فیلم لیلی مارلین – نقد، بررسی و خلاصه داستان – Lili Marleen (1981)
کارگردان : راینر ورنر فاسبیندر
فیلمنامهنویس : مانفرت پورتسر، جاشوآ سینکلر و فاسبیندر، برمبنای رمانی نوشته لاله آندرسن.
فیلمبردار : زاور شوارتسنبرگر
آهنگساز(موسیقی متن) : پیر رابن.
هنرپیشگان : هانا شیگولا، جان کارلو جانینی، مل فرر، کارل هاینتس فون هاسل، اریک شومان، هارک بوم، گوتفریت یون، کارین بال و کریستینه کوفمان.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۰ دقیقه.
یک داستان عاشقانه زمان جنگ جهانی دوم که برمبنای موفقیت خیرهکننده تصنیفی ساده ساخته شده است، تصنیفی که در سالهای جنگ میان هم متفقین و هم سربازان آلمانی محبوبیتی فوقالعاده یافت، در حالی که نه آهنگش مارشی برانگیزاننده است و نه شعر چندان تأثیرگذاری دارد، اما ملودی سادهای چنان بهراحتی جاری میشود که در آن روزهای بلاتکلیفی جنگ همه را تحت تأثیر قرار میدهد، روزهائی که هر دو طرف مخاصمه فقط یک فکر را در سر میپروراندند: «این همه جنجال برای چیست؟ کاش میشد همهمان به خانه برگردیم…»
فاس بیندر داستانی خیالی را برمبنای تصنیفی شکل میدهد که تمام جبهههای جنگ را در نوردید و جادویش هم متفقین را مسحور کرد و هم دول محور را. هرچند که مارلنه دیتریش نخستین خواننده این تصنیف نبود، اما تصویر چهره رختزده او را از پس دود سیگار، نمیتوان از ترانه جدا کرد (البته تصنیف «جبهه ما» متعلق به دیتریش بود) و فاسبیندر هم تلاش میکند تا قهرمان زن فیلمش همان جاذبه حزنانگیز دیتریش را داشته باشد. لیلی مارلین فیلم درخشانی است نه به دلیل بیدار کردن یک نوستالژی خفته، بلکه برای تصویر گستاخانه و تکان دهندهای که از فساد آلمان زمان جنگ ارائه میدهد؛ تصویری که یادآور روزهای پیش از سقوط امپراتوری رُم است. در نمای پایانی، قهرمان زن فیلم با آن لباس نقرهای و خاکستری باشکوهش، بیشتر شبیه به یک ماشین جنگی است.