فیلم الیزابت: عصر طلایی – نقد، تحلیل و خلاصه داستان – Elizabeth: The Golden Age 2007
کارگردان: شکار کاپور، بازیگران: کیت بلانشت، جفری راش، کلایو اوون، ابی کورنیش و سامانتا مورتون. 114 دقیقه.
الیزابت: عصر طلایی در بردارنده بخشهای عمدهای از زندگی ملکه الیزابت، پادشاه انگلستان در قرن شانزدهم میلادی است اما آن چه که در این فیلم دیدم تفاوتهای فاحشی با واقعیتهای تاریخی دارد. برای نمونه به یکی دو تا از این تفاوتها فهرستوار اشاره میکنم: 1- هیچ نشانهای در دست نیست که ملکه الیزابت پنجاه و چند ساله عاشق و دلباختهٔ سر والتر رایلی سی و چند ساله بوده؛ 2- سر والتر رایلی برخلاف آن چه که در فیلم نشان داده شده هیچ نقش مهمی در جنگهای دریایی میان اسپانیا و انگلستان نداشت و …
این جا این پرسشهای – کلیدی و هم چنان بی جواب مانده – مطرح میشود که سینما تا کجا مجاز به دستکاری و تحریف واقعیتهای تاریخی است؟ آیا فیلمساز میتواند به بهانهٔ «ضرورتهای دراماتیک» حوادث تاریخی را در فیلماش واژگونه کند؟
ملکه الیزابت یکی از پادشاهان بسیار خوش نام انگلستان است. جواهر لعل نهرو در کتاب نگاهی به تاریخ جهان مینویسد که دوران الیزابت یکی از درخشان ترین دورههای تاریخ انگلستان بود. الیزابت ملکه بزرگی بود. انگلستان در دوران او عده زیادی از مردان بزرگ را پروراند. اما حتی بزرگتر از این ملکه و شوالیههای ماجراجویش، شاعران و نمایشنامه نویسان آن نسل بودند که اهمیت داشتند. شکسپیر یکی از همین نمایشنامه نویسان بزرگ بود که در عصر طلایی الیزابت پا به عرصه ادبیات جهانی گذاشت. لایتون استراچی یکی از نقادان انگلیسی درباره عصر طلایی الیزابت کتابی نوشته است. در بخشی از این کتاب آمده است: «گروه ممتاز عصر الیزابت در طی یک نسل عجیب و فوقالعاده، درخشانترین میراث ادبی و تئاتری را که دنیا تاکنون شناخته است به وجود آوردند».
در فیلم الیزابت: عصر طلایی کیت بلانشت در نقش ملکه (پادشاه) ظاهر شده است. در این هنگام اکثریت مردم انگلستان کاتولیک هستند اما ملکه پروتستان است. ملکه با مشکلات بسیاری رو به روست. خزانه خالی است و توطئههای داخلی دربار به حد خطرناکی رسیده اما مهمتر از همه اینها تهدید به جنگ اسپانیاییهاست.
فیلیپ دوم پادشاه کاتولیک اسپانیا (خوردی مولا) درصدد است که با اعمال فشار یک پادشاه کاتولیک را در انگلستان بر سرکار بیاورد. نامزد وی برای تصدی تاج و تخت انگلستان، مری ملکه اسکاتلند (سامانتا مورتون)، دختر عموی ملکه الیزابت، است. پادشاه اسپانیا زمانی که در این تلاش خود ناکام میماند، تصمیم میگیرد ناوگان قدرتمند خود را به جنگ ناوگان انگلستان بفرستد، در همین زمان ملکه الیزابت با سر والتر رایلی (کلایو اوون) آشنا میشود. رایلی یک مرد جوان جذاب و ماجراجوست که به تازگی از قاره تازه کشف شده آمریکا برگشته است.
رایلی دو هدیه برای ملکه الیزابت آورده است. او منطقهای را در آمریکا کشف و فتح کرده و نام آن را «ویرجینیا» گذاشته است که در واقع اشارهای است به باکره (ویرجین) بودن ملکه؛ ملکهای که بارها اعلام کرده؛ من با کشورم ازدواج کردهام. هدیه دیگر رایلی توتون است. رایلی بنا به نوشتههای تاریخی اولین فردی بود که انگلیسیها را با توتون و سیگار آشنا کرد. ملکه از سوی مشاوران اش، و در رأس آنها سِر فرانسیس والسینگهام تحت فشار است که با مرد مناسبی ازدواج کند. اما ملکه بر عهد قدیمی خود برای ازدواج نکردن استوار است؛ هر چند که والتر رایلی دل و دیناش را ربوده است. در همین حال، الیزابت تراکمورتون (ابی کورنیش)، محبوبترین ندیمه ملکه الیزابت، دل در گروی رایلی باخته و رابطهای میان آنها شکل گرفته. ملکه وقتی از موضوع باخبر میشود حسادتاش گل میکند و به شدت عصبانی میشود، اما خطر جنگ با اسپانیا مهمتر از هر چیز دیگری است و ملکه باید پارهای تصمیمات بسیار مهم اتخاذ کند …
الیزابت: عصر طلایی دنباله فیلم الیزابت است. الیزابت حدود ده سال پیش به عنوان یک فیلم هنری به بازار عرضه شد اما استقبال از آن به حدی خوب بود که به صورت گسترده در سینماهای آمریکا و اروپا به نمایش درآمد و هم چنین نامزد دریافت چندین جایزه اسکار شد. شکار کاپور، سازنده الیزابت و الیزابت: عصر طلایی یک فیلمساز هندی تبار پنجاه و یک ساله است که دوران حرفهای خود را به عنوان بازیگر از فیلمهای بالیوودی آغاز کرد. کاپور در 25 سالگی فیلم ارزنده معصوم را کارگردانی کرد. ملکه راهزن، آخرین فیلم هندی کاپور است که وی در آن زندگی واقعی پولان دیوی، راهزن مؤنث هندی را به تصویر کشیده است.
کاپور در پی مشکلاتی که برای نمایش ملکه راهزن در هندوستان به وجود آمد، کشورش را ترک کرد و عازم انگلستان شد. الیزابت اولین فیلم انگلیسی کاپور است که وی سه سال مداوم را صرف ساختن آن کرد. الیزابت یک موفقیت تمام عیار هنری و تجاری بود و حالا بعد از حدود ده سال شاهد نمایش دنباله این فیلم هستیم. اکثر منتقدان بر این باورند که الیزابت: عصر طلایی به خوبی الیزابت نیست؛ هر چند که کارگردان، فیلمنامه نویس و بازیگران هر دو فیلم یکی هستند. تمرکز بیش از حد فیلمساز بر روی لباسها و صحنه آراییها به حدی است که توجه تماشاگر را از درام و وجوه انسانی آن منحرف میکند.
دیالوگها به خوبی دیالوگهای قسمت نخست نیست. فیلمساز از روی بسیاری حوادث مهم در دوره ملکه الیزابت – مثل جنگ اسپانیا – به سرعت عبور کرده است. این احساس وجود دارد که فیلمساز به درکِ تماشاگران از تاریخ اعتماد کامل نداشته به همین دلیل حوادث تاریخی در فیلم را به سادگی هر چه تمامتر – فارغ از پیچیدگیهای آن – بیان کرده است. در مورد بازیها باید گفت که همه کارشان را به صورت حرفهای ارایه کردهاند. کیت بلانشت در قالب ملکه، کاملاً پذیرفتنی است اما درخشش او به اندازه نقش آفرینی وی در الیزابت ده سال پیش نیست. بلانشت اگر هم امسال نامزد اسکار شود احتمالاً به خاطر بازی در فیلم من آن جا نیستم خواهد بود و نه الیزابت: عصر طلایی.