فیلم اخبار جهان – خلاصه و معرفی و پیشنهاد – News of the World 2020
کارگردان – پل گرین گراس
نویسندگان – پل گرین گراس (فیلمنامه) لوک دیویس (فیلمنامه)
پالت جیلز (بر اساس رمان)
ستاره ها – تام هنکس – هلنا زنگل – تام آستور
ویچیتا فالز، تگزاس، 1870 – کاپیتان سابق جفرسون کایل کید (تام هنکس) کار خواندن اخبار در شهرهای مختلف را به عهده گرفت تا آنها را از دنیای خارج از خانههایشان آگاه کند. او به گروهی از مردم میگوید که یک بیماری همه گیر طی چند ماه گذشته کشور را تحت تأثیر قرار داده است و در این مدت جان بیش از 90 نفر را گرفته است.
صبح روز بعد، وقتی کید یک واگن واژگون را کشف کرد، برای یافتن مکان بعدی خود بیرون میرود. او جسد لینچ شده یک مرد سیاهپوست را به همراه دختری وحشی (هلنا زنگل) از قبیله کیووا پیدا میکند. کید اوراق او را پیدا میکند و میبیند که نام او یوهانا لئونبرگر است. لحظاتی بعد، یک گشت اتحادیه به کید نزدیک میشود، جایی که او نتیجه میگیرد که مرد لینچ شده باید یوهانا را حمل میکرد. پس از دفن مرد، کید یوهانا را برای شب با خود میبرد و به او غذا و سرپناه میدهد.
روز بعد، کید یوهانا را به یک ایست بازرسی اتحادیه میبرد تا یوهانا را به اعضای خانواده بازمانده در کاسترویل اسکورت کنند. افسری که با کید صحبت میکند به او میگوید که مامور اداره امور هندیها به مدت سه ماه در دسترس نیست. کید یوهانا را به سرپرستی یک زوج محلی به نامهای سایمون و دوریس بودلین (ری کینون و ماری وینینگهام) میسپارد، زیرا او قصد دارد برای رسیدن مامور منتظر بماند. او به سفر میرود تا این خبر را برای گروهی از مردم در رودخانه قرمز که با صدای بلند از حرکت رئیس جمهور اولیس اس. گرانت برای لغو برده داری و بازپرداخت بدهیهای جنگ عصبانی هستند، بگوید.
وقتی کید به بودلینز باز میگردد، آنها به او اطلاع میدهند که یوهانا در طوفان فرار کرده است. کید متوجه میشود که او با یک قبیله مسافرتی کیووا تماس میگیرد، به این امید که او را با خود ببرند، اما کید قبل از اینکه به خودش صدمه بزند او را از کنار صخره دور میکند. کید که متوجه میشود نمیتواند در شهر بماند، تصمیم میگیرد که خود یوهانا را به خانوادهاش تحویل دهد.
کید با یوهانا راهی جاده میشود. او در برقراری ارتباط با او مشکل دارد زیرا او فقط کیووا صحبت میکند. پس از یک روز در جاده، آنها در دالاس توقف میکنند، جایی که کید دوستی به نام خانم گانت (الیزابت مارول) را میبیند که به آنها غذا و مکانی برای اقامت میدهد. همانطور که آنها یک وعده غذایی مشترک دارند، یوهانا بدون آداب غذا میخورد، حتی در حالی که کید سعی میکند به او نحوه درست غذا خوردن را آموزش دهد. خانم گانت سپس فاش میکند که میتواند به کیووا صحبت کند و از یوهانا میآموزد که از زمانی که توسط کیووا بزرگ شده بود، پدر و مادر بیولوژیکیاش را نمیشناخت، اما آن خانواده توسط سربازانی که به خانهشان حمله کردند به قتل رسیدند.
بعداً همان شب، کید برای خواندن اخبار میرود و سپس سه سرباز سابق کنفدراسیون به رهبری آقای آلمی (مایکل آنجلو کووینو) به او نزدیک میشوند. آنها به زودی قصد خود را به کید اعلام میکنند که میخواهند یوهانا را برای اهداف قاچاق از او بخرند، اما کید از دختر محافظت میکند. او با آلمای وارد درگیری کوتاهی میشود تا اینکه سربازان اتحادیه برای شکستن آن میآیند.
صبح هنگام بازگشت به جاده، کید و یوهانا توسط آلمی و مردانش سوار بر اسب تعقیب میشوند. کید خود را کنار میکشد و با یوهانا پنهان میشود. یک تیراندازی آغاز میشود، جایی که کید موفق میشود به یکی از مردان شلیک کند و بکشد، اما چیزی جز شلیک پرنده برای او باقی نمیماند، که آنقدرها هم کشنده نیست. یوهانا سپس ایدهای برای استفاده از سکهها برای پر کردن محفظهها مطرح میکند. بعد از اینکه آلمی سعی میکند با فرستادن یکی از افرادش، کید را فریب دهد تا به آتشبس بپردازد، مرد سعی میکند اسلحهاش را روی کید بکشد تا اینکه کید با تفنگ به او شلیک میکند. او سپس یوهانا را به غاری نزدیک میبرد تا در حالی که آلمی در حال تعقیب است پنهان شود. کید موفق میشود آنقدر حواس آلمی را منحرف کند تا به او شلیک کند و او را بکشد.
در ادامه سفر، کید و یوهانا شروع به یادگیری بیشتر از یکدیگر میکنند و یوهانا در حالی که او کلمات انگلیسی را به او میگوید چند کلمه Kiowa را به او آموزش میدهد و او متوجه میشود که او کمی دویچ میداند. آنها در نزدیکی محلی به نام ارات کانتی هنگامی که توسط گروهی از مردان به رهبری آقای فارلی (توماس فرانسیس مورفی) که در حال انجام پاکسازی قومی در منطقه خود هستند، متوقف میشوند و به کشتن مکزیکیها، بومیان و آمریکاییهای آفریقایی تبار مباهات میکنند. فارلی پس از اطلاع از اینکه کید خبر را میگوید، او را برای خواندن اخبار به شهر آنها دعوت میکند. کید متوجه میشود که شرایط در شهر خیلی خوب نیست. او اخبار را برای جمعیتی میخواند که بیش از حد با تلاشهای فارلی و گروهش آشنا هستند، بنابراین کید سپس داستان معدنچیانی را برای آنها تعریف میکند که از آتش سوزی جان سالم به در بردهاند، که باعث هیجان جمعیت میشود. پس از آن، فارلی و افرادش با اسلحه با کید روبرو میشوند که کاری را که به او گفتهاند انجام نداده است. یوهانا به یک مرد شلیک میکند، اما قبل از اینکه بتواند اسلحه را به سمت فارلی بچرخاند، توسط یک مرد محلی به نام جان کالی (فرد هچینگر) مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و کشته میشود.
کالی قبل از اینکه راه خود را با آنها جدا کند، کید و یوهانا را در قطار واگن راهنمایی میکند، اما او یک تفنگ اضافی برای محافظت از آنها میگذارد. در راه، واگن کید از کنترل خارج میشود و او و یوهانا مجبور به پریدن میشوند. تصادف واگن و اسب و کید باید اسب را از بدبختی بیرون بیاورد. کید و یوهانا قبل از اینکه با طوفان شن مواجه شوند پیاده به سفر ادامه میدهند. در هرج و مرج، آنها با قبیله کیووا از قبل مواجه میشوند و برای ادامه سفر یک اسب در اختیار زوج قرار میدهند.
این زوج سرانجام به کاسترویل میرسند و در آنجا با عمه و عموی یوهانا، ویلهلم و آنا (نیل سندیلندز و وینسوم براون) ملاقات میکنند. آنا به کید میگوید که چگونه والدین یوهانا برای گذران زندگی تلاش کردند و برای جستجوی زمین ارزانتر به بیرون سفر کردند، اما توسط کیووا که یوهانا را گرفتند کشته شدند. کید با یوهانا خداحافظی میکند، حتی اگر او نمیخواهد او را ترک کند.
کید به سن آنتونیو میرود، جایی که همسرش بر اثر وبا درگذشت. او از مأموریت او بازدید میکند و به او ادای احترام میکند و حلقه ازدواج خود را بر قبر او میگذارد.
کید به کاستروویل برمیگردد و یوهانا را میبیند که از مچ پایش به یک پست بسته شده است. ویلهلم و آنا میگویند که او از انجام کار خودداری میکند و مدام فرار میکند. کید در کیووا با یوهانا صحبت میکند و از او طلب بخشش میکند و میگوید که او به او تعلق دارد. با گریه میپذیرد و با او میرود.
کید با گفتن اخبار و سرگرم کردن جمعیت به کار خود ادامه میدهد، این بار جوهانا که اکنون به فرزندخواندگی گرفته شده است به عنوان دستیارش.
این نوشتهها را هم بخوانید