فیلم بابل – معرفی و نقد و بررسی – Babel 2006

سال تولید : ۲۰۰۶
کشور تولیدکننده : آمریکا و مکزیک
محصول : آلخاندرو گونسالس اینیاریتو، جان کیلیک و استیو گولین
کارگردان : اینیاریتو
فیلمنامه‌نویس : گیلرمو آریاگا، برمبنای طرحی نوشتهٔ اینیاریتو و آریاگا
فیلمبردار : رودریگو پریتو
آهنگساز(موسیقی متن) : گوستاوو سانتائولالا
هنرپیشگان : براد پیت، کیت بلانچیت، پیتر رایت، هاری‌یت والتر، آدریانا باراسا و رینکو کیکوچی
نوع فیلم : رنگی، ۱۴۲ دقیقه

̎ریچارد̎ (پیت) و ̎سوزان̎ (بلانچیت) زوجی آمریکائی، پس از مرگ یکی از فرزندانشان که باعث افسردگی عمیقِ ̎سوزان̎ شده، برای گذراندن تعطیلات به مراکش سفر کرده‌اند. از دو فرزند دیگر ̎ریچارد̎ و ̎سوزان̎، ̎آملیا̎ (براسا)، خدمتکارشان مراقبت می‌کند. ̎آملیا̎ اصلاً مکزیکی است و باخبر شده که پسر بزرگش خیال دارد ازدواج کند. ̎آملیا̎ که نتوانسته کسی را برای مراقبت از بچه‌ها پیدا کند، آنان را نیز با خود به سفر می‌برد تا از مرز گذشته و در مراسم شرکت کنند.

در همین حال در مراکش، تفنگ شکاری پُرنقش و نگاری به یک کشاورز فقیر مراکشی هدیه می‌شود و او نیز تفنگ را به یکی از پسرانش می‌دهد تا با شلیک چند گلوله حیوانات شکاری را که به گلهٔ بُزش حمله می‌کنند، فراری دهد. پسرها بازیگوشانه به طرف اتوبوسی شلیک می‌کنند که در فاصله‌ای دور در حال عبور است؛ گلوله‌ای به شانهٔ ̎سوزان̎ اصابت و خونریزی شدیدی می‌کند و پلیس که خبردار شده، شک ندارد که کار، کار تروریست‌هاست. در ژاپن، ̎چیکو̎ (کیکوچی) دختر نوجوانی است که نه می‌تواند بشنود و نه حرف بزند. ناتوانی‌اش در ارتباط با دنیای پیرامونش باعث شده که به روش‌های مختلف این کار را انجام دهد. پدر ̎چیکو̎ در تلاش است که فاصلهٔ حسی و عاطفی بین خود و دخترش را از میان بردارد و از این‌رو تصمیم‌ می‌گیرد وی را به سفری در مراکش ببرد.

در بابل، حکایت‌ جاه‌طلبانه‌ای مملو از تشویش و نگرانی که سعی دارد انگشت خود را در زخم‌هائی فرو برد که بشریت در اوایل قرن بیست و یکم به جسم خود زده، والدین و بچه‌ها برای یک‌دیگر مشکل و دردسر زیادی ایجاد می‌کنند. فیلم اینیاریتو و هم‌کارش، آریاگا ـ که پس از عاشق‌پیشه (۲۰۰۰) و ۲۱ گرم (۲۰۰۳)، بخش نهائی سه گانه‌شان به شمار می‌آید، باز از چند نقطهٔ مختلف کره زمین اتفاق می‌افتد و هم‌چون اشارات انجیلی عنوانش به چند زبان متفاوت روایت می‌شود.

فیلم به گونه‌ای کوبنده و به کمک حوادثی تراژیک که براثر حماقت و بی‌احتیاطی آدم‌ها رخ می‌دهند، بنای داستانش را با تنش‌های حسی بالا برده است. بابل نیز مثل ۲۱ گرم با نگرشی تلخ و تقدیرگرا به دنیان معاصر نگاه کرده ولی با این وجود از ابتدا تا به انتها جذاب است و تماشاگر را با خود می‌کشد.