فیلم مخمل آبی – معرفی و بررسی و نقد – Blue Velvet 1986

سال تولید : ۱۹۸۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : فردکاروزو
کارگردان : دیوید لینچ
فیلمنامهنویس : دیوید لینچ
فیلمبردار : فردریک المس
آهنگساز(موسیقی متن) : آنجلو بادالامنتی
هنرپیشگان : کایل مکلاکلان، ایزابلا روسلینی، دنیس هاپر، لارا درن، هوپ لانگ، جرج دیکرسن، فرانسس بی، براد دوریف و دین استاکول.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۱ دقیقه.
«جفری بومانت» (مکلاکلان)، دانشجوی کالج، گوش بریده انسانی را در مزرعهای متروک مییابد و همراه یک دختر دبیرستانی معصوم، «سندی ویلیامز» (درن) پی کشف معمای آن بر میآید. کلید معما نزد خواننده کاباره، «دوروتی والِنس» (روسلینی) است که شوهر و بچهاش را «فرانک بوتِ» شیطانصفت (هاپر) گروگان گرفته است تا او را شکنجه روحی و جسمی بدهد.
«جفری» بیشتر و بیشتر در ورطه هولناک این معما فرو میرود تا اینکه با خود «فرانک» و دارودسته منحرف و عجیبش رودررو میشود و مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. او کشفیاتش را در اختیار پدر «سندی» که کارآگاه پلیس است، قرار میدهد و «دوروتیِ» مضروب و ناتوان را به خانهاش میبرد.
در آپارتمان «دوروتی»، جسد شوهر او را مییابد و «فرانک» را که در کمینش نشسته، میکشد… سپس در باغ خانهشان بیدار میشود، در حالی که «سندی» او را برای ناهار صدا میکند و «دوروتیِ» ظاهراً بهبود یافته، پسرش را در آغوش میگیرد.
یکی از کلیدیترین فیلمهای آمریکائی دهه ۱۹۸۰ و نقطه اوجی پیچیده در کارنامه غیرمتعارف لینچ. تصویر کابوسی که در واقعیت انتظار آدم را میکشد، به نوعی «همه آن چیزهائی که خواستهاید درباره تباهیهای زندگی بدانید و از دیدنش وحشت داشتهاید» چرا که فیلم نگاه نافذ و خطرناکی به رویه تاریک زندگی در یک شهر کوچک آمریکائی – همان نوع زندگی که اغلب در سینمای آمریکا به خاطر معصومیت، نیالودگی و بیتکلفیاش ستایش شده – میاندازد.
لینچ هم زمان طی گفتوگوها و پرداخت قهرمانان جوان آراسته و نمونهایاش، به هجو ارزشهای خلق شده در سینما و تلویزیون برای شهر کوچک، خانواده، جوانی و غیره میپردازد. مسئله نگاه – بهویژه به زشتیها – جنبه استعاری مهمی در فیلم دارد (نگاه «جفری» به موازات نگاه یک تماشاگر کنجکاو سینما قرار میگیرد).
هاپر جنون عنان گسیختهای به نقش خود میبخشد و موسیقی پُر مایه بادالامنتی در خلق فضائی نامطمئن و مبهم سهم مؤثری دارد.