سریال یقه سفید – نقد، بررسی و خلاصه داستان – White Collar

کارگردانان: جان تی، کرچمر، راسل لی فاین، پل هولاهان، مایکل اسمیت، دیوید استریتن، برانون هیوز (پایلوت)

بازیگران: مت بومر (نیل کفری)، تیم دیکی (پیتر برک)، تیفانی تی یسن (الیزابت برک)، ویلی گارسن (مازی)، شریف اتکینز (کلینتون جونز)، مارشا تامپسون (دایانان بریگان)، هیلاری برتون (ساراالایاس)، دایان کارول (جون)، جیمز ریبورن (ریز هیوز)، ناتالی مورالس (لورین کروز)، گلوریا واتسیز (الکساندرا هانتر)، الکس دادریو (کیت مورو)، نواح امریخ (گرت فاولر)، اندرومک کارتی (وینسنت ادلر)، راس مک کال (متیو کلر)

خلاصه سریال یقه سفید White Collar

نیل کفری یک جاعل، سارق آثاری هنری و کلاهبردار تیزهوش است که برای نیروهای اف بی آی حکم ستاره‌ای دست نیافتنی را دارد. کارآگاهی به نام پیتر برک بعد از سه سال موش و گربه بازی، کفری را به دام می‌اندازد و او به چهار سال حبس محکوم می‌شود. کفری سه ما قبل از پایان دوران محکومیت خود، پس از ملاقات مشکوکی با دختر مورد علاقه‌اش کیت، از زندان فرار می‌کند تا او را پیدا کند. کارآگاه برک بار دیگر کفری را دستگیر می‌کند اما این خلافکار مشهور تقاضای غیرمنتظره‌ای را مطرح می‌کند: آزادی مشروط در قبال همکاری با اف بی آی! با قبول این درخواست، یک تیم رویایی متشکل از نیروهای زبدهٔ پلیس و کلاهبردارها شکل می‌گیرد که با روشهای غیرمعمول، خلافکارهای نابغه را به دام می‌اندازد. کفری که با یک مچ بند امنیتی، 24 ساعته تحت نظر پلیس قرار دارد، به صورت مخفیانه از آزادی‌اش برای یافتن کیت استفاده میکند. اما با مرور زمان مشخص می‌شود که توطئه‌های بزرگتری در داخل دستگاههای دولتی در جریان است که کفری و برک ناخواسته به آنها وارد شده‌اند…

یک خلافکار برای همکاری با پلیس آزاد می‌شود. این طرح سریالی است که «جف ایستن» از سال 2008 مشغول کار بر روی آن بوده، اما شبکه‌های مختلف به دلیل شباهت به فیلمها و سریال‌های دیگر آن را رد می‌کردند. تا آن که «یو اس ای نتورک» با ساختن نسخهٔ کمدی این سریال موافقت می‌کند. پایلوت سریال پاییز 2009 به روی آنتن رفت و به قدری واکنش‌های بینندگان و شبکه مثبت بود که مسیر سریال برای ادامهٔ کار هموار شد. تاکنون 62 اپیزود 42 دقیقه‌ای از یقه سفید پخش شده و فصل پنجم آن هم در 16 قسمت، شهریور امسال از راه خواهد رسید.

یقه سفید اصطلاحی حقوقی برای اشاره به کلاهبردای و جرائم مالی است که بدون توسل به خشونت صورت می‌گیرد. مجرم یقه سفید کارش جعل و سوء استفاده از قانون است و ظاهراً شبیه افراد طبقهٔ مرفه جامعه رفتار می‌کند.

یقه سفید با استفاده از چند دوربین همزمان فیلمبرداری شده است. دوربین دیجیتال مورد استفاده در این سریال سینه آلتا (سونی) است که فیلمهای شاخصی همچون آواتار به وسیلهٔ آن ثبت کرده‌اند.

* شبکهٔ یو اس ای نتورک سریالهای خوش ساختی دارد اما نه آمار بینندگانش به اندازهٔ شبکه‌های سراسری آمریکاست و نه به اندازهٔ شبکه‌های کابلی معروف میان علاقمندان پیگیر سینما طرفدار دارد. شاید همین باعث شده که سریالهای این شبک کمتر از آنچه که باید تحویل گرفته بشوند. اما طرف دیگر دست سازندگان سریالی مانند یقه سفید تا حدودی بازتر است. یقه سفید تقریباً یک سریال سرقتی با مهندسی معکوس و پر از ارجاع به آثار شاخص این جنس فیلم‌هاست. از نیش و یازده یار اوشن گرفته تا حادثه توماس کراون و اگه می‌تونی منو بگیر. مشخص است که تمام امتیازات سریالهای رویه‌ای، کمدی- پلیسی‌های دههٔ نود و فیلم‌ها رت- پک را برای خلق یک سریال جدید، بیرون کشیده‌اند. یقه سفید تمام استانداردهای تلویزیونی و کلیشه‌های ژانر را رعایت می‌کند و برای مخاطبش یک سرگرمی هوشمندانه محسوب می‌شود و حتی بعضی اوقات از سطح انتظار فراتر می‌رود.

* در عالم واقعیت، دزدی و کلاهبرداری مشاغل محبوبی محسوب نمی‌شوند، اما در سینما اوضاع فرق می‌کند و سرقت و حقه‌بازی افعالی هستند خیر و بابرکت! در فیلم‌های، یک گروه باهوش که نتوانسته‌اند حق‌شان را از جامعه بگیرند، می‌روند به سراغ آدمهایی که بیشتر از حد هوش و استعدد خود سرمایه جمع کرده‌اند. زدن بانک، خالی کردن کازینو و رد شدن از لابه‌لای لیزهای امنیتی موزه‌ها، همه راههایی هستند که دزدها را به رهایی حقیقی می‌رسانند. در یقه سفید دزد و پلیس همدست می‌شوند تا مچ دزدهای بزرگ و خطرناک‌تری را بگیرند. خیلی از این دزدها و سارقین، آدم‌های محترم و معتبری‌اند که پشت دادگستری، بازار، سهام وال استریت، سازمان‌های خیریه و حتی پلیس پنهان شده‌اند و با دور زدن قانون، جیب مردم عادی را خالی می‌کنند. به همین دلیل تیم پلیس- دزدهای سریال باید مانند فیلم‌های سرقتی نقشه بکشند تا راه نفوذ به قلعهٔ این افراد را پیدا کنند و بدون آنکه دستشان رو شود، از آنها مدرک جمع کنند! تماشای این سریال وقتی جذاب‌تر می‌شد که تحولات چند سال اخیر آمریکا و سایر نقاط دنیا را مرور کنیم، تحولاتی که باعث شده تا تعریف جدیدی از سرمایه‌داری و طبقهٔ متوسط مطرح شود.

در یقه سفید هم محور سریال را رابطهٔ میان دو شخصیت اصلی تشکیل می‌دهد. دو شخصیت باهوشی که مدام در تعقیب و گریز بوده‌اند، حالا باید در کنار هم قرار بگیرند. دزد و پلیس داستان به هم اعتماد می‌کنند و روی فکر و مسیر زندگی همدیگر تأثیر می‌گذارند و حاصلش می‌شود یک جنس خالص و سینمایی دیگر: رفاقت.

* جذابیت، اجرای عالی و حضور به اندازه فاکتورهای مشترک تمام شخصیت‌های سریال است. از کفری و برک گرفته تا شخصیت‌های دیگری مانند الیزابت و مازی که بیشتر در حاشیه قرار دارند.