معرفی کتاب « ۱۰۰ راز سادهی موفقیت در کسبوکار »، نوشته دیوید نیون

سخن ناشر
آیا خریدن یک رولز رویس، یک ساعت یا یک خانهٔ گرانبها شما را ثروتمند خواهد کرد؟ نه، برعکس، احتمال آن میرود که شما را به خاک سیاه بکشاند.
آیا خرید یک ویلای گرانقیمت به موفقیت شرکت شما منجر خواهد شد؟ امکان ندارد.
اگر قصد دارید ثروتمند شوید، باید کارهایی را که ثروتمندان پیش از کسب ثروت انجام دادهاند، بیاموزید. باید رموز ثروتمند شدن آنان را بیاموزید، نه چگونگی خرج کردن ثروت را. و اگر میخواهید کمپانی موفقی داشته باشید باید آنچه شرکتها و مدیران موفق پیش از کسب اعتبار و شهرت انجام دادهاند، فراگیرید.
افراد موفق با تلاش وافر، سختکوشی و کار مداوم، بینش کافی و توجه به وقایع پیرامون و استفادهٔ درست از نکات آموزندهای که فراگرفتهاند راه دشوار موفقیت را پیمودهاند و البته شاید کمی هم باهوش بودهاند.
در این کتاب شما با رمز موفقیت افرادی آشنا میشوید که در دنیای تجارت و در زندگی خود به موقعیتهای رفیع دست یافتهاند. درسهای موجز، آموزنده و باارزشی جمعآوری شدهاند تا به سادگی در اختیار شما قرار گیرند.
امیدوارم از خواندن کتاب لذت ببرید.
با آرزوی موفقیت
شاهین ترکمن
بهار ۱۳۹۱
پیشگفتار
ما هفتهای یک بار در همایش پروفسور برایان لانگ (۱) حاضر میشدیم. موضوع مورد بحث، از قبل مشخص نبود. دلیل این گردهمایی، آمادهسازی برای تحقیق سالیانهای بود که باید در طی ترم تحصیلی انجام میگرفت. همه مقالاتی را دربارهٔ موضوعاتی که خودمان انتخاب میکردیم مینوشتیم. ما ۲۰ نفر بودیم و موضوعات مختلفی ارائه میشد. دانشجویان دربارهٔ حقوق مدنی مؤسسهٔ جانسون (۲)، طولانی بودن ساعات درسی روزانهٔ دانشآموزان دورهٔ ابتدایی یا در اینباره که آیا کامپیوتر میتواند آهنگ بسازد، مطالبی را عنوان میکردند. دلیل دیگر این گردهمایی ترغیب و تشویق دانشجویان به تحقیق دربارهٔ موضوعاتی بود که خود به آن علاقه داشتند. برای انتخاب موضوع، هیچ اجباری در کار نبود. پروفسور هیچگونه اطلاعاتی مثلاً دربارهٔ لیندون جانسون (۳) یا حق و حقوق کودکان ۷ ساله نمیداد. او از ما میخواست زحمات سفر را تحمل کنیم، هر کدام به جاهای مختلفی برویم و سپس نتایج حاصل را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم. این همایش در پی کشف مطالب غیرمنتظرهای بود که با تعهد و جدیت دانشجویان به دست آید. ما دائم در حال بررسی و یادداشت نتایج بدست آمده در مورد موضوع تحقیق بودیم. پروفسور در کلاس از ما دربارهٔ پیشرفت و نتایج تحقیقاتمان سئوال میکرد یا این که چه چیزی ما را به هیجان آورده یا به چه بنبستهایی رسیدهایم و تقریباً همهٔ ما با هیجان بسیار دربارهٔ آنچه که با آن برخورد کرده بودیم یا کتابهایی که مطالعه کرده بودیم، صحبت میکردیم. اگر ندرتاً دانشجویی پیدا میشد که کارش را خوب پیگیری نمیکرد و پیشرفتی در کارش نداشت، پروفسور بسیار ناراحت میشد و پافشاری میکرد که او حتماً یک گزارش تازه ارائه کند. پروفسور برای عدم انجام وظیفه، اغماض و گذشتی نداشت. او بارها به ما گفته بود که دانش چیزی نیست که به سراغ شما بیاید و خودش را به شما تحمیل کند. این پروژههای تحقیقاتی برای پروفسور، فقط موقعیتی برای آموزش موضوع مورد بحث نبود، بلکه او میخواست که ما خودمان را بهتر بشناسیم و توانایی خودمان را- طی مأموریتی مهم که میتوانست نتایج خوب یا بد داشته باشد یا پسرفت و پیشرفتی به دست آید- بالا ببریم. این که کامپیوتر بتواند آهنگ بسازد یا نه، زمان کلاسهای دورهٔ ابتدایی اضافه یا کم شود، برای پروفسور اهمیتی نداشت. آنچه که او را به هیجان میآورد این بود که پروژههایمان را در حد تواناییمان اجرا کنیم. او متعقد بود که اگر الان شما در اجرای این پروژهها ناتوان باشید، هیچ وقت دیگری هم نخواهید توانست ولی اگر از پس انجام آن برآیید، بعد از این هم موفق خواهید بود.
او میگفت در دنیای کنونی که پر از چالش و مبارزه است، هیچکس به شما کمک نخواهد کرد و این خود شما هستید که با سعی و تلاش از مبارزات پیروز بیرون میآیید.
زمانی که من تحقیقاتم را برای نوشتن این کتاب شروع کردم به فکر کلاسهای پروفسور لانگ افتادم و گفتههای او را دربارهٔ عوامل لازم برای خلق یک پروژهٔ تحقیقاتی خوب، مدنظر قرار دادم.
من هزاران مقاله و سخنرانی از انسانهای موفق را مورد مطالعه قرار دادم و دریافتم که دانشمندان یک سری تجربیات، اصول و باورهایی را کشف کردهاند که برای رسیدن به موفقیت لازم است.
کتاب حاضر نشاندهندهٔ تلاش دانشمندان است که رموز موفقیت را در تمام جوانب زندگی مورد مطالعه قرار دادهاند و من ۱۰۰ مورد آن را در این کتاب آوردهام؛ هر مبحثی مرکز ثقل نتایج عملی به دست آمده است و به دنبال آن مثالهای واقعی از اشخاص حقیقی و همچنین نصایح مفیدی که باید مورد استفاده قرار گیرد تا شانس موفقیت را در زندگی بالا برد.
دکتر دیوید نیون (۴)
۱. احساس صلاحیت، آغاز صلاحیت است.
در کاری که انجام میدهید چقدر تبحر دارید؟ آیا هیچگونه آزمایش، ارزیابی یا چیزی شبیه اینها را برای سنجش توانایی خود انجام دادهاید؟ حتماً راهی وجود دارد که دریابید کاری را که انجام میدهید درست است و باید انتظار موفقیت را داشته باشید یا خیر. در حقیقت کسانی که فکر میکنند کار خود را درست انجام نمیدهند و توانایی دستیابی به موفقیت یا رهبری را ندارند، قدرت تغییر یک چنین تفکری را نیز ندارد حتی اگر به موفقیت هم دست یافته باشند و این سبب میشود که تواناییهای آنها از بین برود.
منتظر ارزیابی بعدیتان، برای داشتن قضاوت بهتر نسبت به خود نباشید برای این که احساسات بر مبنای حقایق پایهگذاری نشده است. شایسته بودن با احساس آن شروع میشود و بعد از آن شایستگی و صلاحیت به دست میآید.
راس (۵) رقصندهای از شهر اسپرینگ فیلد (۶) ایالت میسوری (۷) در آرزوی روزی بود که بتواند در برادوی (۸) برنامه اجرا کند. مسیر رسیدن به این هدف باشکوه، از طریق اجرای برنامه در حضور اشخاص غیرحرفهای و محلی بود. راس از این کار بسیار هراس داشت و آن را به مانند معاینه شدن توسط دکتر در جلوی مردم میدانست. او میگفت وقتی که قرار شد برای اولین بار این کار را انجام دهم بسیار ترسیده بودم. اما بالاخره او اجراهای مختلفی را انجام داد که در بعضی از آنها موفق و در بعضی دیگر ناموفق بود و از این طریق تجربهٔ فراوانی به دست آورد. او میگفت این اواخر، در مقابل کسانی که مرا مورد ارزیابی قرار میدادند اعتمادبهنفس پیدا کرده بودم زیرا که تعداد این اجراها بسیار زیاد شده بود. اولین باری که راس همراه یک گروه حرفهای برنامه اجرا کرد بسیار عالی بود. او یک توضیح مناسب برای موفقیت خود در هر چه سریعتر حرفهای شدن ارائه میکند؛ اعتمادبهنفس. او میگوید اگر واقعاً میخواهید کاری را انجام دهید، باید آن را جدی بگیرید و به آن اعتقاد داشته باشید. مجبور هستید کاری کنید که آن اتفاق بیفتد. با نشستن و به امید دیگران بودن نتیجهٔ خوبی حاصل نمیشود.
اولین قدم آنهایی که موفق شدهاند، پرورش احساسی بوده است که دربارهٔ توانایی خودشان داشتهاند. در حقیقت از هر ۱۰ نفر، ۸ نفر با تصویری که از خود در زمینهٔ تواناییشان در انجام کار داشتهاند به موفقیت دست یافتهاند نه تمرین زیاد.
گریبل (۹)، ۲۰۰۰
کتاب ۱۰۰ راز سادهی موفقیت در کسبوکار (انسانهای موفق چه آموختهاند و چگونه میتوانیم آنها را به کار ببریم)
نویسنده : دیوید نیون
مترجم : احمد روستا ، محمود حمیدخانی
انتشارات سیته
تعداد صفحاتک ۱۵۲ صفحه