فیلم موجودات آسمانی – معرفی، نقد و بررسی – Heavenly Creatures 1994
این روزها که ماجرای قتل وحشتناک بابک خرمدین حسابی سروصدا راه انداخته و همه را متعجب کرده است که چطور یک پدرومادر میتوانند فرزندشان را به قتل برسانند، بد نیست سراغ یکی از مهمترین پروندههای جنایی کشور نیوزیلند برویم. پروندهای عجیب که بعدها دستمایه ساخت یکی از دراماتیکترین فیلمهای پیتر جکسون شد.
پیتر جکسون که خودش هم نیوزیلندی است، بعد از خواندن کتابی که درباره پرونده قتل پارکر – هیوم بود، ایده ساخت فیلم به سرش زد. از آنجایی که سرمایهگذاری هم پیدا نکرد، خودش هم فیلمنامه را نوشت، هم آن را کارگردانی کرد و هم تهیهکننده فیلمی شد که نامش را «موجودات آسمانی» گذاشت. فیلم در همان سال هم موفق شد اسکار بهترین فیلمنامه را برنده شود. | اما این اسکار بیشتر از اینکه به پیتر جکسون تعلق داشته باشد، متعلق به روایتی بود که دو دختر نوجوان در دهه ۵۰میلادی در نیوزیلند آن را رقمزده بودند.
پرونده پارکر – هیوم
همه چیز از ۲۲ ژوئن ۱۹۵۴ شروع شد؛ زمانی که هونوا ریپر، همسر فیزیکدانی به نام هنری هیوم که استاد دانشگاه بود، توسط دختر خودش و دوست دخترش به قتل رسیده بود. پائولین پارکر، دختر مقتول و جولیت هیوم که بعدها به آن پری معروف شد و نویسنده کتابهای کارآگاهی شد، دو دختر ۱۶ و ۱۵ ساله بودند.
دخترهایی که هر دو به بیماریهای ناتوان کنندهای مبتلا بودند و برای همین در جامعه اطراف خودشان منزوی زندگی میکردند. انزوایی که باعث شده بود دختران، بعد از آشنایی در مدرسه رابطه دوستی عمیقی بینشان شکل بگیرد. رفاقتی که تمام شبانه روز آنها را پر کرده بود. پائولین و جولیت حتی برای آیندهشان هم برنامهریزی کرده بودند.
برنامهشان هم این بود که نمایش نامهای بنویسند و آن را به هالیوود ببرند و به تهیهکنندگان کمپانیهای فیلمسازی بفروشند. اما جدایی پدرومادر پائولین پارکر همه چیز را بهم ریخت. هونوا ریپر تصمیم گرفته بود از پدر پائولین جدا شود و خودش به انگلستان بازگردد و دختر را هم پیش اقوامش در آفریقای جنوبی بفرستد تا هم در یکی از بیمارستانهای مجهز ژوهانسبورگ درمان شود، هم همان جا زندگی کند. پس دختران برای از بین بردن مانع ایجادشده در دوستی و آیندهای که برای خودشان ترسیم کرده بودند، نقشهای عجیب و شوم کشیدند.
نقشهای که ۲۲ ژوئن آن را اجرا کردند؛ آن روز بعدازظهر دخترها به همراه مادر پائولین برای پیاده روی به پارک ویکتوریا رفتند. تقریبا ۱۳۰متر بیرون مسیر اصلی پیاده روی، در منطقه جنگلی پارک و نزدیک به یک پل چوبی، هیوم و پارکر، با آجر نیمهای که در یک جوراب کهنه جاسازی کرده بودند، مادر پارکر را به قصد کشتن زدند؛ به طوری که جمجمه هونوا ریپر از چند جا دچار شکستگی شد و فوت کرد. بعد هم دخترها با لباسهای آغشته به خون به دکهای در همان نزدیکی که خوراکی میفروخت رفتند و به صاحبان دکه گفتند مادرشان زمین خورده و سرش آسیب دیده است.
پلیس خیلی زود به صحنه جنایت رسید. زخمهای زیاد دور گردن و صورت مادر، کشف شدن الت قتل در همان نزدیکی و لباسهای آغشته به خون دخترها خیلی زود نقشه قتل آنها را لو داد و تبدیل به یکی از پرسروصداترین پروندههای جنایی نیوزیلند شد. دختران به خاطر سن پایین، هر دو ۵ سال بعد از قتلی که انجام داده بودند، از زندان آزاد شدند. پائولین پارکر بعدها به انگلستان رفت و یک مدرسه سوارکاری را اداره کرد و بارها از قتل مادرش ابراز پشیمانی کرد. جولیت هیوم هم که نامش را به آن پری تغییر داده بود، رمانهای کارآگاهی تاریخی مینویسد و ساخته شدن فیلم موجودات آسمانی پیتر جکسون باعث شده هویتش افشا شود.
این روایت عجیب و شوکهکننده، تقریبا ۴۰ سال بعد از وقوع توسط پیتر جکسون ساخته شد؛ فیلمی که خیلیها آن را متفاوتترین فیلم پیتر جکسون میدانند. کارگردانی که بعدها تبدیل به یکی از پول سازترین کارگردانان هالیوود شد و فیلمهای پرفروشی مانند ارباب حلقهها، ماجراهای تن تن، هابیت و کینگ کونگ را ساخت. اما موجودات آسمانی بود که باعث شد پیتر جکسون اولین قراردادش را با یک کمپانی آمریکایی یعنی میراماکس ببندد. هر چند سالهاست از اکران موجودات آسمانی و داستان شوکهکنندهاش میگذرد، اما در ایران کمتر ش نیده شده است و پیشنهاد میکنیم اینتریلر روان شناختی را حتما ببینید و درباره عجیبترین پرونده قتل در نیوزیلند بیشتر بدانید؛ پروندهای که بعد از ساخته شدن موجودات اسمانی شهرتی جهانی پیدا کرد.