فیلم ماتریکس – خلاصه داستان، نقد و بررسی – The Matrix 1999

سال تولید : ۱۹۹۹
کشور تولیدکننده : آمریکا و اتریش
محصول : جوئل سیلور
کارگردان : اندی واچووسکی و لاری واچووسکی
فیلمنامهنویس : اندی واچووسکی و لاری واچووسکی
فیلمبردار : بیل پوپ
آهنگساز(موسیقی متن) : دان دیویس
هنرپیشگان : کیانو ریوز، لارنس فیشبرن، کاری آن ماس، هوگو ویوینگ، گلوریا فاستر، جو پانتولیانو، مارکوس ریوز، لارنس فیشبرن و مت دوران
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۶ دقیقه
̎توماس آندرسن̎ (ریوز)، یک ̎هکر̎ کامپیوتری متین و موقر است. سال ۱۹۹۹. ̎آندرسن̎ (که نام مستعار ̎هکری̎اش ̎نیو̎ست) در اتاقک ادارهاش کار میکند و با کامپیوتر کلنجار میرود و در اوقات فراغت، کمی هم ̎هک̎ میکند. به واسطهٔ همین فعالیتهای خارج از برنامه است که ̎توماس̎ با ̎مورفیوس̎ (فیشبرن) آشنا میشود که اطلاعات جالبی در اختیار ̎آندرسن̎ میگذارد ـ ̎مورفیوس̎ به ̎توماس̎ میگوید هر آنچه در پیرامونش میگذرد، غیرواقعی است و اکنون سالِ ۲۱۹۹ است و ظاهراً ̎توماس̎ نیز مثل بسیاری از آدمهای دیگر، قربانی ̎ماتریکس̎ است؛ یک سیستم هوشمند عظیم مصنوعی که به ذهن آدمها رسوخ کرده و توهم واقعی بودن دنیا را برایشان به وجود آورده است: ̎ماتریکس̎ از مغز و جسم آدمها بهعنوان منابع انرژی استفاده میکند و وقتی ̎تمام̎ میشوند، آنها را مثل باطریهای مصرف شده به دور میاندازد. اما ̎مورفیوس̎ اعتقاد دارد که ̎نیو̎، همان ̎موجود یگانه̎ای است که میتواند دیوارههای ماتریکس را بشکافد و مردم را جسماً و روحاً آزاد کند…
اینکه ماتریکس انتظارات آدم را بر نمیآورد، خیلی ناراحتکننده است. میتواند اشاره کرد که تأکید فراوان بر بداعت فیلم در تعمیم مفهوم واقعیت مجازی و تبدیل تمام دنیا و هستی به تصویری مصنوع، یک خواب یا رویای ظاهراً بیپایان، قدری ناآگاهانه است. شهر تاریک، فیلم قدرنیافتهٔ الکس پرویاس (۱۹۹۸) که لم دابز در فیلمنامهٔ آن نقش دارد، یک سال پیش از آن، در همین ابعاد و قالبها، به این مضمون میپردازد و تکیهٔ زیادی روی کیفیت تجسمی خود ̎واقعیت̎ ـ از جمله شهر اقتباس شده از الگوی بصری فیلم نو آر ـ دارد. در حالیکه ماتریکس بیشتر به این قانع است که ما را به سادگی به چند ساختمان و پیادهرو احاله دهد و بیشتر در پشت صحنهٔ عالم ظاهر پرسه میزند. البته مسئله تقدم و تأخر میتوانست بیاهمیت باشد. بهویژه که گویا برادران واچووسکی این قصه را از سالها پیش اینطرف و آنطرف میبردهاند. ماتریکس فیلم بسیار مهم و تأثیرگذاری است، چون برای این مضمون بیشتر از دیگر مدعیان، خریدار جور کرده است، شمایلی است کامل از عصر رایانه، ضمناً فتح بابی است برای رواج بیشتر زیبائیشناسی اکشن هنگکنگی، کاربرد تکنیکهای آن و نیز جلوههای جادوئی فیلمبرداری ̎زمان گلوله̎ و … ولی ماتریکس یک ملغمهٔ بارنیامده است.
در راه همهپسند کردن مفاهیم دهان پُرکنِ آنچنانی راه افراط پیموده است: از شتکهای ̎نیرو̎ی جنگهای ستارهای (جرج لوکاس، ۱۹۷۷) تا دکلمههای عرفانی، بودائی و مسیحی هیچچیز اریژینال و غافلگیر کنندهای ندارد. فیلمنامه واقعاً کم میآورد و در نتیجه پس از مقدمهٔ جالب و کنجکاوی برانگیزش، فیلم مجبور است بخش میانی طولانی را به توصیف مکرر اندر مکرر وضعیت بحرانی دنیا و سلطهٔ ̎ماتریکس̎ بگذراند. با این حال این بخش ظاهراً اطلاعاتی/ آموزشی هرگز یک چارچوب منطقی برای حوادث بعدی نمیسازد و میزان قدرت یا خللپذیری ̎ماتریکس̎، مرتب بهطور توجیهپذیری کم و زیاد میشود. قضیهٔ کونگفو با لطایفالحیل به باقی فیلم الصاق شده است. در واقع تنها چیزی که تماشاگر را به تحمل حرافیها و تذکرات متوالی ترغیب میکند، تماشای صحنههای شگفتانگیزی است که عکسها و آنونسها وعدهاش را دادهاند و در حدود نیم ساعت پایانی وصال میدهند.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
بهجای گرههای داستانی درست و حسابی، مرتب احتمال اینکه ریوز ناجی موردنظر باشد، قوت و ضعف مییابد (پس از یکی دو بار کل قضیه به شوخی تبدیل میشود) در حالیکه هیچگاه این تردید در تماشاگری که میداند ریوز فوق قهرمان همهفن حریف موعود خواهد بود، القا نمیشود. با همهٔ اینها ماتریکس فیلم کلیدی دههٔ ۱۹۹۰ در زمینه مفهوم واقعیت مجازی و پیوندی غریب میانپسند مردم و پذیرش منتقدان خلق کرد. فیلم/ پدیدهای که ذخیرهای بیپایان از نشانهها و شمایلها را برای تقلید، تفسیر و تکرار بهجا گذاشت. دو دنبالهٔ فیلم را در سال ۲۰۰۳ خود برادران واچووسکی میسازند: ماتریکس دوباره اجراشده و انقلاب ماتریکس.