بازی عالی رابین رایت در نقش کلیر آندروود در سریال خانه پوشالی – داستان، نقد و بررسی
زنی منحصر به فرد که داشتناش آرزوی هر مردی است. جاهطلبی، صلابت، مدیریت و زیبایی چهار ویژگی کلیدی شخصیت اوست. احساسات زنانه پیچیده و استقامتاش در حفظ رابطه با فرانک (در شرایطی که دل در گرو مرد عکاس دارد) از او شخصیتی اسطورهای خلق میکند.
کلیر هرگاه به عنوان حامی در کنار فرانک قرار میگیرد، او را کمک کرده و از بحرانی که گرفتارش آمده نجات میدهد. از بسیاری جهات کلر را میتوان نسخه زنانه فرانک در دنیای تجارت دید. مدیر یک موسسه خیریه که مشغول فعالیتهای اقتصادیست و در مواقع لازم سری به دنیای سیاست هم میزند. شخصیت او را میتوان در همان تک دیالوگ پر معنایش به مرد عکاس شناخت.
جایی دلیل انتخاب فرانک را چنین میگوید که در زندگی با فرانک هر روز منتظر اتفاق تازهایست و در این زندگی هیچ چیز قابل پیشبینی وجود ندارد خیالپردازیهای بدون بنبست کلر در کنار جاهطلبیهای فرانک، در هر قسمت به پیچیدگیهای این رابطه میافزاید. هم کلر و هم فرانک، هر دو در رابطه زناشویی به هم خیانت میکنند و این عم نه تنها خللی در رابطه آنها به وجود نمیآورد که مواجه هر دو با این اتفاق همچون برخورد با موضوعی روزمره است که به سادگی (و در راستای رسیدن به هدف بزرگتر) از کنار آن میگذرند.
کلیر برای رسیدن به خواستههایش تن به این خواسته فرانک نیز میدهد که هرگز فرزندی نداشته باشند. فقدان فرزند در زندگی کلر به عنوان عاملی برای کشمکشهای درونی و علتی برای چالش با محیط بیرون، نقشی کلیدی در شخصیت وی ایفا میکند و با لحاظ کردن همین مورد است که همدستی کلیر با فرانک در جنایت و آدمکشی ملموستر میشود (همانطور که فقدان فرزند، علت اصلی قتل و کشتار لیدی مکبث و همراهیاش با مکبث است) تاکید بر آزادیهای شخصی، عنصریست که کلیر را از دسته زنان فداکار و همراه همسر (که در اکثر موارد این همراهی از فقدان اعتماد به نفس و نیاز به یک تکیهگاه ناشی میشود) جدا میکند. همین ویژگیهاست که زنانگی کلر را پررنگ کرده و او را از شخصیتهای زن دیگر سریالهای این روزها (سرسی لنیستر در بازی تاج و تخت، اسکایلر وایت در افسار گسیختگی و مک کنزی در اتاق خبر) مجزا میسازد.
در فصل سوم و بعد از اینکه فرانک او را از پست نمایندگی آمریکا در سازمان ملل کنار میگذارد، اختلافات گذشته همگی عیان شده و درست در زمانی که فرانک آماده رقابتهای انتخاباتیست، کاخ سفید را ترک میکند (واکنشهای گذشته او) لیدی مکبث جای مکبث را میگیرد و این نه پایان داستان، که آغازیست بر رویارویی او با فرانک. کلر حریصتر از قبل، برای بازپسگرفتن قدرت از دسترفته خود با صدای بلند از فرانک خداحافظی میکند.
نوشته امیرعباس صباغ