فیلم سه شاه – خلاصه داستان، نقد و بررسی – Three Kings (1999)
کارگردان : دیوید ا. راسل
فیلمنامهنویس : دیوید ا. راسل، بر مبنای داستانی نوشتهٔ جان ریدلی
فیلمبردار : نیوتن توماس سیگل
آهنگساز(موسیقی متن) : کارتر برول
هنرپیشگان : جرج کلونی، مارک والبرگ، آیس کیوب، نورا دان، جیمی کندی، مایکلتی ویلیامسن، کلیف کورتیس و اسپایک جونز
در سال ۱۹۹۱ و در آستانهٔ پایان جنگ خیلجفارس، سه نظامی آمریکائی تصمیم میگیرند دست پر به خانه برگردند: ̎سرگرد آرچی گیتس̎ (کلونی)، کهنه سرباز جنگ ویتنام است که تنها دو هفته به بازنشستگیاش باقیمانده؛ ̎گروهبان تروی بارلو̎ (والبرگ) که به تازگی صاحب بچه شده؛ و ̎چیف الجین̎ (آیس کیوب) که فقط به بازگشت به دیترویت میاندیشد. یکی از آنان نقشهای مییابد که نشانگر محل اختفای طلاهائی است که نیروهای صدام از کویت دزدیدهاند. آن سه در پی یافتن طلاها وارد خاک عراق میشوند، اما هر چه جلوتر میروند، بیشتر متوجه سیاستهای منافقانهٔ آمریکا در عراق میشوند. آنان وقتی وضعیت مردم آنجا را میبینند و متوجه حقایق میشوند، در دستیابی به هدف خود تردید میکنند و نمیدانند آیا باید دنبال گنج بروند یا به ندای وجدان خود گوش دهند و به کمک مردم بشتابند…
اثر کنائی و گاه هجوآلود راسل از عملیات صحرا، در جنگ اول عراق، قطعاً بهترین فیلم جنگی آمریکائی دربارهٔ این جنگ است. در سه شاه، جنگ کیفیتی توهمزا و گاه سوررئال دارد و بهنظر میرسد رفتار قهرمانان فیلم پیش از آنکه به مأخذی در جهان واقعی اشاره و ارجاع داشته باشد، متأثر از رفتار قهرمانان فیلمهای جنگی آمریکائی باشد. صحنههائی مثل گلولهخوردن گاو در دل صحرا، صحنهای که والبرگ در یک اسارتگاه میکوشد با تلفنهای همراه درب و داغان با همسرش در آمریکا تماس بگیرد، از فرط توهمیبودن به فیلمهای تجربی سوررئالیستی پهلو میزند. با اینحال فیلم در تلفیق موزائیکی مأخذهای سینمائیاش از گنج سییرامادره (جان هیوستن، ۱۹۴۸) تا غلاف تمام فلزی (استنلی کوبریک، ۱۹۸۷) و حتی کازابلانکا (مایکل کورتیز، ۱۹۴۲)، از یکسو و البته آنارشیسم بصری جانوو و تارانتینو بسیار کارآمد است.