معرفی فیلم ترانسفورمرها – نقد، تحلیل و خلاصه داستان – Transformers 2007
کارگردان: مایکل بی. بازیگران: شیا لابوف، مگان فاکس، جاش دوامل، تایریس گیبسون، جان وویت و جان تورتورو. 135 دقیقه.
در سرزمین عجیب و غریب آمریکا هر پدیدهای برای خودش سابقه و پیشینهای دارد. حتی عروسکها و اسباب بازیها هم تاریخ مبسوط و مفصلی را پشت سر خود یدک میکشند. اسباب بازی ترانسفورمر یکی از همین اسباب بازیهاست که سابقهای بیست و چند ساله دارد و یکی دو نسل کامل بچههای آمریکایی را سرگرم کرده. این اسباب بازی مشابه مکعب روبیک است به طوری که با تغییر دادن اجزای آن مثلاً میتوان یک اتومبیل را به یک جنگجوی آدم آهنی تبدیل کرد یا یک آدم آهنی را به یک هلی کوپتر. در مملکت «طرفدار خیزِ» آمریکا اسباب بازیهای ترانسفورمر نیز طرفداران پر و پا قرصی دارند. محصولات جانبی اسباب بازی ترانسفورمر (سریال کارتونی، کمیک بوکها، بازیهای کامپیوتری) نیز اساساً برای پاسخگویی به علایق این طرفداران سینه چاک و ایضاً استفادههای مالی شرکت هاسبرو (شرکت سازندهٔ اسباب بازیهای ترانسفورمر) ساخته و به بازار عرضه شده است. تقریباً بیست سال پیش، در اوج محبوبیت بازیهای ترانسفورمر، فیلمی تحت عنوان ترانسفورمرها (نلسون شین، 1986) ساخته و عرضه شد که هیچ توجهی را معطوف خود نکرد. تنها چیز قابل ذکر در این فیلم، صدای اورسن ولز بود که جای کاراکتر منفی فیلم حرف زده بود.
اما حال بعد از دو دهه، پیشرفت تکنولوژی جلوههای ویژه این امکان را فراهم کرده که فیلمی مناسب و درخور نام و شهرت اسباب بازیهای ترانسفورمر ساخته و عرضه شود. و ظاهراً بهترین فرد برای کارگردانی چنین فیلمی، مایکل بی است؛ کارگردان فیلمهای اکشن/ حادثهای پرل هاربر، آرماگدون و پسرهای بد 2.
مایل بی در ترانسفرمرها از همان سبک و سیاق معمول و همیشگی خود – پر کردن فیلم با صحنههای جلوههای ویژهٔ چشمگیر – استفاده کرده است. اما این بار نوعی افراط در کار این فیلمساز حرفهای به چشم میخورد. آنونسها و تیزرهای ترانسفورمرها واقعاً چشمگیر و جذاب است اما تماشای یکی دو ساعت صحنههای اکشن دستپخت کامپیوتر (CGI) نه تنها جالب نیست بلکه آزار دهنده است. به عبارت دیگر، جلوههای ویژهٔ کامپیوتری عنان عقل و اختیار را از کف فیلمساز ربوده است. به قول راجر ایبرت تجربهٔ تماشای ترانسفورمرها نشان میدهد که از جلوههای ویژهٔ کامپیوتری (CGI) باید در مواردی خاص، و به صورت حساب شده، محدود و هوشمندانه در فیلمها استفاده کرد.
اما منصف باشیم جلوههای ویژهٔ کامپیوتری فیلم که کار شرکت «اینداستریال لایت اند مجیک» جرج لوکاس است حرف ندارد. روبوتها، اتوبوتها و ترانسفورمرهای فیلم با دقت فوق العاده زیادی طراحی شدهاند. منتهی آقای مایکل بی باید اندکی جلوی خودش را میگرفت و به طرز حساب شده تری از این تکنولوژی برتر در فیلماش استفاده میکرد.
فیلم ترانسفورمرها حکایت گر جدال میان اتوبوتهای خوب و دسپتیکونهای بد است. این دو گونههای متفاوتی از نژاد روبوتها هستند که به سیارهٔ نفرینی سایبرترون گریختهاند. اتوبوتها و دسپتیگونها در پی بالا گرفتن نبردشان مدتی است که به کرهٔ زمین آمدهاند. دلیل این امر، فرود آمدن مگاترون در نقطهای واقع در قطب شمال کرهٔ زمین در یک قرن پیش است. مگاترون رهبر دسپتیکونهاست. هدف او به دست آوردن «آل اسپارک» است. آل اسپارک هم یک مکعب بزرگ است که قدرت فراوانی را در خود دارد و هر کس آن را به دست بیاورد میتواند حاکمیت و تسلط مطلق خود را بر جهان اعمال کند.
اتوبوتها به رهبری آپتیموس پرایم قصد دارند با نابود کردن آل اسپارک از نوع بشر حمایت کنند. از طرف دیگر یک بخش نظامی محرمانه متعلق به ارتش آمریکا، آل اسپارک را به دست آورده و آن را در جایی پنهان کرده. آنها همچنین مگاترون را که یخ زده است، در بازداشت خود دارند. در همین حال با سام (شیا لابوف) آشنا میشویم. سام محصل دبیرستان است اما از آنجا که عینک پدر بزرگاش به نحوی با محل مخفیگاه آل اسپارک مرتبط است، درگیر قضیه میشود (!) پدر سام به مناسبت فارغ التحصیلی وی از دبیرستان یک اتومبیل کامروی زرد رنگ دست دوم برای وی میخرد؛ غافل از اینکه این اتومبیل در واقع یک اتوبوت است؛ اتوبوتی به اسم بامبلبی. در ادامهٔ داستان بامبلبی به سام کمک میکند که دل دختر مورد علاقهاش (مگان فاکس) را به دست بیاورد و روی قلدرهای مدرسه را کم کند و …
فیلم زیادی طولانی و کش دار است. یکی از قصههای ثانویهٔ فیلم مربوط به گروهی از هکرها و آنالیستهای جوان است که عملاً هیچ ارتباطی با خط اصلی قصه ندارند. 20 دقیقه از مدت فیلم، صرف معرفی و پرداخت این آدمها شده بدون اینکه هیچ کمکی به پیشبرد خط اصلی قصه بکند. حذف این 20 دقیقهٔ اضافی میتوانست فیلم را منسجمتر و جذابتر کند. متاسفانه در فیلم ترانسفورمرها هیچ خبری از پرداخت کاراکترها نیست. قسمتهایی از فیلم که مربوط به زندگی خصوصی سام است خیلی بی روح و کم جان از کار درآمده است. اما خوشبختانه دیالوگهای فیلم جالب و بامزه است. مایکل بی اصولاً علاقهٔ زیادی به دیالوگهای بامزه دارد و همچنین دوست دارد که با کارهای قبلی خودش شوخی کند.
ترانسفورمرها چیزی بیشتر از یک اکشن تابستانی پر هزینه و پر سر و صدا نیست. این فیلم در درجهٔ اول برای جلب کودکان و نوجوانان – و به اصطلاح تماشاگران کمتر اندیشمند سینما – طراحی و ساخته شده است. از این حیث کارکرد عروسکهای ترانسفورمر با کارکرد فیلم سینمایی ترانسفورمرها یکی است.