فیلم لولیتا – نقد، خلاصه داستان و تحلیل – Lolita 1962

«چگونه آنها فیلم از کتاب لولیتا ساختند؟» این جملهٔ تبلیغاتی پوستر اقتباس سینمایی استنلی کوبریک از رمانجنجالی نویسندهٔ روس تبار مهاجر ولادمیر ناباکوف بود؛ داستان مرد میانسالی که شیفتهٔ دختر نوجوان زیبارویی میشود پاسخ کوبریک به آن سئوال این بود: «با دقت تمام.»
رمان لولیتا بعد از آن که توسط چهار ناشر بهت زده در سال 1953 برای انتشار پذیرفته نشد، سرانجام توسط فردی اهل پاریس، که در حرفهٔ انتشار آثار هنری مخصوص بزرگسالان بود در آمریکا منتشر و توزیع گردید و بلافاصله سیل انتقادات و ستایشها در آنِ واحد به سوی آن روانه شد. وقتی کوبریک هنوز سرگرم کار روی پروژهٔ سربازان تک چشم بود، با کتاب لولیتا آشنا شد. در حقیقت، او و جیمز بی. هریس، تهیه کنندهاش آن قدر مشتاق خواندن کتاب بودند که کوبریک رد هر صفحه از کتاب را که میخواند، پاره میکرد و به هریس میداد تا هر دو بتوانند به صورت همزمان رمان ناباکوف را بخوانند. بعد از خواندن کتاب هر دو به این نتیجهرسیدند که میشود براساس رمان فیلمی «شور انگیز» ساخت و تمامی معانی این کلمه را در آن جای داد. کوبریک متوجهٔ نکتهٔ ظریفی دربارهٔ رمان لولیتا هم شد؛ این کتاب «داشتان عاشقانهٔ بسیار غم انگیز و لطیفی است.» کریستین کوبریک دربارهٔ داستان کتاب ناباکوف میگوید: «یکی از نکته-های مهم رمان لولیتا این است که با وجود اینکه مثل روز روشن است مرد میانسال طالب عشقی ممنوعه است ولی در این کتاب او تنها کسی است که در حقیقت عشق میورزد. او با تمام وجودش عاشق است در مواجهه با چنین شخصیتی در ابتدا به خواننده حس انزجار دست میدهد ولی بعد متوجه میشود که او تنها شخصیت خوب کتاب است. این تغییر زاویهٔ دید بسیار مهم است.»
برای کوبریک بعد از ساخت اسپارتاکوس (1960) انتخاب جنجال برانگیزترین رمان جهان در آن زمان به عنوان منبع اقتباس فیلم بعدیاش بهترین شیوه برای به دست آوردن حریمی شخصی بود. اما از آنجایی که مقررات انجمن فیلم سینمایی آمریکا به طور کامل در ساخت فیلمهای سینمایی اعمال میشد، کوبریک و هریس میدانستند که در این مسیر باید با دقت تمام قدم بردارند. آنها در ابتدا به سراغ هنرپیشگانی شناخته شده و معتبر رفتند: جیمز نیسون برای نقش هامبرت هامبرت، پیتر سلرز برای نقش رقیب او کوئیلتی و شلی وینترز برای نقش مادر لولیتا یعین شارلوت هیز انتخاب شدند. قدم بعدی انتخاب سر لیون، نوجوان 14 ساله برای ایفای نقش لولیتا بود تا کمی بزرگتر از لولیتای 12 سالهٔ کتاب ناباکوف به نظر برسد و مهمتر از آن اینکه سن لازم برای ازدواج طبق قوانین چندین ایالت کشور آمریکا را داشته باشد. کریستین میگوید: «استنلی دلاش میخواست شخصیت لولیتا در فیلم چهرهٔ بچهگانهتری داشته باشد، چون نکتهٔ مورد نظر ناباکوف درست همین بود ولی او میدانست که به او اجازهٔ انجام چنین کاری را نخواهند داد. به همین خاطر هم دختری برای این نقش انتخاب کرد که بسیار زیبا بود، سن ازدواج را داست و از مسائل دنیای بزرگسالان هم مطلع بود.»
کوبریک که به مدیر بدنام ناباکوف یعنی ایروینگ «سویفتی» لازار مبلغ بالای 150 هزار دلار را برای خرید امتیاز اقتباس رمان لولیتا پرداخت کرده بود، 74 هزار دلار هم به ناباکوف داد تا براساس کتاباش فیلمنامهای بنویسد. ناباکوف فیلمنامهای 400 صفحهای برای کوبریک و هریس فرستاد هریس دربارهٔ فیلمنامه میگوید: «نمیشد از آن فیلمی ساخت. آن قدر سنگین بود که حتی نمیشد بلندش کر»
کوبریک با کسب اطلاعات کامل از خواستههای سانسورچیها، که به کمک آنها فیلم نمیتوانست اکران گستردهاش را تجربه کند. کار فیلمبرداری را در اکتبر 1960 در انگلستان شروع کرد. در طول دورهٔ تمرین بود که کوبریک توجهٔ شمایل شگفت انگیز و بسیار انعطافپذیر پیتر سلرز شد به گفتهٔ کوبریک مهارتهای بداههپردازی سلرز حالتی شبیه به «اوج لذتی کمیک» خلق میکرد این درست همان نکتهای بود که کوبریک در ساخت دکتر استرنچ لاو (1964) به خوبی از آن استفاده کرد./
فیلم کوبریک را، که رد روز ولنتاین 1962 اکران شد. به سختی میشود اقتباس وفادارانهای از رمان ولادیمیر ناباکوف به حساب آورد. روایتی دربارهٔ فیلم کوپریک نوشت: «مثل زنبوری است که نیشاش جدا شده باشد.» کوبریک دربارهٔ این نکته گفته بود: «اگر میدانستم محدودیتهایی که سر ساخت فیلم با آنها رو به رو خواهم شد تا این اندازه دست و پا گیر خواهند بود شاید اصلاً این فیلم را نمیساختم.» با وجود این، فیلم کوبریک درست مثل رمان، روایتگر داستان عاشقانهای است که به زیبایی به تصویر کشده شده و وجود چنین اثری در پروندهٔ کوبریک نشانگر بلند پروازی کارگردان آمریکایی در تبدیل یکی از بزرگترین رمانهای قرن بیستم به یک فیلم سینمایی و به تصویر کشدن معنی دقیق رمان در فیلماش است. جیمز میسون دربارهٔ فیلم نوشته بود: «اگر کارگردانی جوان و تازهکرا دست به ساخت اقتباس دیگری بزند، احساس میکنم بیشتر تاکید او روی صحنههای بزرگسالانهٔ فیلم باشد» حق با میسون بود؛ آدریان لین در سال 1995 نسخهٔ تازهٔ سینماییاش از کتاب را ساخت که آن هم در حد و اندازهٔ خودش جنجال بر انگیز شد. امروزه نسخهٔ دست نیافتنیتر کوبریک هنوز مرتبطتر به رمان ناباکوف به نظر میرسد.