فیلم مرد ژولیده – نقد، بررسی و خلاصه داستان – Raggedy Man (1981)
کارگردان : جک فیسک
فیلمنامهنویس : ویتلیف
فیلمبردار : رالف باد.
آهنگساز(موسیقی متن) : جری گُلداسمیت.
هنرپیشگان : سیسی اسپیسک، اریک رابرتس، سام شپارد، ویلیام ساندرسن، تریسی والتر، ر.ج. آرمسترانگ، هنری تامس و کاری هالیس جونیر.
نوع فیلم : رنگی، ۹۴ دقیقه.
ادنای تکزاس، سال 1940. «نیتا لانگلی» (اسپیسک) پس از اینکه شوهرش را با زنی دیگر در یک سالن رقص میبیند، همراه با دو پسر کوچکش، او را ترک میکند. گریگوریِ تکزاس، 1944. «نیتا» حالا در یک شهر کوچک، اپراتور تلفن است. «کالوین تریپلت» (ساندرسن)، و برادرش، «آرنولد» (والتر)، پسران «نیتا»، «هاری» (تامس) و «هنری» (هالیس جونیر) را اذیت میکنند ولی «بیلی» (شپارد)، مرد اسرارآمیزی که به او «مرد ژولیده» میگویند، مانعشان میشود. در شبی بارانی، ملوان جوانی بهنام «تدی روباک» (رابرتس) که در مرخصی است، در شهر توقف میکند تا به محبوبهاش در اوکلاهما تلفن میکند ولی متوجه میشود که او ازدواج کرده است.
«نیتا» او را به یک قهوه دعوت میکند. «تدی» خیلی زود با پسران «نیتا» دوست میشود و تصمیم میگیرد چهار روز مرخصیاش را با آنان بگذراند. وقتی «تدی» پسرها را به ساحل کورپوس کریستی میبرد، «تریپلتها» جاسوسی «نیتا» را میکنند که این بار هم «بیلی» سر میرسد و آن دو را فراری میدهد. بهزودی «نیتا» و «تدی» به هم علاقهمند میشوند و این خبر باعث شگفتی اهالی و حسادت «تریپلتها» میشود. «نیتا» که دیگر تحمل حرفهای مردم را ندارد، از «تدی» میخواهد که شهر را ترک کند. سپس تصمیم میگیرد شغلش را رها کند و او نیز از آنجا برود. شبی «تریپلتها» به «نیتا» حمله میکنند که «بیلی» دخالت میکند و با آن دو گلاویز میشود. اما نتیجه دعوا مرگ هر سه آنان است. حالا معلوم میشود «بیلی» همان شوهر سابق «نیتا» بوده است. «نیتا» و پسرها، شهر را به مقصد سن آنتونیو ترک میکنند.
نخستین فیلم فیسکِ طراح صحنه (همسر اسپیسک) در مقام کارگردان، اوضاع نابسامان دوران جنگ را بهخصوص برای زنی تنها که مادر دو فرزند است بهخوبی تصویر میکند و ضعفهای دراماتیک فیلمنامه با کارگردانی خوب، پوشانده شده است. اما پایان آن به هیچ وجه راضی کننده نیست و سرهمبندی شده بهنظر میرسد.