کارول رید – زندگینامه و فعالیتهای هنری و سینمایی و فهرست آثار – Carol Reed

تاریخ تولد: 30 دسامبر 1906 در لندن
تاریخ مرگ: 25 آوریل 1976 بر اثر حمله قلبی
فیلمهای مهم
جدا افتاده (1947)، بت سقوط کرده (1948)، مرد سوم (1949)، بند باز (1956) و اولیور (1968)
(کارول رید و مارک لستر به نقش اولیور توئیست، پشت صحنه «الیور!»)
ژانرهای معمول فیلمهایش
درام، کمدی، جنایی، تریلر، رومانس، مستند، نوآر.
همکاران مورد علاقه
رالف ریچاردسون (بازیگر)، گراهام گرین (فیلمنامه نویس)، برت بیتس (تدوینگر)، ویلیام آلوین (آهنگساز)، وینسنت کوردا (طراح تولید)، مارگارت لاکوود (بازیگر)، رکس هاریسون (بازیگر)، ویلیام هارتتل (بازیگر)، اوسوالد موریس (فیلمبردار)، رابرت کراسکر (فیلمبردار).
دلایل شهرت
- همراه با مایلک پاول، آمریک پرسبرگر و دیوید لین متعلق به نسلی از فیلمسازان بریتانیایی بود که سینمای انگلستان را برای سالهای متمادی متحول کردند.
- کارول رید در سراسر نیا و برای نسلهای مختلف عشق سینما شناخته شده است. بعضیها مرد سوم را کمی بعد از جنگ جهانی دوم دیدند و بعضی دیگر شیفته عظمت و جلال اولیور! شدند.
چند کلمه که دنیای فیلمساز را میسازند
قتل، پلیس، جنگ جهانی دوم، مرگ، فرار و تعقیب
مؤلفههای سبکی و مضمونی تکرار شونده
حرکات تبلت به کار رفته در دکوپاژ سکانسهای تعلیق، استفاده دراماتیک از پلکان، لوکیشنهای تنگ و تاریک، بازیهای درونی، کاراکترهای پیچیده و ریتم تند از ویژگیهای تقریباً ثابت آثار او هستند. البته همکاری او با رابرت کراسکرِ فیلمبردار، جلوه بصری فوق العادهای به آثار او داد.
هنرمندانی که از او تاثیر گرفتهاند
استیون اسپیلبرگ از او به عنوان یکی از منابع الهامش یاد کرده است.
جوایز مهم
اسکار بهترین کارگردانی برای فیلم الیور! (۱۹۶۹)، شیر نقرهای جشنواره برلین برای بند باز (۱۹۵۶، فیلم منتخب تماشاگران)، جایزه بزرگ جشنواره کن برای فیلم مرد سوم (۱۹۴۹).
منابع الهامش
موفقترین فیلمهای و اقتباسهایی ادبی بودند. چه آثاری که در آنها با گراهام گرین همکاری کرد و چه اثری هم چون الیور! که اقتباسی از الیور تویست بود.
چند نکته از زندگیاش
- او که فامیل مادریاش روی او گذاشته شد زمانی که تنها ۱۰ سال داشت پدرش از دنیا رفت.
- کارول به ادامه راه پدر علاقه مند بود اما توسط مادر از این کار منع و به آمریکا نزد برادر بزرگترش فرستاده شد تا در کنار او به آموزش اداره مدرن مرغداری مشغول شود. اما تنها ۶ ماه دوام آورد.
- اولین حضورش در تئاتر در سن ۱۷ سالگی و گروه تئاتر سیبیل تروندایک بود.
- بعداً در سن ۲۰ سالگی به کمپانی ادگار والاس، جنایی نویس معروف پیوسته و هم در عرصه نمایش و هم در اقتباس آثار او به فیلم همکاری کرد. سرانجام با مرگ والاس در سال ۱۹۳۲ او نیز صحنه تئاتر را ترک کرد.
- سال ۱۹۳۵ آغاز به کار او به عنوان کارگردان سینما با رمانس در پاریس اتفاق افتاد بود.
- صحبت شیطان، اولین فیلم بود که به کارگردانی او در پاین وود استودیوز موسساش الکساندر کوردا بود در سال ۱۹۳۶ ساخته شد.
- در طول جنگ جهانی دوم مستندهایی برای ارتش بریتانیا ساخت. فیلم تبلیغاتی راه پیش یکی از آثار داستانی است که در سال ۱۹۴۴ با بازی دیوید نیون آن را کارگردانی کرد.
- در سال ۱۹۴۵ مستند پیروزی واقعی را به همراه گارسون کانین کارگردانی کرد که حاصل تدوین و ترکیب فیلمهای گرفته شده توسط بیش از ۱۴۰۰ فیلمبردار مختلف طی جنگ جهانی دوم بود. این اثر جایزه اسکار بهترین مستند را از آن خود کرد.
- پس از جنگ جهانی دوم با تهیه کنندگی و کارگردانی فیلم جدا افتاده در سال ۱۹۴۷ بر بام سینمای انگلستان ایستاد. فیلم موفقیت چشمگیری را هم در اروپا و هم در آمریکا برای او به ارمغان آورد.
- تهیه کنندگی و کارگردانی مرد سوم بر اساس رمانی از راهنمایی گرین با بازی اورسون ولز، ترور هاوارد و جوزف کاتن در سال ۱۹۴۹ موفقیت خود را ادامه داد.
- برت لنکستر، تونی کرتیس و جینا لولوبریجیدا را در بندباز در سال ۱۹۵۶ کارگردانی کرد. فیلم مورد استقبال تماشاگران در جشنواره برلین قرار گرفت.
- موزیکال الیور! را بر اساس رمان الیور تویست چارلز دیکنز در سال ۱۹۶۸ کارگردانی ۱۱ جایزه اسکار شد که پنج تایشان از جمله جایزه اسکار بهترین کارگردانی به فیلم تعلق گرفت.
- انستیتو فیلم بریتانیا در سال ۱۹۹۹ مرد سوم را به عنوان بهترین فیلم بریتانیایی تمام دوران انتخاب کرد.
- در سال ۱۹۷۶ بر اثر حمله قلبی از دنیا رفت و او را در قبرستان گانزو بری در وست لندن به خاک سپردند.
- او عموی الیور رید بود.
چند حاشیه و جنجال
- آلفرد هیچکاک را کارگردان بزرگ نمیدانست چرا که معتقد بود کارگردانهای بزرگ باید توانایی ساخت فیلمهایی در ژانرهای گوناگون و مضامین مختلف را دارا باشند. هیچکاک تریلر میساخت.
- مدت کوتاه بعد از کارگردانی شورش در کشتی بونتی در سال ۱۹۶۲ به دلیل این که قادر نبود مارلون براندو را کنترل کند از پروژه کناره گیری کرد. او نمیدانست که استودیوی اجازه کنترل کامل بر فیلم را به براندو داده بود.
- رمان پولانسکی یک بار در مطلبی، جدا افتاده (دکتر هوشنگ کاووسی معتقدند که ترجمه صحیح نام این فیلم سوخته در بازی است) را فیلم محبوب زندگیاش نامید.
چند جمله مهم از او
- بر این عقیده اند که کارگردان باید به فرصتی دقیق از سکانسهایی که قرار است فیلمبرداری شود برسد. توصیف عمومی، دیالوگها و نوع تأثیری که قرار است بر بیننده بگذارد.
- من به مردم چیزی که خودم میخواهم را میدهم و امیدوارم آنها هم آن را دوست داشته باشند.
- یک بازیگر باید فوق العاده باشد و یا چیزی درباره بازیگری ندارد، دانش کم ضرر است.
- من بازیگر خوبی نبودم … اما هنوز از بابت آن ۷ ساله که به بازیگری مشغول بودم خوشحالم چرا که متعاقباً به من کمک کرد تا با مشکلات بازیگران بیشتر آشنا شوم.
- به تصور من این وظیفه کارگردان است و فیلم را به سمت و سویی که مولفش در ذهنش داشته هدایت کند. مگر این که مولف اثر خود در فیلم همکاری کند آنگاه از نفر اول است و کارگردان نمیتواند در مورد ایدهای که مولف در ذهنش داشته به بازیگر چیزی بگوید و یا تدوینگر را برای نزدیک شدن اثر به مایههای اصلیش یاری کند. برای ساخت یک فیلم باید به مرحله ابتدایی آن برگردید تا متوجه اهمیت خلق یک سکانس یا کاراکتر شوید.
- هر کارگردانی که در این کشور فیلم میسازد بی وقفه با ساختن پایانهای خوش برای فیلمهایش ادامه میدهد. مطمئنم که این سیاستی غلط است از این بینندگان و مردم تیزهوش را از سینما جدا میکند. هرچه در داستان فیلمی گذرد، پایان نیز ناچار آن باید با آن همسان باشد.
- تصور نمیکنم که مردم به تکنیک اهمیتی بدهند. این ستارهها هستند که صاحب شهرت شده و نگاه مردم را به خود جلب میکند اما هیچ کس فیلمی را به خاطر اینکه کارول رید، آن را ساخته، نمیخواهد ببیند.
- فیلمها در ترس، نگرانی و وحشت ساخته میشوند به هیچ شادمانی در این حرفه وجود ندارد.
چند جمله از دیگران درباره او
- رونالد برگان: «کارول رید توانست با کارگردانی تعدادی از درامهای سطح بالا با بازیگرانی عالی، فیلمهایی با فضای غنی خلق کند. بیشتر موقعیتهای کارول رید اقتباسهای ادبی با کاراکترهای اصلی پیچیده بودند».
- دیوید تامسون: «در اولین سالهای پس از جنگ کارول رید خود را با فیلمهای جدا افتاده، بت سرنگون و مرد سوم به عنوان کارگردانی با استعداد مطرح کرد. فیلمهایی که یکی پس از دیگری موفقیت بزرگی برای او محسوب میشدند. نامزدی اسکار برای دو تا از این فیلمها و یک لقب سر در سال ۱۹۵۲. اما بعد، از جریان اصلی سینما خارج شد یا دیگر نیازی به او نبود».
- ویلیام آر. مه یر: «به دنبال نمودی از زندگی طبقه کارگر (ستارگان به پایین مینگرند، ۱۹۳۹) تریلرهای پیچیده آمدند که با واقعیت گرایی ویژه ای ساخته شدند (جدا افتاده، مرد سوم) اما آثار مؤخر رید ناتوانی او را در ایجاد تعادل میان عناصر فیلمنامه نمایان کردند».
- جین د. فیلیپس: «اکثر تهیه کنندگان انگلیسی بر این باورند که فیلمهای سینمایی باید بازار خانگی را تسخیر کنند تا این که در آمریکا مورد توجه قرار گیرند. هنوز هم فیلمهای کارول رید و دیگر کارگردانانی که فعالیت هنریشان پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد (با کاراکترها و موقعیتهای تماماً انگلیسی) اولین فیلمهای انگلیسی بودند که جماعت عظیمی از مردم را در آمریکا به سینماها کشاندند. بت سقوط کرده اولین فیلم از سه شاهکاری بود که رید با همکاری گراهام گرین رمان نویس و فیلمنامه نویس مشهور ساخت. همکاری این دو یکی از مهمترین همکاریهای خلاقانه نویسنده / کارگردان در تاریخ سینما است. موفقیتی که با مرد سوم ادامه یافت و یک دهه بعد مأمور مادر هاوانا به دنبالشان ساخته شد».
- پالین کیل: «بدترین فیلم کارول رید، از بر بیبی جین چه گذشت؟ ساخته رابرت آلدریچ، فیلم بهتری است».
یادگاری فیلمهایش
تصویری از اورسون ولز با کلاه و بارانی سیاه، هم چون یادگاری از فیلم رید و بازی یکی از بزرگترین کارگردانان سینما در اثری بزرگ همیشه در ذهنها باقی ماند.
یک سکانس مهم از فیلمهایش
سکانس تعقیب و گریز در فاضلابهای شهر وین در فیلم مرد سوم یکی از به یاد ماندنیترین و نفس گیرترین سکانسهای تاریخ سینما است.