فیلم هجوم – نقد، تحلیل و خلاصه داستان – The Invasion 2007

کارگردان: اولیور هیرشبیگل. بازیگران: نیکول کیدمن، دانیل کریگ، جری نورتهام، جکسون باند و جفری رایت. ۹۹ دقیقه.
این فیلم هم اکشن است، هم درام، هم علمی تخیلی، هم ترسناک و هم خیلی چیزهای دیگر؛ و در عین حال هیچکدام از اینها نیست! هجوم چهارمین هجوم هالیوود به رمان ربایندگان جسد (نوشتهٔ جک فینی) است. نخستین فیلم بر اساس این رمان، در سال ۱۹۵۶ تحت عنوان هجوم ربایندگان جسد به کارگردانی دن سیگل ساخته و عرضه شد. فیلم دوم نیز تحت همین عنوان در سال ۱۹۷۸ توسط فیلیپ کافمن کارگردانی شد. سومین فیلم نیز در سال ۱۹۹۳ زیر عنوان ربایندگان جسد ساخته شد که کارگردانیاش را ابل فرارا بر عهده داشت.
از بین چهار فیلمی که از روی رمان جک فینی ساخته شده، فیلم حاضر (فیلم چهارم) از همه بدتر و ضعیفتر است. نسخهٔ اولیهٔ این فیلم، به کارگردانی اولیور هیرشبیگل، ظاهراً به قدری افتضاح بوده که شرکت سازندهٔ فیلم از برادران واچوسفکی (سازندگان ماتریکس) و جیمز مک تیو (سازندهٔ کاراکتر مثل کین خواهی) درخواست یاری و مداخله میکند. به این ترتیب صحنهها و فصلهایی از نسخهٔ اصلی حذف و فصلهای تازهای فیلمبرداری و به فیلم اضافه میشود. هدف استودیو از این کار، کاستن از «بار هنری» فیلم و افزودن به «بار تجاری» آن بوده است. نتیجهٔ کار، فیلمی به شدت ناهمگون، چند پاره، نامتوازن و نامنسجم است. هجوم شروع خوبی دارد. حتی میتوان ادعا کرد که در سه حلقهٔ ابتدایی آن منسجم و امیدوار کننده است. اما خیلی زود این انسجام از بین میرود و نهایتاً هر چیزی در شلوغی و ازدحام و انفجار پایانی گم میشود.
نیکول کیدمن در هجوم نقش روانپزشکی به اسم کارول بنل را ایفا میکند. کارول یک زن مطلقه است. او پسری به اسم اولیور (جکسون باند) دارد. اولیور بنا به درخواست پدرش، تاکر کافمن (جری نورتهام)، نزد او رفته تا مدتی را با وی سپری کند. کارول از دوری پسرش نگران و ناراحت است. بن (دانیل کریگ)، بهترین دوست کارول، به وی دلداری میدهد. اما به زودی مشخص میشود که نگرانیهای کارول واقعی است. ظاهراً یک عنصر بیگانهٔ فضایی به زمین هجوم آورده و سپس با آلوده کردن تاکر جسم وی را تصاحب کرده است.
کمی طول نمیکشد که انبوه آدمها به این بیماری مرگبار مبتلا میشوند. بیماری از راه عطسه و آب دهان سرایت پیدا میکند. حکومت اعلام میکند که این یک بیماری مسری است و سپس اقدام به برپایی مرکز واکسیناسیون در سراسر کشور میکند. اما کارول و دوستان دانشمندش خوب میدانند که تنها راه برای آلوده نشدن به این بیماری، نخوابیدن است. به عبارت دیگر، بیماری تنها در زمانی که فرد در خواب فرو رفته پروسهٔ تکاملی خود را طی میکند. به این ترتیب با نخوابیدن میتوان جلوی آلوده شدن بدن به بیماری را گرفت. کارول شروع میکند به جستجو برای یافتن پسرش. او نهایتاً، بعد از پیدا کردن اولیور سعی میکند مانع از آلودگی وی به بیماری شود.
رمان جک فینی و فیلم دن سیگل اشارات پنهانی و تلویحی به ماجرای «شکار کمونیستها» در دوران سناتور مک کارتی در دههٔ پنجاه داشتند. در فیلم فیلیپ کافمن قضیهٔ رسوایی «واترگیت» و در فیلم ابل فرارا قضیهٔ بیماری ایدز به صورت تلویحی مطرح شدند. در راستای همین سنت، در چهارمین روایت سینمایی از روی کتاب ربایندگان جسد اشاراتی به جنگ عراق و قضیهٔ نسل کشی در دارفور سودان شده است. اما این اشارات زمخت هیچ همخوانیای با فیلم ندارند. سکانسهای پایانی فیلم که برای افزودن بر بار اکشن به فیلم اضافه شده، عملاً همهٔ وجوه تمثیلی و استعاری قصه را – که در فصلهای آغازین مطرح شده بود – به حاشیه رانده است.
نیکول کیدمن بازی نومید کنندهای در فیلم هجوم ارایه کرده است. او با اینکه فرصت بسیار زیادی در برابر دوربین داشته، اما نتوانسته بازی قانع کنندهای ارایه کند. او نقش مادر نگران و دلسوز را خیلی کلیشهای و تصنعی ایفا کرده. حضور دانیل کریگ (بازیگر نقش جیمز باند در کازینو رویال) نیز در فیلم هجوم شاید به نظر عجیب بیاید. اما باید توجه داشت که کریگ به هنگام بازی در هجوم هنوز خبر نداشت که به عنوان بازیگر جدید نقش جیمز باند پذیرفته شده است. البته گناه فیلم را نباید گردن بازیگران انداخت. با این دیالوگها، با این طرح داستانی افتضاح و با این آش شله قلم کار، کار چندانی از دست بزرگترین بازیگران عالم نیز بر نمیآمد!