فیلم رعد آبی رنگ – نقد، بررسی و خلاصه داستان – Blue Thunder (1983)
کارگردان : جان بدهم
فیلمنامهنویس : دان اوبانن و دان جیکوبی
فیلمبردار : جان آلونزو
آهنگساز(موسیقی متن) : آرتور ب. روبینستاین.
هنرپیشگان : روی شایدر، وارن اوتس، کندی کلارک، دانیل استرن، پل روبلینگ، دیوید شاینر، جو سانتوس، مالکوم مکداول، رابین براکستن، اد برنارد و جیسن برنارد.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۰ دقیقه.
«فرانک مورفی» (شایدر). مأمور پلیس که خاطرات تلخ جنگ ویتنام همچنان آزارش میدهد، همراه دستیار جدیدش، «لیمانگود» (استرن)، عضو گروه گشت شبانه هلیکوپتر پلیس در لس آنجلس است. «مورفی» به «لیمانگود» میگوید که یکی از تفریحات آنان هنگام کار، دید زدن خانههای مردم است. در یکی از این چشم چرانیها تفریحات آنان هنگام کار، دید زدن خانههای مردم است.
در یکی از این جشم چرانیها آنان شاهد درگیری و هفتتیرکشی دو نفر هستند که به مرگ هر دو میانجامد. یکی از مقتولان، «دایانا مکنیلی» (براکستن)، عضو نیروی مقابله با جنایتِ شهرداری است. «مورفی» از سوی «سروان براداک» (اوتس) مواخذه میشود و سپس خود شخصاً اقدام به تحقیق میکند. او در تحقیقاتش به تکه کاغذی برمیخورد که روی آن وازه «تور» نوشته شده است. بعدتر «مورفی» و «براداک» قابلیتهای هلیکوپتر مافوق مدرن و بسیار پیچیدهای بهنام «رعد آبی» را مشاهده میکنند. اما خلبان آزمایشی این هلیکوپتر، «سرهنگ کاکران» (مکداول)، یادآور خاطرات بد «مورفی» از ویتنام است.
«کارکران» در پرواز «مورفی» اخلال میکند و «مورفی» از طریق کامپیوتر کنترل «رعد آبی» و ضبط مکالمه مأموران دولت میفهمد که «تور» پروژهای است برای ایجاد شورش در لس آنجلس، تا بتوانند از هلیکوپتر «رعد آبی» برای سرکوب شورش استفاده کنند. «لیمانگود» که نورا را پنهان کرده به قتل میرسد. «مورفی» پس از آنکه موفق میشود همراه محبوبهاش، «کیت» (کلارک)، «رعد آبی» را بدزدد، در نبردی هوائی «کاکران» را از بین میبرد؛ در حالی که نوار را به ایستگاهی تلویزیونی داده است تا نقش دولتمردان فاسد را فاش کند.
ترکیبی از فایرفاکس کلینت ایستوود (1982) و جنگهای ستارهای جرج لوکاس (1977) که مضمون مورد علاقه سینمای دهه 1980 آمریکا، یعنی هراس از استیلای تکنولوژی را هم چاشنی خود ساخته است. شخصیت شایدر با آن تلخی و خشونت ذاتیاش، بسیار تحت تأثیر شخصیتهای آثار دان سیگل است که بدهم از شیفتگان و مریدان او است. به سیاهه این تأثیرها که گاه تا حد تقلید میرسد، میتوان فیلمهای دیگری مثل کاپریکورن یک (پیتر هایمز، 1978) و قدرت مگنوم (تد پُست، 1973) را نیز افزود. با این همه فیلم در زمان نمایشش موفقیت تجاری زیادی کسب کرد و به همین دلیل بلافاصله مجموعهای تلویزیونی نیز بر مبنای آن ساخته شد.