فیلم بنشیهای اینیشرین – معرفی و بررسی و نقد – The Banshees of Inisherin
فیلم Banshees of Inisherin یا بنشیهای اینیشرین یک فیلم تراژیک کمدی سیاه و سفید محصول سال ۲۰۲۲ به کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی مشترک مارتین مک دونا است.
داستان این فیلم در جزیرهای دورافتاده در سواحل غربی ایرلند میگذرد، کالین فارل و برندن گلیسون در نقش دو دوست قدیمی بازی میکنند که وقتی یکی به طور ناگهانی رابطهشان را خاتمه میدهد، آن دیگری را در بن بست میبینند و عواقب نگرانکنندهای برای هر دوی آنها رقم میخورد.
کری کاندون و بری کیوگان نیز در این فیلم بازی می کنند. فارل و گلیسون را که قبلاً در اولین کارگردانی مکدونا، در بروژ (2008) با هم کار کرده بودند، دوباره در یک فیلم ظاهر میشوند.
این فیلم اولین نمایش جهانی خود را در هفتاد و نهمین جشنواره بین المللی فیلم ونیز در 5 سپتامبر 2022 انجام داد، جایی که فارل برنده جام Volpi برای بهترین بازیگر مرد و مک دونا برنده جایزه طلایی Osella برای بهترین فیلمنامه شدند.
این فیلم در ایرلند، بریتانیا و ایالات متحده در 21 اکتبر 2022 توسط Searchlight Pictures به نمایش درآمد. این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، با ستایش خاص از کارگردانی و فیلمنامه مک دونا، بازی بازیگران اصلی و موسیقی کارتر بورول. این فیلم 33.7 میلیون دلار در سراسر جهان در مقابل بودجه تخمینی 20 میلیون دلاری کسب کرده است.
نشیهای اینیشرین در نود و پنجمین دوره جوایز اسکار 9 نامزد دریافت جایزه شده است، از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد (فارل)، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (گلیسون و کیوگان)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (کاندون) و بهترین فیلمنامه اصلی. در هشتادمین جوایز گلدن گلوب، سه جایزه از هشت نامزدی به دست آورد: بهترین فیلم سینمایی – موزیکال یا کمدی، بهترین بازیگر مرد – موزیکال یا کمدی (فارل) و بهترین فیلمنامه.
علاوه بر این، در بیست و نهمین دوره جوایز انجمن بازیگران سینما، این فیلم در کنار همه چیز همه جا به یکباره (2022) پنج نامزدی دریافت کرد و با رکورد بیشترین نامزدی را که قبلا توسط شکسپیر عاشق (1998)، شیکاگو (2002) و شک ثبت شده بود، برابری کرد.
در پایان جنگ داخلی ایرلند در سال 1923، در جزیره خیالی اینشرین ایرلندی، کولم دوهرتی، نوازنده فولک، به طور ناگهانی شروع به نادیده گرفتن دوست همیشگی خود و رفیق نوشگاهش پادریک سوئیلهابهین میکند. پادریک، اگرچه خوب و مورد علاقه ساکنان جزیره است، اما برای کولم که مایل است باقیمانده عمر خود را صرف ساختن موسیقی و انجام کارهایی کند که به خاطر آنها به یادگار بماند، بسیار “کسلکننده” است. زندگی پادریک با از دست دادن یکی از معدود دوستانش بی ثبات می شود. همانطور که پادریک از طرد شدن بیشتر مضطرب میشود، کولم در برابر تلاش های دوست قدیمی اش برای صحبت با او مقاومت بیشتری نشان می دهد. کولم در نهایت به پادریک اولتیماتوم میدهد: هر بار که پادریک او را اذیت میکند یا سعی میکند با او صحبت کند، کولم یکی از انگشتان چپ خود را با یک جفت قیچی گوسفند قطع میکند.
گاردا محلی، پیدار، پسر مشکل دار خود دومینیک را به شدت کتک می زند، پادریک و خواهرش دومینیک را برای مدت کوتاهی می گیرند. بعداً در میخانه، پیدار به پادریک توهین می کند، که با افشای این واقعیت که پسرش را کتک می زند و همچنین از او سوء استفاده جنسی می کند، تلافی می کند.
پس از اینکه پادریک شیر را به بازار میرساند، پیدار با او برخورد میکند و دو ضربه به او میزند و تقریباً بیهوشش میکند. کولم شاهد این موضوع است. بی کلام او پادریک را به واگن خود برمی گرداند و آن را به سمت خانه هایشان برمی گرداند. در راه، پادریک گریه می کند. کولم واگن را به یک دوشاخه در جاده میکشد و پیادهاش میکند تا مسیر راست را به سمت خانهاش طی کند و پادریک را ترک میکند تا واگن خود را در مسیر سمت چپ به سمت مسیر خودش هدایت کند.
اگرچه سیوبهان و دومینیک تلاش میکنند تا نبرد فزاینده این زوج را خنثی کنند، تلاشهای آنها بیثمر میماند …
بنشی در افسانههای ایرلندی، روح زنی است که از مرگ خبر دارد. در فیلم خانم مککورمیک سیاهپوش که همه از او گریزانند، بنشی است اما فراتر از او در جزیره اینشرین انگار همه پیامآور مرگ هستند. نام این فیلم در برخی از رسانهها و پلتفرمهای ایرانی، با عنوان اشباح اینیشرین هم ترجمه شده است.
این نوشتهها را هم بخوانید