فیلم بیمارستان بریتانیا – نقد، بررسی و خلاصه داستان – Britannia Hospital (1982)

کارگردان : لینزی آندرسن
فیلمنامهنویس : دیوید شروین.
فیلمبردار : مایک فاش.
آهنگساز(موسیقی متن) : آلن پرایس
هنرپیشگان : لنرد راسیتر، برایان پتیفر، جان موفات، فولتن مکی، باربارا هیکس، گراهام کرودِن، جیل بنت، جفری، رابین اسکویت، مارشا هانت، جون پلورایت، وال پرینگل، مالکوم مکداول، مارک هامیل، مارکوس پوئل، جان بت و دیو اتکینز.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۶ دقیقه.
بیمارستان بریتانیا در پانصدمین سالگرد افتتاحش، در انتظار وورود فردی از خاندان سلطنتی برای گشایش بخش جراحی فوق مدرن بیمارستان به مدیریت «پروفسور میلار» (کرودِن) است. اما رئیس بیمارستان، «وینسنت پاتر» (راسیتر) با مشکلات زیادی مواجه شده است؛ عدهای در اعتراض به حضور بیماران خصوصی در بیمارستان (بهخصوص «رئییس جمهور نگام» / پرینگل، یکی از دیکتاتورهای آفریقائی) تظاهرات کردهاند و کارکنان آسپزخانه هم به سرپرستی «بنکیتینگ» (اسکویت) از تهیه غذاهای مخصوص برای برخی بیماران خودداری کردهاند.
«پروفسور میلار» میخواهد دستاوردهای ویژهاش را در زمینه تکامل انسانی، جلوی بازدیدکنندگان تشریح کند (بههمین علت سر «مکریدی» یکی از بیمارانش را نگه داشته است). «میک تراویس» (مکداول)، گزارشگری که در پی تصویربرداری از کارهای «میلار» است، با کمک «پرستار پریسل» (هانت) مخفیانه وارد بخش میشود.
«سرآنتونی مونت» (پوئل) و «لیدی رامزدن» (بت) از اعضای تشریفات دربار، حالا متوجه ناآرامیهای داخل و خارج بیمارستان شدهاند، اگرچه «پاتر» با دعوت «کیتینگ» به مراسم شام دربار و وعده دریافت نشان افتخار، تا حدودی اعتصاب آشپزخانه را آرام میکند، اما تظاهر کنندگان بالاخره «پاتر» را به اخراج بیماران خصوصی وادار میکنند. گروه «میلار» که حضور «میک» را کشف کردهاند، سر او را جایگزین سر «مکریدی» میکنند.
اما برنامه از کنترل خارج میشود. «مکمیلان» (بنت)، دستیار «میلار» کشته میشود و در اینجا، در حالی که هم بازدیدکنندگان و هم تظاهرکنندگان در محاصره پلیس هستند، «میلار»، «پیدایش»، مغز مغز کامل آینده را معرفی میکند.
نمونهای دیگر از آثار که از بیمارستان بهعنوان تمثیلی برای نابسامانیهای جامعه استفاده میکنند. اینجا آندرسن در قالب کمدی پوچی به اختلافهای طبقاتی میپردازد. فیلم طنزی سرشار دارد؛ اما از ایجاد تفریح و سرگرمی ناتوان میماند. تنی چند از بازیگران فیلم، ادامه نقشهایشان در فیلمهای پُرآوازه آندرسن، اگر… (1969) و ای مرد خوشبخت! (1972) را دنبال کردهاند.