فیلم فرار از آلکاتراز – معرفی و بررسی و نقد – Escape from Alcatraz 1979

سال تولید : ۱۹۷۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : دانلد سیگل
کارگردان : سیگل
فیلمنامه‌نویس : ریچارد تاگل، برمبنای کتابی نوشته ج. کامبل بروس.
فیلمبردار : بروس سورتیس.
آهنگساز(موسیقی متن) : جری فیلدینگ.
هنرپیشگان : کلینت ایست‌وود، پاتریک مک‌گوهان، رابرتس بلاسم، جک تیبو، فرد وارد، پل بنجامین، لاری هنکین، بروس م. فیشر و فرانک رونززیو.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۲ دقیقه.

سال 1960. پس از چندین بار اقدام به فرار، «فرانک موریس» (ایست‌وود) را از زندان آتلانتا به آلکاتراز منتقل می‌کنند و «واردن» (مک‌گوهان)، که به زندانش می‌نازد، به او می‌گوید که هرگز کسی از آنجا فرار نکرده و فرار هم نخواهد نخواهد کرذ. پس از دعوای سختی با یک زندانی قلدر به‌نام «وولف» (فیشر)، «فرانک» تنبیه شدن در بند «د» را هم تجربه می‌کند:

سلول انفرادی در تاریکی محض. اما سرانجام به سلولش برمی‌گردد و با هم‌بندی‌هایش آشنا می‌شود: «لیتموس» (رونزیو) که با موش دست‌آموزش سرگرم است؛ پیرمردی به‌نام «داک» (بلاسم) که اجازه نقاشی کردن دارد؛ و «انگلیسی» (بنجامین)، سیاه‌پوستی که به‌دلیل دفاع از خودش در مقابل مهاجمان نژادپرست، به دو «نودونُه سال حبس» محکوم شده است. «واردن» در سرکشی به سلول‌ها، تک چهره خودش را که «داک» کشیده، پیدا می‌کند و اجازه نقاشی او را لغو می‌کند و «داک» نیز به‌عنوان اعتراض انگشت‌هایش را قطع می‌کند. در اینجا «فرانک» تصمیم می‌گیرد که فرار کند.

او نقشه‌اش را برای دوستانش، «جان آنجلین» (وارد) و «کلارنس آنجلین» (تیبو) – که به‌تازگی از زندان آتلانتا منتقل شده‌اند – می‌گوید؛ کندن یک نقب، بیرون رفتن از کانال تهویه و گذر از خلیج به کمک قایق نجاتی که از بارانی‌های‌شان ساخته شده است. زندانی سلول‌کناری، «چارلز باتس» (هنکین) که مادرش در حال مرگ است، خواهش می‌کند همراه‌شان برود، ولی شب اجرای نقشه همراهی‌شان نمی‌کند و این سه می‌گریزند. جست‌وجوی گسترده زندان بانان به جائی نمی‌رسد و «واردن» تصمیم می‌گیرد اعلام کند که آنان غرق شده‌اند. یک سال بعد، در 1963، زندان آلکاتراز برچیده می‌شود.

به‌رغم شهرت سیگل به‌عنوان حادثه‌ای‌ساز، فرار از آلکاتراز به یک فیلم حادثه‌ای نیست و هرکس که به امید یافتن هیجان‌های کلاسیک شورش در زندان یا بحث‌های مربوط به اصلاح وضع زندان، آن را ببیند احتمالاً ناامید می‌شود. غیر از دقایقی کوتاه، پرسونای اکشنِ ایست‌وود بسیار کنترل شده و کمرنگ است. فیلم اصلاً پرسش «رفرم» را طرح نمی‌کند، بلکه برعکس می‌کوشد تا آلکاتراز، ساکنان، روش‌های انضباطی و شرایط عمومی‌اش را به‌طرز محسوسی شایسته‌تر و معقول‌تر از عرف سینمائی نشان دهد. نکته زیرین و اصلی فیلم، خودِ مسئله زندانی بودن است و یأس تدریجی و فرساینده‌ای که در زندانیان و زندانی القا می‌کند؛ کسانی که تخیل‌شان در یک چهار دیواری به بند کشیده شده است و ورای آن نه چیزی می‌بینند و نه به چیزی امیدوارند.

این فیلمی است درباره ایده زندانی بودن و در واقع می‌توان آن را یک محکوم به مرگ فرار کرده است (روبربرسون، 1956) از نوع سیگل نامید؛ اگرچه که برخلاف فیلم برسون از انتزاع به سوی عینیت و لمس‌ناپذیری حرکت می‌کند.


«فرار از آلکاتراز» یک فیلم فرار از زندان آمریکایی محصول سال ۱۹۷۹ به کارگردانی‌دان سیگل است. این بر اساس کتاب غیرداستانی 1963 “فرار از آلکاتراز” نوشته جی. کمپبل بروس است که به نوبه خود از فرار واقعی سال 1962 از زندان فدرال آلکاتراز الهام گرفته شده است.

در این فیلم کلینت ایستوود در نقش فرانک موریس، محکومی که نقشه‌ای مفصل برای فرار از زندان فوق امنیتی جزیره آلکاتراز، واقع در خلیج سانفرانسیسکو، طراحی می‌کند، بازی می‌کند. آلکاتراز به عنوان یکی از امن‌ترین و مهیب‌ترین زندان‌های زمان خود شناخته می‌شد و تلاش‌های فرار را بسیار چالش برانگیز می‌کرد.

در این فیلم، فرانک موریس و دو زندانی دیگر، کلارنس آنگلین و جان آنگلین، با بازی فرد وارد و جک تیبو، نقشه فرار خود از آلکاتراز را می‌کشند. آن‌ها با هم به طور دقیق کار می‌کنند تا یک کلک و آدمک بسازند تا نگهبانان زندان را در حین فرار فریب دهند. این فیلم برنامه‌ریزی و اجرای دقیق آن‌ها را به تصویر می‌کشد که آن‌ها سعی می‌کنند از طریق یک سری موانع خطرناک راه خود را به سمت آزادی طی کنند.

این فیلم روایتی دراماتیزه شده از این فرار است، زیرا سرنوشت واقعی فراریان تا به امروز ناشناخته مانده است. این سه زندانی در ژوئن 1962 از آلکاتراز ناپدید شدند و اجساد آن‌ها هرگز پیدا نشد و این سوال باقی ماند که آیا آن‌ها با موفقیت فرار کردند یا در آب‌های خائنانه اطراف جزیره جان باختند.

«فرار از آلکاتراز» به دلیل داستان سرایی پر تنش، اجرای کلینت ایستوود و به تصویر کشیدن واقع‌گرایانه نقشه فرار، مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. این یک کلاسیک در ژانر فرار از زندان باقی می‌ماند و داستان زندگی واقعی همچنان جذابیت مردم را به خود جلب می‌کند.

فیلم با ورود فرانک موریس (با بازی کلینت ایستوود) به زندان فدرال آلکاتراز آغاز می‌شود. آلکاتراز که به دلیل امنیت شدید و موقعیت دورافتاده در جزیره‌ای در خلیج سانفرانسیسکو شناخته می‌شود، زندانی با حداکثر امنیت است که برخی از خطرناک‌ترین و دشوارترین زندانیان در ایالات متحده را در خود جای داده است.

وقتی فرانک وارد زندگی زندان می‌شود، به سرعت متوجه واقعیت خشن محیط اطرافش و کار به ظاهر غیرممکن فرار می‌شود. با این حال، او به زودی با چندین زندانی دیگر، از جمله انگلیسی (پل بنجامین) و برادران انگلین، کلارنس (فرد وارد) و جان (جک تیبو) دوست می‌شود.

علیرغم نظارت مداوم و تدابیر امنیتی سفت و سخت، فرانک شروع به فکر کردن برای فرار جسورانه از آلکاتراز می‌کند. او چیدمان زندان را مطالعه می‌کند و کار‌های روزمره نگهبانان و زندانیان را رعایت می‌کند، در حالی که برنامه‌های خود را از دید کارکنان زندان پنهان نگه می‌دارد.

فرانک و برادران انگلین، چارلی باتس (لری هانکین) را استخدام می‌کنند تا به آن‌ها در نقشه فرار کمک کند. آن‌ها مخفیانه ابزار و مواد را جمع‌آوری می‌کنند و با پشتکار در سایه کار می‌کنند تا سر‌های جعلی ساخته شده از صابون، کاغذ توالت و مو‌های انسان را بسازند. این آدمک‌ها به عنوان طعمه در سلول‌های خود عمل می‌کنند تا نگهبانان را در هنگام بررسی تخت شبانه فریب دهند.

طرح فرار شامل حفر دیوار‌های ضخیم بتنی سلول‌های آن‌ها با استفاده از ابزار‌های بداهه است. آن‌ها سوراخ‌ها را به دقت با رنگ و مقوا پنهان می‌کنند و به نظر می‌رسد که وقتی چراغ‌ها خاموش می‌شوند، هنوز آنجا هستند.

با نزدیک شدن به تاریخ فرار، تنش‌ها در میان زندانیان بالا می‌رود و ترس از شکست به شدت در ذهن آن‌ها نقش بسته است. با این وجود، آن‌ها مصمم به ادامه این طرح هستند. در شب فرار، آدمک‌هایشان را در تخت‌خواب‌هایشان می‌گذارند، از سوراخ‌هایی که حفر کرده‌اند می‌خزند و به پشت بام زندان ‌می‌روند.

از آنجا، آن‌ها از یک قایق که از بارانی ساخته‌اند استفاده می‌کنند تا از آب‌های سرد خلیج عبور کنند و به سرزمین اصلی برسند. با هر ضربه، آن‌ها با خطر شناسایی توسط نگهبانان یا تسلیم شدن در برابر جریان‌های خائنانه مواجه می‌شوند.

صبح روز بعد، نگهبانان فرار را کشف می‌کنند و یک تعقیب و گریز عظیم آغاز می‌شود. مقامات تحقیقات جامعی را انجام می‌دهند، اما اثری از فراریان یافت نشد. این فیلم با یک احساس ابهام به پایان می‌رسد که آیا آن‌ها با موفقیت به آزادی رسیده‌اند یا در طول تلاش برای فرار در آب کشته شده‌اند.

«فرار از آلکاتراز» همچنان داستانی ماندگار و فریبنده از عزم انسان و میل به آزادی در مواجهه با مشکلات به ظاهر غیرقابل عبور است. این که آیا فراریان موفق شدند یا نه، همچنان یک راز باقی مانده است، و به فتنه و جذابیت پیرامون یکی از بدنام‌ترین تلاش‌های فرار از زندان در تاریخ می‌افزاید.

«فرار از آلکاتراز» یک فیلم فرار از زندان گیرا و جذاب است که با فضایی پرتنش، بازی‌های درخشان و روایتی دقیق ساخته شده، مخاطب خود را مجذوب خود می‌کند. این فیلم به کارگردانی‌دان سیگل و رهبری کلینت ایستوود نمادین، تلاش واقعی سال 1962 برای فرار از زندان بدنام فدرال آلکاتراز را با موفقیت زنده می‌کند.

بزرگترین نقطه قوت فیلم در توجه به جزئیات و اصالت آن نهفته است، بازآفرینی دقیق شرایط سخت و تدابیر شدید امنیتی که مشخصه زندگی در «صخره» بود. از محیط سرد و بادگیر جزیره گرفته تا سلول‌های کم نور و کلاستروفوبیک، دکور و فیلمبرداری به طور موثر فضای تیره و ظالمانه زندان بدنام را منتقل می‌کند. ترسیم واقعی و واقعی زندگی زندان به داستان عمق و اعتبار می‌بخشد و مخاطب را در دنیای زندانیان غوطه ور می‌کند.

تصویر کلینت ایستوود از فرانک موریس مثال زدنی است و جوهر یک زندانی رواقی و باهوش را با میل شدید به آزادی به تصویر می‌کشد. ایستوود به عنوان مغز متفکر پشت نقشه فرار، شدت آرامی را به شخصیت وارد می‌کند و موریس را مردی مدبر و مصمم به تصویر می‌کشد که هرگز خونسردی خود را حتی در مواجهه با موانع طاقت‌فرسا از دست نمی‌دهد. بازی او کم بیان و در عین حال قدرتمند است و باعث می‌شود که مخاطب موفقیت او را در طول فیلم ریشه‌یابی کند.

بازیگران نقش مکمل، از جمله فرد وارد در نقش کلارنس آنگلین و جک تیبو در نقش جان آنگلین، بازی‌های خوبی ارائه می‌دهند و به سه نفر از فراریان عمق می‌بخشند و آن‌ها را فراتر از برچسب‌های جنایتکارشان انسانی می‌کنند. رفاقت و شیمی بین زندانیان سرمایه‌گذاری عاطفی را در تلاش جسورانه فرار آن‌ها افزایش می‌دهد و باعث می‌شود مخاطب به سرنوشت خود اهمیت دهد.

سرعت فیلم عمدی و سنجیده است و منعکس‌کننده برنامه‌ریزی روشمند مورد نیاز برای فرار است. این به طور موثر تنش ایجاد می‌کند و با نزدیک شدن به تاریخ فرار، حس قابل لمسی از انتظار را ایجاد می‌کند. آماده‌سازی دقیق و توجه به جزئیات در طرح فرار، و همچنین ریسک‌های محاسبه‌شده، لایه‌ای جذاب از تعلیق را اضافه می‌کند و بینندگان را روی لبه صندلی‌هایشان نگه می‌دارد.

تصمیم برای مبهم نگه داشتن پایان یک ضربه استادانه است و معما را در مورد سرنوشت واقعی فراریان حفظ می‌کند. با ارائه نکردن پاسخ قطعی، این فیلم به مخاطب اجازه می‌دهد تا حدس بزند و نتیجه‌گیری کند، و بحث‌ها و بحث‌ها را مدت‌ها پس از پخش تیتراژ بیشتر دامن می‌زند.

«فرار از آلکاتراز» در به تصویر کشیدن انعطاف‌پذیری روح انسانی و تلاش بی وقفه برای آزادی، حتی در دلهره آورترین شرایط، برتر است. در روان پیچیده شخصیت‌هایش میکاود، امید‌ها، ترس‌ها و انگیزه‌های آن‌ها را برجسته می‌کند و آن را فراتر از یک داستان ساده فرار از زندان ارتقا می‌دهد.

با این حال، سرعت عمدی و عدم اقدام ممکن است برای کسانی که به دنبال هیجانات سریع یا هیجان با اکتان بالا هستند، جذاب نباشد. برخی از تماشاگران ممکن است رویکرد آرام فیلم را بسیار آرام بدانند، زیرا روایت به تدریج پیش می‌رود و بیشتر بر شخصیت‌ها و برنامه‌ریزی آن‌ها متمرکز است تا سکانس‌های اکشن.

با وجود این، «فرار از آلکاتراز» همچنان یک کلاسیک جاودانه است که همچنان با داستان جذاب، اجرا‌های قوی و تصویری معتبر از تلاش افسانه‌ای فرار، مخاطبان را مجذوب خود می‌کند. این به عنوان شاهدی بر روح تسلیم ناپذیر انسانی و تلاش ابدی برای آزادی است و میراثی ماندگار در تاریخ سینما به جا می‌گذارد.

«فرار از آلکاتراز» فیلمی است که با ارائه یک کاوش متفکرانه در مورد وضعیت انسان، از ژانر معمولی فرار از زندان فراتر می‌رود. این فیلم به آسیب‌های روانی و عاطفی که حبس بر شخصیت‌هایش وارد می‌کند می‌پردازد و آن‌ها را بیش از مجرمانی بی‌چهره می‌سازد که برای فرار جسورانه تلاش می‌کنند. فیلم با کنکاش در تاریخچه‌های شخصی و انگیزه‌های زندانیان، مخاطب را به همدلی با آن‌ها دعوت می‌کند و خطوط بین حق و باطل را محو می‌کند.

توجه به دقت تاریخی ستودنی است، زیرا فیلمسازان برای بازسازی طرح فرار و اجرای آن از کتاب غیرداستانی «فرار از آلکاتراز» نوشته جی کمپبل بروس مشورت کردند. سطح جزئیات به کار رفته در تفریحات خود آلکاتراز چشمگیر است، از چیدمان زندان گرفته تا کار‌های روزمره زندانیان و نگهبانان، که همگی به احساس اصالت کمک می‌کنند.

کارگردانی دون سیگل فیلم را متمرکز و محدود نگه می‌دارد و از تزئینات غیر ضروری یا ملودرام اجتناب می‌کند. فقدان موسیقی به واقع‌گرایی فیلم می‌افزاید، تنش را در لحظات کلیدی افزایش می‌دهد و به مخاطب اجازه می‌دهد تا کاملاً در دنیای تلخ آلکاتراز غوطه‌ور شود.

بازیگران نقش مکمل نیز به دلیل نقش‌شان شایسته تحسین هستند، با بازی‌های برجسته پل بنجامین در نقش انگلیسی، زندانی سالخورده‌ای که با فرانک دوست می‌شود و لری هانکین در نقش چارلی باتس، سرباز لحظه آخری برای طرح فرار. نمایش آن‌ها عمق و دل را به فیلم می‌بخشد و پیچیدگی‌های روابط زندان و پیوند‌هایی را که در شرایط شدید شکل گرفته است روشن می‌کند.

در حالی که فیلم عمدتاً حول محور تلاش برای فرار است، سؤالات عمیق‌تری را در مورد ماهیت آزادی و مدت‌هایی که مردم برای به دست آوردن آن خواهند رفت، مطرح می‌کند. تلاش شخصیت‌ها برای آزادی فراتر از فرار فیزیکی است. به جستجویی برای خودمختاری، فردیت و رستگاری تبدیل می‌شود. این مضمون در سطحی عمیق طنین انداز می‌شود و «فرار از آلکاتراز» را بیش از یک فیلم پاپ کورن ساده، بلکه یک کاوش فکری و فلسفی از روح انسان می‌سازد.

یکی از اشکالات جزئی فیلم می‌تواند رویکرد محتاطانه آن به توسعه شخصیت باشد. اگرچه فرانک موریس شخصیت اصلی است، برخی ممکن است خود را مشتاق بینش بیشتر در مورد پیشینه و شخصیت سایر فراریان ببینند. با این حال، این محدودیت در نهایت به حفظ تمرکز بر روی خود فرار و تعلیق پیرامون آن کمک می‌کند.

«فرار از آلکاتراز» در نهایت به عنوان شاهدی بر قدرت داستان سرایی است و نشان می‌دهد که چگونه یک داستان واقعی می‌تواند به یک تجربه سینمایی جذاب تبدیل شود. محبوبیت ماندگار این فیلم را می‌توان به توانایی آن در استفاده از میل جهانی برای آزادی و تعیین سرنوشت، که در بین مخاطبان همه نسل‌ها طنین انداز می‌شود نسبت داد.

در خاتمه، «فرار از آلکاتراز» یک فیلم استثنایی است که همچنان یک کلاسیک جاودانه در قلمرو فیلم‌های فرار از زندان است. با داستان پردازی متقاعد‌کننده، به تصویر کشیدن معتبر از وقایع تاریخی، و اجرا‌های قوی، همچنان مخاطبان را به خود جذب می‌کند و جرقه بحث‌هایی را در مورد روح تسلیم ناپذیر انسانی و دستیابی به آزادی حتی در مهیب‌ترین شرایط به راه می‌اندازد. اگر از درام‌های جذابی که به روانشناسی انسان و پیروزی روح انسان می‌پردازند لذت می‌برید، بدون شک «فرار از آلکاتراز» فیلمی است که ارزش تجربه کردن را دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]