، ویلیام وایلر) با گریگوری پک و جین سیمونز همبازی شد. او سال بعد در “غرق شدن مری دیر” مایکل آندرسن کنار گاری کوپر قرار گرفت و بعد نوبت نقش آفرینی بزرگ او شد: “بن هور”.
هستون اولین بازیگری نبود که برای بازسازی فیلم ۱۹۲۵ “بن هور” بر مبنای داستانی در کتاب مقدس در نظر سازندگان بود. پیش از او مارلون براندو، برت لنکستر و راک هادسن بازی در نقش جودا بن هور را رد کرده بودند. هستون نقش دوست دوران کودکی مسالا (استفن بوید) از همراهان فرمانده رومی اورشلیم را پذیرفت و برای حضور در صحنه معروف مسابقه ارابه رانی دو ماه تمرین کرد.
موفقیت فراوان فیلم “بن هور” و اسکاری که هستون برای این فیلم گرفت، او را به یکی از گرانترین ستارههای هالیوود تبدیل کرد. او سپس در کنار فیلمهای حماسی بزرگ چون “ال سید” و “۵۵ روز در پکن” در فیلمهایی کوچکتر چون “سر الماس” ۱۹۶۲، “ویل پنی” ۱۹۶۸ و “فرودگاه ۱۹۷۵” ۱۹۷۴ نقش آفرینی کرد.
هستون در سالهای آخر در فیلمهایی مانند “دنیای وین ۲” ۱۹۹۳ و “تومبستون” ۱۹۹۳ نقشهایی کوتاه به عهده گرفت. او اغلب به دنیای نمایش بازمی گشت و در نمایشهایی مانند “سفر روز طولانی به شب” و “مردی برای تمام فصول” ظاهر شد.
ستاره عصر طلایی هالیوود چند کتاب نیز نوشت: “زندگی بازیگر: خاطرات ۱۹۵۶ -۱۹۷۶” که در ۱۹۷۸ منتشر شد، “خاطرات پکن: ۱۹۹۰” در کارگردانی یک نمایش در چین، “در میدان: یک خودزندگینامه” ۱۹۹۵ و “هالیوود چارلتن هستون: ۵۰ سال فیلمسازی در آمریکا” ۱۹۹۸.
هستون در فعالیتهای مختلف خارج از پرده سینما هم فعال بود. او رییس یک انجمن بازیگری، رییس انستیتوی فیلم آمریکا و فعال حرکتهای حقوق شهری در دهه پنجاه بود و طی سالهای بعد بیشتر به محافظه کاران روی آورد و در کمپین نامزدهای آنان به فعالیت پرداخت.
وی در سال ۲۰۰۳ مدال آزادی رییس جمهوری، پرافتخارترین نشان شهروندی در آمریکا را به دست آورد و جرج بوش درباره وی گفت: «بزرگی شخصیتهای روی پرده، در زندگی واقعی او هم نقش بسته است.»
چارلتون هستون رئیس تشریفاتی لابی اسلحه در آمریکا بود و برای سالها عنوان رئیس”انجمن ملی تفنگ” آمریکا را داشت.
در سال 2003 وی به علت بیماری از این سمت استعفا داد. یک سال قبل از این کنارهگیری، چارلتون هستون فاش کرده بود که به بیماری آلزایمر (فراموشی) مبتلا شده است.
معروفترین فیلم هستون، بن هور است که ۱۱ جایزه اسکار را در سال ۱۹۵۹ به دست آورد. ده فرمان، ال سید، ۵۵ روز در پکن، سیاره میمونها، زلزله، بزرگترین داستان عالم، ژولیوس سزار، آنتونی و کلئوپاترا و سه تفنگدار از دیگر فیلمهای معروف وی هستند.
او در سال 2008 در 84 سالگی در بورلی هیلز درگذشت.