انیمیشن روح Soul پیکسار: زیبا، پرمعنا و دوستداشتنی

بعد مدتها نشستم و یک انیمیشن دیدم. انیمیشنی به نام روح یا Soul، ساخته پیکسار و توزیعشده توسط دیزنی.
کارگردان این انیمیشن پیت داکتر است و صداپیشگان مشهوری مانند جیمی فاکس و تینا فی دارد.
داستان این انیمیشن در مورد یک معلم موسیقی دبیرستان است که سودای تبدیل شدن به یک نوازنده مشهور را در دل میپرورد.
اما به صورت همزمان بر سر یک دو راهی قرار میگیرد: قبول کردن یک کار تماموقت ملالانگیز به عنوان یک آموزگار یا ریسک کردن و بهره بردن از شانسی که به او رو کرده و پیانیست یک گروه موسیقی که ساکیسفونیستی مشهور دارد.
مادرش اصرار دارد که مسیر کمریسک اولی را انتخاب کند: حقوقی میگیری و بیمهای و بازنشستگی داری (همان سناریوی تباهکنندهای که بیشتر ما به دامش میافتیم!) اما کاراکتر جو گاردنر، تمایل دیگری دارد.
میتوانید با خواندن همین دو خط بالا حدس بزنید که مفهومی که انیمیشن میخواهد در مورد آن صحبت کند چیست:
در مورد اینکه زندگی هر یک از ما باید معنا و رنگ و لعابی داشته باشد و ما باید به دنبال آن معنا باشیم. مثل غالب فیلمهای غربی که میبینیم که در این انیمیشن در ابتدا همین امر مورد توجه قرار میگیرد. اینکه زندگی یک موهبت یگانه داده شده به ماست و هر یک از ماها آدم متفاوتی و الماس تراشنخوردهای هستیم که میتوانیم به آرزوهای خود برسیم و نباید از خطرها بترسیم.
معلم دبیرستان عاشق موسیقی ما هم در آستانه انتخاب همین مسیر است که حادثهای سد مسیرش میشود…
انیمیشن Soul از نظر گرافیکی و داستانی در قسمت دارد و دو جهان را دربرمیگیرد. یکی جهان روتین شهر نیویورک و دیگری دنیاهای تخیلی پیشاتولدی و پسازندگانی ما.
فیلم Soul البته از نگاه مذهبی به این دو دنیا نگاه نمیکند، اما این تفسیر را القا میکند که خمیره ما انسانها با یک سری استعدادها و شخصیت کلی سرشته شده و وقتی پا به این دنیا میگذاریم هر یک باید به نحوی بهترین تطبیق را در جهت رسیدن به معنا پیدا کنیم.
زیبایی Soul در به تصویر کشیدن محیط شهری قابل تقدیر است، اما زیباتر از آن شاید آن لحظات اجراهای موسیقی باشد. پیانونوازیها و ساکسیمفون نواختنها کاملا طبیعی و دقیق نشان داده میشوند.
از آن سو در عوالم غیرمادی نشان داده شده هم زیباییهای گرافیکی کم نیست. بیشترین لذت را وقتی بردم که حالا خلسه یا flow در انیمیشن چند بار نشان داده شد. یعنی همان دقایق نابی که ما در حال اندیشه ژرف در مورد چیزی یا تمرکز خلاقانه روی کارمان، گویی که چند قدمی از دنیای پیرامون خود فاصله گرفتهایم.
انیمیشن میگوید که هر کسی باید به دنبال «جرقه» spark خود باشد. یعنی همان چیزی که تصور میکند که برای آن ساخته شده و همان کاری که حس متفاوت بودن را به انسان میدهد.
انیمیشن یک حرف دیگر هم میزند: اینکه لزوما احساس خوشبختی در زندگی یا مفهومی که در زندگی به دنبال آن هستید، کامیابی مادی یا تبدیل به شهروند سرآمد شدن نیست.
اگر بیشتر دقیق بشویم در روی پل مرگ و در دنیای پیش از حیات هم، ریزهکاریهای فلسفی Soul کم نیستند.
نه! نترسید! با اینکه من روی مفهوم Soul تمرکز کردهام، Soul ساده و سرگرمکننده و سرخوشانه هم هست و هم کودکان و نوجوانان میتوانند از آن لذت ببرند و هم بزرگسالان.
سلام. چی شده که این روزها انیمیشنهای زیادی برای ما (دهه شصتیهای شمسی یا دهه 80 میلادی) ساخته میشه؟ ما نسل طلایی انیمیشن هستیم؟ یا نکنه بچه های این دور و زمونه مخاطب همون مفاهیم (معنی زندگی) هستن؟
ب نظرم با توجه به پیشرفت بشر مغز آدم ها داره کامل تر میشه و میتونن مسائل فلسفی و …رو راحت تر متوجه باشند و شاید زندگی بهتری نسبت ب ما داشته باشند و وقتی از بچگی مخاطب اینجور مسائل هستند صد در صد زندگی متفاوت نری دارند نسبت ب ما