اثر دارونما چیست؟
در سالهای آخر قرن هجدهم، درمانگری آمریکایی به نام الیشا پرکینز اختراع عجیب و غریبی کرده بود. وسیله او دو میله فلزی با یک نوک در انتها بود که هر یک 7- 8 سانتیمتر داشتند. او ادعا میکرد این میلهها، از فلزهای غیرمعمول درست شدهاند و میتوانند باعث بهبود روماتیسم ، التهابهای بدن و سردرد شوند! او برای درمان بیماران، حدود 20 دقیقه نوک میلهها را روی نقاط مشکلدار بدن بیماران میگذاشت و میگفت که آنها الکتریسیته مضر زیر بافتها را بیرون میکشند.
گرچه برخی از مجامع این وسیله را توهمی بیش نمیدانستند، اما این وسیله که ترکتور نامیده میشد، از سوی برخیها مورد حمایت قرار گرفت، از جمله 12 پزشک جراح در کپنهاگ. کار به جایی رسیده بود که جورج واشنگتن هم یک جفت از آنها را خریده بود. مردم حاضر بودند مبلغ زیادی برای خرید این میلهها بپردازند. ظاهرا این میلهها واقعا تأثیر مثبت روی درمان برخی از بیماریها داشتند.
بعد از فوت پرکینز، در سال 1799، یک پزشک انگلیسی به نام جان هیگارث، برای بیرون آوردن مردم از اشتباه، میلههایی چوبی درست کرد و نشان داد که این میلههای چوبی ارزانقیمت هم درست اثر همان میلههای پرکینز را دارند و تأثیر این میلهها تلقینی و خیالی است. این برای اولین بار بود که کسی به روشنی، در مورد اثر دارونما استفاده میکرد.
[mks_separator style=”solid” height=”2″]انتظاری که از بیشتر پزشکان میرود، این است که داروهایی را نسخه بکنند و بعد میزان تأثیر داروهایشان را پایش و پیگیری کنند. داروها حاوی ترکیبهای فعالی هستند که با مکانیسمهای مختلف، باعث ایجاد تغییراتی در بیمار، عامل بیماریزا و مکانیسم بیماری میشوند. اما پزشکان در عین حال، مدتهاست که قدرت عوامل روانشناختی را نیز در معالجه بیماریها به رسمیت شناختهاند. طی چندین قرن گذشته، عقیده «ذهن برتر از ماده» در دنیای سلامتی یک مفهوم شناخته شده است.
دارونما چیست؟
دارونما Placebo، از کلمه لاتین به معنای «خشنود کردن» مشتق شده است. به بیان ساده، یک دارونما به عنوان دارویی که هیچ گونه ارزش پزشکی و تاثیرات دارویی ندارد، تعریف شده است.
یک دارونمای فعال، دارونمایی است که عوارض جانبی داروی تحت تحقیق را تقلید میکند، اما فاقد تاثیر خاص و درمانی فرض شده است.
بعضی بر این باورند که تاثیرات دارونما برای بیماریهای روانی موثرتر از بیماری های جسمی است. اخیرا نتایج یک تحقیق مهم نشان داد، نزدیک به ۶۰ درصد از بیمارانی که دارونما دریافت کردهاند از متوسط بیماران گروهی که هیچ دارویی دریافت نکردهاند، بهتر شدهاند که این نشاندهنده قدرت دارونما است.
تاریخچه:
تاریخچه جدید دارونما، معمولا به مقالهای نسبت داده می شود که بیش از ۵۰ سال پیش در مجله انجمن دندانپزشکی آمریکا نوشته شد. در سال 1946 هنری و بیچر دنیای پزشکی را با این ادعا شوکه کردند که تنها، شیوههای دارونمایی همچون دادن قرص های شکر یا حتی دلسوزانه معاینه کردن جسمی بیمار منجر به بهبود در ۳۰ درصد بیماران خواهد شد. امروزه این برآورد افزایش پیدا کرده است؛ بین یک دوم تا سه چهارم بیماران، با همه انواع مشکلات از آسم تا پارکینسون، بهبود پایدار واقعی را در طیفی از درمانها نشان می دهند.
معالجه کردن همه چیز؟
دارونماهای در دامنه وسیعی از بیماریها درجاتی از تأثیر را داشتهاند: حساسیتها، گلودردها، آسم، سرطان، سکته مغزی، افسردگی، دیابت، شب ادراری، صرع، بی خوابی، اختلال شنوایی مَنیر، میگرن، تصلب شریانها ، روان رنجوریها، آسیبهای چشمی، پارکینسون، بزرگی پروستات، اسکیزوفرنی، بیماریهای پوستی، زخمها و زگیلها.
دارونماهای مختلف:
یک سوال این است: کدام نوع از دارونماها تاثیر بهتری دارند؟ آیا رنگ و اندازه کپسولها و قرصها، چیز مهمی است؟ گرچه در پژوهشهای مختلف، برای بررسی این مطلب، به صورت مرتب ظاهر داروها تغییر پیدا کرد، اما تأثیر کمی در این باره گزارش شده است و به نظر نمیرسد این مسأله تفاوت زیادی را ایجاد کند.گرچه مطابق یک بررسی، برای اینکه دارونما به بهترین وجه موثر باشد باید بسیار بزرگ و قهوه ای یا بنفش باشد. یا اینکه خیلی کوچک بوده و رنگ آن قرمز روشن یا زرد باشد.
تزریقات ظاهرا به تنهایی تاثیر بیشتری از قرص دارد، حتی جراحی دارونمایی (زمانی که افراد را با یک جراحی کوچک یا بدون هیچ جراحی می برند و بخیه می زنند) به نرخ های پاسخ مثبت بالایی منجر شده است.
ظاهرا سبک اجرای درمان و خصوصیات درمانگر به میزان چشمگیری در تأثیر درمان را کم و زیاد میکند. درمانگرانی که علاقه بیشتری را به بیماران خود نشان میدهند، اطمینان بیشتری به درمانشان دارند و وجهه بالای حرفهای دارند، تأثیرات دارونمایی قوی تری را در بیمارانشان ایجاد میکنند.
دارونماها چگونه عمل می کنند؟
چیزهای مختلفی مطرح شدهاند، از جمله شرطیسازی کنشگر، شرطیسازی کلاسیک، کاهش احساس گناه، انتقال، تلقین، ترغیب، اقتضای وظیفه، ایمان، امید، نظریهسازی فرد، کاهش اضطراب، تاثیرات انتظار و آزادسازی اندورفین.
مطالعات تصادفی شده، دو سو کور و کنترل:
اثر دارونما هم خوب است و هم بد. دارونما برای همه درمانگران صرف نظر از اینکه چه درمانی را تجویز میکنند خوب است و برای دانشمندانی که سعی می کنند اثر واقعی مداخلههای درمانی را ارزیابی کنند، عامل بدی محسوب می شود! چرا؟
برای اینکه داروی تازهای که محققان تصور میکنند با مکانیسم خاصی باعث درمان بهتر یک بیماری میشود، ممکن است واقعا تأثیر فیزیکی خاصی نداشته باشد و فقط به صورت دارونما عمل کند! در این صورت چگونه میتوان مطمئن شد داروی جدید، فقط دارونما است یا یک داروی واقعی؟
اینجاست که از پژوهشهای دو سو کور، تصادفی شده و کنترل شده دارونما، استفاده میشود.
روش کار بدین صورت است که افرادی به صورت تصادفی به گروههای مختلف تقسیم میشوند، برخی درمان روتین واقعی دریافت میکنند، گروه دیگر دارونما میگیرند و یک گروه کنترل هم وجود دارد که اصولا هیچ درمانی نمیگیرد. علاوه بر خود پژوهشگر هم نمیداند که کدام بیمار تحت درمان با داروی واقعی است، کدام یک دارونما میگیرد.
اینگونه تحقیقات البته خالی خالی از مشکل نیستند. مشکل اول این است که بیماران گروههای مختلف ، ممکن است همدیگر را ببینند و درباره درمانشان با هم بحث کنند یا اینکه صرف مشارکت در یک مطالعه ممکن است رفتار افرادی را که در تحقیق شرکت کردند تحت تاثیر قرار دهد. به بیان ساده، به صورت منظم مورد مشاهده بودن و سنجش شدن، ممکن است خودش، اثر شفابخشی داشته باشد!
ممکن است در بعضی از موقعیتها، مشکلات اخلاقی مانع از بررسی دو سو کور شود، مثلا جایی که پزشک یا بیمار میداند که یک نوع درمان روتین به وضوح اثرات ثمربخش بهتری نسبت به دارونما دارد.
این نوشتهها را هم بخوانید
من این رو خودم شخصا تجربه کردم
در حادثه ایی که برام پیش اومده…
تجربه جالبی بود
فکر کنم خیلی به قدرت ذهن پی میبریم
امیدوارم همه افراد همیشه سالم و تندرست باشند
اطلاعات مفید و جالبی بود تصور نمی کردم دارونما بتونه سرطان یا مشکلات چشم رو درمان کنه. اگر منبع مطالب رو بنویسید خوبه چون اطلاعات بیشتری رو می شه از سایت مرجع بدست آورد مثل تلفظ و نوشتار ترکتور
البته به میزان باور بیمار نیز مرتبط میشه. آدمهای خیلی منطقگرا که کمتر به امور ماورایی باور دارند مطمئنا تحت تاثیر این گونه از درمان قرار نمیگیرند. این را از تجربه شخصی در درمان اطرافیانم به وضوح دیدم