فیلم آخرین کریسمس – خلاصه داستان، نقد و بررسی – Last Christmas 2019

کارگردان: پال فیک
بازیگران: امیلیا کلارک (کیت)، میشل یثون (سانتا)، اما تامپسون (پترا)، هنری گلدینگ (تام)
۱۰۳ دقیقه
تماشاگران آمریکایی عادت کردهاند که در یک ماه باقیمانده به کریسمس حداقل یک فیلم کریسمسی ببینند. این رفتاری است که حالا تبدیل به یک عادت اجتماعی شده انگار هیچ کریسمسی بدون تماشای یک فیلم کریسمسی کامل نمیشود. فیلم آخرین کریسمس در پاسخ به همین نیاز ساخته شده است. دو بازیگر جوان و محبوب، امیلیا کلارک (بازیگر سریال بازی تاج و تخت) و هنری گلدینگ (بازیگر فیلم آسیاییهای خرپول)، نقشهای اصلی فیلم را بازی میکنند. جدای از این، مشخصهی اصلی فیلم حضور اما تامسون به عنوان فیلمنامهنویس و بازیگر است. تامپسون نویسندهی ماهری است و اگر دیالوگهای آخرین کریسمس دلنشین و کاملا طبیعی است، دلیلاش وجود اوست. آخرین کریسمس در نگاه اول در ردهی فیلمهای کمدی رمانتیک جا میگیرد اما باید اذعان کرد که رمانس فیلم کمتر از آن است که فیلم را بتوان به عنوان یک کمدی رمانتیک معرفی کرد. البته فیلم به عنوان یک اثر کمدی رمانتیک تبلیغ و بازاریابی شده است ؛ رویکردی که عملا باعث سرخوردگی تماشاگری میشود که به امید تماشای یک فیلم استاندارد کمدی رمانتیک به سالن سینما رفته است.
اگر راستاش را بخواهید آخرین کریسمس فیلمی است دربارهی شفا یافتن از آسیب و رنج و راه دشواری که آدمهای آسیب دیده برای درمان خود باید طی کنند. پال فیگ، کارگردان آخرین کریسمس در قالب فیلمهایش به نمایاندن کاراکترهای مونث پیچیده علاقهی خاصی دارد؛ کاراکترهایی که در فیلمهای هالیوودی به ندرت شاهدشان هستیم. این خصوصیت در آخرین کریسمس نمود بارزی دارد؛ هرچند که حس کریسمسی قصه در همه جای فیلم جاری است. طنز بعضا عجیب و غریب پال فیگ نیز در آخرین فیلماش قابل مشاهده است.
کیت (امیلیا کلارک) یک دختر بیست و هشت سالهی لندنی است که علاقه زیادی به جرج مایکل (خوانندهی ترانهی معروف آخرین کریسمس) دارد. کیت دوست دارد خواننده شود و صدایش هم بد نیست اما در حال حاضر در یک فروشگاه مخصوص لوازم کریسمس کار میکند. سانتا (میشل یئو) صاحب فروشگاه گرچه آدم خوش قلبی است اما از کیت توقع دارد که کوشا و پرکار باشد. متاسفانه کیت هیچ علاقهای به کارش ندارد. او سال گذشته که بیمار شد زندگیاش بدجوری آسیب دید. مادر (اما تامپسون) و پدر کیت رابطهی خوبی با دخترشان دارد اما کیت ترجیح میدهد تنها باشد.
خواهر کیت در زندگی آدم موفق است اما کیت رابطهی چندان خوبی با او ندارد. رفتارهای خودویرانگرانهی کیت روز بروز بدتر میشود تا این که ناگهان مرد جوانی به اسم تام هنری گلدینگ) وارد زندگیاش میشود. نام پسر مثبت اندیشی است و به کیت علاقمند است اما دوست ندارد که رابطهی صمیمانهای با او برقرار کند. کیت به تدریج به تام علاقمند میشود و حتی به فکر ازدواج کردن با او میافتد هر چند دچار تردید میشود که آیا میتواند همسر خوبی برای او باشد یا….
آخرین کریسمس فیلم متوسط و میانه حالی است که نه آن قدرها بد است نه آن قدرها خوب. دو بازیگر اصلی فیلم جذاب و دلنشین هستند و دیالوگهای خوبی را با یکدیگر رد و بدل میکنند. با این وصف، نوعی حس و حال س ریالی بر سرتاسر فیلم حاکم است که از ارزشهای آن کم میکند. رویکرد فیلم در بهرهگیری از ترانهی معروف «آخرین کریسمس » جرج مایکل چندان بدیع نیست. ظرف دو سه سال گذشته انبوهی از فیلمهایی را دیدهایم که صرفا بر اساس یک ترانهی معروف شکل گرفتهاند. فیلم چند شوخی جالب و بامزه هم دارد و در مجموع سرگرمکننده است اما بعید میدانم که هیچ صحنهای یا هیچ جملهای از فیلم پس از سپری شدن بیست و چهار ساعت از تماشای آن در ذهن تماشاگر باقی بماند. آخرین کریسمس شاید در یک حالت آرمانی میتوانست به مسایل و معضلات اجتماعی هم بپردازد. در برخی از صحنههای فیلم اشاراتی به برگزیت میشود (قصه فیلم در سال ۲۰۱۷ اتفاق میافتد) اما فیلم در این مسیر پیش نمیرود و نهایتا به فیلم یکبار مصرف مناسبتی تبدیل میشود.
این نوشتهها را هم بخوانید